زیباکلام: لزوم بازگشت هاشمی به نماز جمعه
بارزترین و مشخصترین ویژگی آیتالله هاشمی رفسنجانی، اعتدال و میانهروی اوست و اگر در زندگی سیاسی وی که به بیش از ۶۰ سال میرسد، توجه کنیم و چنانچه به شش دهه کنش سیاسی وی نظاره شود، مشاهده خواهیم کرد که بارزترین وجه تفکر سیاسی آیتالله هاشمی رفسنجانی اعتدال و میانهروی وی و از جهت دیگر واقعبینی و واقعگرایی اوست. وقتی به تاریخ سیاسی زندگی آیتالله هاشمی رفسنجانی توجه میشود، این امر نمایان میشود که وی در برهه پیش از انقلاب بیشترین جدل سیاسی را با رهبران مارکسیست شده سازمان مجاهدین داشته و همچنین در میان روحانیونی که در پی مبارزه با رژیم شاهنشاهی در زندان بودند، آیتالله هاشمی جزو روحانیون اصلی و چهرههای شاخص بود.
«لزوم بازگشت هاشمی به نمازجمعه» عنوان يادداشت روز روزنامه آرمان به قلم صادق زیبا کلام است كه در آن ميخوانيد:
بارزترین و مشخصترین ویژگی آیتالله هاشمی رفسنجانی، اعتدال و میانهروی اوست و اگر در زندگی سیاسی وی که به بیش از 60 سال میرسد، توجه کنیم و چنانچه به شش دهه کنش سیاسی وی نظاره شود، مشاهده خواهیم کرد که بارزترین وجه تفکر سیاسی آیتالله هاشمی رفسنجانی اعتدال و میانهروی وی و از جهت دیگر واقعبینی و واقعگرایی اوست. وقتی به تاریخ سیاسی زندگی آیتالله هاشمی رفسنجانی توجه میشود، این امر نمایان میشود که وی در برهه پیش از انقلاب بیشترین جدل سیاسی را با رهبران مارکسیست شده سازمان مجاهدین داشته و همچنین در میان روحانیونی که در پی مبارزه با رژیم شاهنشاهی در زندان بودند، آیتالله هاشمی جزو روحانیون اصلی و چهرههای شاخص بود.
شاید در آستانه بررسی لزوم بازگشت آیتالله هاشمی رفسنجانی به نمازجمعه تهران یادی از این خاطره تاریخی درخور توجه باشد که در سالهای مبارزاتی پیش از انقلاب در میان روحانیون، گروهی بر این باور بودند که برای به ثمر رسیدن مبارزات و حفظ یکپارچگی، چندان نباید با مجاهدین مخالفت داشت و معتقد بودند، مشکلات بهوجودآمده با آنها را نباید چندان گسترده و عمیق کرد و گروه دیگر آن طیف بودند که عنوان میداشتند، باید از مجاهدین چه آنهایی که مارکسیست شدهاند و چه آنهایی که مارکسیست نشدهاند دوری کرد و نکته درخور توجه در آن سالها این بود که آیتالله هاشمی یکی از روحانیون برجسته و تاثیرگذاری بود که با گفتوگوهای مستمر با دو طرف مناقشه و نزدیکسازی تفکرات و دیدگاهها باعث شد، از جهتی کمترین لطمه به قیام مردمی و از دیگر سو بیشترین لطمه به رژیم شاهنشاهی وارد شود و اعتدال و میانهروی وی باعث شد جنبش کمترین هزینه را در این امر بپردازد و این نقش اعتدال و میانهروی درمورد مسائل سیاسی همچنان در سالهای پس از انقلاب اسلامی نیز حفظ شد که نمونههایی از آن را میتوان در مسائل بهوجود آمده در دهه آغازین انقلاب و مسائل مربوط و به دولت موقت مشاهده کرد.
همچنین هاشمی رفسنجانی در حزب جمهوری اسلامی نیز این نقش معتدل را در دو سوی طیف که یک سو راستگراها و دیگر سو چپها بودند ایفا کرد، هرچند این تلاشهای وی در نهایت با توجه به مسائل بهوجود آمده در حزب جمهوری اسلامی بینتیجه ماند و در نهایت این حزب پس از دوپارگی، منحل شد.
البته همانطور که به آن اشاره شد در برخی موارد تلاشهای اعتدالگرایانه و حدوسطی آیتالله هاشمی به واسطه برخی مسائل و شرایط خاص بینتیجه مانده است، اما میتوان اوج تاثیرگذاری وی را در دهه پرتنش آغازین انقلاب و در زمان جنگ یاد کرد که امام راحل در قید حیات بودند. بعد از این سیر و روال تاریخی باید بیان داشت که پس از حوادث اخیر در انتخابات ریاستجمهوری دهم، جامعه سیاسی دچار بداخلاقیهایی شد.
البته در سالهای اخیر دامنه اختلافات به دلیل کمرنگی اصلاحطلبان به درون اصولگرایان رسیده و طی شش ماه اخیر شاهد بیشترین منازعات میان این طیف بودهایم و امروز در آستانه چنین مسائلی حضور آیتالله هاشمی رفسنجانی بیش از هر زمان دیگری مغتنم است که در سایه اعتدال و میانهروی، از میزان جدلها کاسته شود چراکه این میزان بداخلاقی در اجتماع سیاسی امری پسندیده نیست و لزوم حضور چهرههای تاثیرگذار و اعتدالگرایی چون آیتالله هاشمی رفسنجانی بیش از هر زمان دیگر احساس میشود.