متهم درباره روز حادثه گفت: یکی از پسران مقتول با پدرش اختلاف داشت و این اختلاف آنقدر شدید بود که او میخواست پدرش را بکشد. من گول حرفهای او را خوردم و نتوانستم جلوی خودم را بگیرم. روز حادثه شیشه کشیدم؛ پسر مقتول هم به من تعداد زیادی قرص محرک داد. زمانی که مقتول پشت میزش نشسته بود و داشت کار میکرد، من با یک چکش سراغش رفتم و چندین ضربه به سرش زدم. او بیهوش شد و بعد هم در بیمارستان جانش را از دست داد.