ترنج

در مورد

نقد فیلم

در فرارو بیشتر بخوانید

۳۵۶ مطلب

  • ​​​​​​​ «خروج» یک قهرمان کاریزماتیک دارد. شبیه قهرمان‌های وسترن. یک افتتاحیه باشکوه. پیرمردی تک‌افتاده در مرزعه پنبه‌اش که هلی‌کوپتری وارد حریمش می‌شود. هلی‌کوپتر رئیس‌جمهوری. «پنبه ناز دارد». همه دارایی مرد. بخشی اش از بین می‌رود برای کمک به رئیس جمهوری که «جمهور یعنی مردم» و رئیس جمهوری یعنی رئیس مردم. وقتی دیگر، آب شور به پنبه‌زار می‌ریزند. «یک‌بار وقتی برای رئیس جمهوری مشکلی پیش آمد من هرچه در وسعم بود برای او گذاشتم. حالا برای من مشکلی پیش آمده. می‌خواهم او هم آنچه در وسعش است برای ما…

  • «درخت گردو» با همه دستاورد‌های تحسین‌برانگیزش در کارگردانی و اجرا یک مشکل مهم دارد؛ اینکه تماشاگر را ترغیب نمی‌کند مثل هر فیلم خوب دیگری دوباره به تماشایش بنشیند و از تجدید دیدار با آن لذت ببرد. جمله سخت‌گیرانه‌ای است و به نظر می‌رسد نویسنده در مواجهه با فیلم جدیدی از کارنامه فیلمساز توانمندی همچون محمدحسین مهدویان مته به خشخاش می‌گذارد؟ شاید این‌طور به نظر برسد!

  • «لباس شخصی» اولین فیلمِ بلندِ امیرعباس ربیعی میانه‌ی این نگاه حرکت کرده. فیلم سوژه‌ای جذاب دارد که کم‌تر کسی سراغ اش رفته و دلایل اش هم مشخص است که چرا بسیاری نمی‌توانند چنین سوژه‌هایی را بسازند. «لباس شخصی» ماجرا‌های حزبِ توده در سال‌های ۶۱ و ۶۲ را نشان می‌دهد.

  • مشکل «روز بلوا» فقط این شتاب‌زدگی و یک‌سویه‌‌‌نگری در مواجهه با سوژه‌ نیست. مشکل اصلی به استفاده (یا به تعبیر دقیق‌تر سوء‌استفاده) از این سوژه‌ در جهت تسویه‌حساب‌های سیاسی و حزبی برمی‌گردد. وقتی با فیلمی طرفیم که بیشتر از آنکه قصه‌اش را در چارچوب قواعد سینمایی تعریف کند و روایتی هنرمندانه در پیش بگیرد، تطهیر بخشی از یک نظام سیاسی و ارائه تصویری دمده از یک صنف مذهبی را اصل قرار می‌دهد، چگونه می‌توان انتظار داشت نتیجه قابل توجه یا تحمل به نظر بیاید؟ در «روز بلوا» جامعه‌ای مملو از شر ترسیم شده که…

  • «قصیده گاو سفید» هم مثل اولین فیلم سینمایی بهتاش صناعی‌ها فیلم خلوتی است. فیلم آدم‌های کم و لوکیشن‌های محدود. همه تمرکز روایت در فیلم معطوف به رابطه و فرم‌ شکل‌گیری آن است. آدم‌هایی ساده، حذف شده، معمولی که زیر نور توجه داستانی قرار است به چشم بیایند...

  • «سه کام حبس» میدان مین است. هر سکانس، یک انفجار. کلکسیون آسیب های اجتماعی است و ملغمه ای از تلخی ها و تباهی ها. مصالح فیلمساز برای روایت زندگی سخت یک زن و شوهر، مجموعه ای از سیاهی ها و زشتی هاست که بیش از هر صفتی، «شدت» دارند.

  • نقدی به بهانه نمایش سینمایی فیلم "سونامی"

  • وقتی این مصاحبه را در سیاهه‌ی تصویریِ آوانت دیدم بلادرنگ یاد باکسر افتادم. باکسر، اسب معروفِ رمان مزرعه‌ی حیوانات اثر جورج اُورول، بازسازیِ تیپیک آن‌جور شخصیّت‌هایی است که ساده‌دلانه و از سر خوش‌طینتیِ و از منظری اخلاقی صبح‌تاشام برای اربابانشان کار می‌کنند. کار و کار و کار. و عاقبت فرسوده و متلاشی و لِه شده آن‌هنگام که "کاری" ازشان برنمی‌آید به مسلخ فرستاده می‌شوند به سینه‌ی قبرستان.

  • نقدی بر فیلم تحسین شده کفرناحوم، اثر نادین لبکی کارگردان لبنانی؛ از وصف اكيد واقعيت تا الهيات نوين

تبلیغات