رابرت پاستور در لس آنجلس تایمز تحلیل کرد
راه سوم برای پایان دادن به درگیریهای سوریه
به گزارش سرویس بین الملل فرارو به نقل از لس آنجلس تایمز، قدرتهای بزرگ، حرف ابراهیمی را شنیدند اما هیچ ایده و نقشه جدیدی برای خاتمه دادن به بحران سوریه ارائه ندادند. لازم است که این روند را تغییر دهیم.
تا به حال دو راهکار دنبال شده است. کوفی عنان دبیر کلّ سابق سازمان ملل و نمایندهٔ ویژه ی سازمان در سوریه قبل از ابراهیمی، سعی کرد تا آتش بس برقرار کند و اجماعی در بین قدرتهای بزرگ و متوسط ایجاد کند. اما طرح وی شکست خورد.
راهکار دوم، کمک به مخالفان پراکنده، برای سرنگونی بشر اسد، رئیس جمهور سوریه بوده است. عربستان سعودی، برخی کشورهای خلیج فارس و ترکیه، برای آنها اسلحه فراهم کردند و برخی دولتهای دیگر هم از جمله آمریکا، در حال کمک کردن هستند.
مخالفان در حال حاضر بسیار قویتر از ۱۸ ماه پیش، زمانی که تازه دست به قیام زده بودند، هستند و هم اکنون، میتوانند تقریبا در هر جائی به رژیم سوریه حمله کنند.
آنها، با کمکهای بین المللی و برخی مداخلات خارجی، تشویق به تسریع در براندازی اسد میشوند. چیزی که بعید است اتفاق بیفتد.
ارتش سوریه برای بازپسگیری مناطقی که توسط شورشیان تصرف شده است، قدرت کافی دارد و توسط کشورهایی چون ایران و روسیه حمایت میشود.
اسد هنوز هم از حمایت هایی در داخل کشور برخوردار است و نیروهای امنیتی که توسط خانواده و اقلیت علوی خاندان اسد، رهبری میشوند، قدرت خود را حفظ کرده اند.
ترس از نابودی، آنها را بر آن داشته است که به صورتی جدی به مبارزه علیه مخالفان ادامه دهند.
علاوه بر همهٔ اینها رژیم سوریه میترسد که سازش به معنی ضعف تعبیر شود.
در واقع، ممکن است سوریه وارد سال دوم جنگ داخلیاش شود. هر سالی که بگذرد، خشونتهای فرقه ای، وخیم تر خواهد شد، جنایتها بیشتر میشود، عناصر بنیادگرا قویتر و کشورهای همسایه بیشتر درگیر خواهند شد.
برخی از آمریکا خواسته اند تا حمایت نظامیش از شبه نظامیان مخالف را بیشتر کند، اما محتاط بودن اوباما در این مورد، عاقلانه است.
اگر آمریکا وارد بازی نظامی با سوریه شود، نمیتواند از عهده شکست بر آید، و بعید هم هست که به زودی یا بدون پرداخت هزینهٔ سنگین به پیروزی دست پیدا کند.
امریکاییها از جنگ در خاورمیانه خسته شده اند و در جنگ با عراق یاد گرفته اند که برد میتواند به سختی و در مقابل پرداخت هزینههای گزاف به دست بیاید.
ممکن است پیروز اصلی بحران سوریه، تندروها و جهادگرها باشند، و آن وقت یکی از نتایج آن میتواند جنگ منطقهای توسط کردها و بر علیه خود کردها باشد.
الان زمان هدف نو و به کارگیری استراتژیِ جدید است و ابراهیمی میتواند از عهده این کار برآید. زیرا او بود که شرایطی را تعریف کرد که ارائه آن سبب خروج لبنان از جنگ طولانی داخلیش شد.
این توافق به چه شکل خواهد بود؟در آغاز شورش، دولت اسد، پیشنهاد اصلاحات در انتخابات دولت، ایجاد حزبهای سیاسی و رسانهها و سازمانهای غیر دولتی را داد. این دستور کاری درست بود اما اصلاحات آنقدر ناقص بودند که کسی آنها را جدی نگرفت.
از آنجا که دولت و مخالفان با یکدیگر کنار نمیآیند، نمایندهای ویژه باید بین آنها واسطه شود تا بتوانند اصلاحات و تغییراتی معتبر تدوین کنند که با اجرای آنها راه برای انتخاباتی با نظارت بین المللی و با حضور همه ی گروهها باز شود.
حضور نیروهای حافظ صلح سازمان ملل برای نظارت و اجرای این توافقنامه الزامی خواهد بود. با توجه به تشدید درگیریها و حتی به بنبست رسیدن آنها، بعید به نظر میرسد که یک رهبری فکور و جدی، این اصلاحات را رد کند.
آیا ایجاد دموکراسی در سوریه امکانپذیر است؟ این موضوع دور از ذهن به نظر میرسد. اما محتملترین جایگزین- سقوط به یک دهه تخریب و ویرانی _ بیش از حد دردناک و غیر قابل تصور است. شاید زمان آن رسیده است که جامعهٔ بین الملل به دنبال یک گزینهٔ سوم برای حل بحران سوریه باشد.