انکار آدمکشی در نزاع شبانه
در ادامه جلسه برادر مقتول بهعنوان تنها ولیدم او در جایگاه حاضر شد و گفت: «پدر و مادرم یکسال قبل از مرگ برادرم بهدلیل بیماری به فاصله هفتروز فوت شدند. من و برادرم خیلی بههم وابسته بودیم کسی را بهجز او در این دنیا نداشتم تا اینکه یکسال پیش سینا او را با ضربه شیشه به قتل رساند. سینا تنها کسی را که در زندگی داشتم از من گرفت و حاضر نیستم او را ببخشم.»
با این حال برادر مقتول همچنان بر قصاص تاکید کرد. در ادامه سینا در جایگاه حاضر شد. او اتهامش را رد کرد و گفت: «من فرهاد را نکشتم و حرفی که میزنند درست نیست. گفتههایم در دادسرا را هم قبول ندارم البته یک ضربه به پای مهرداد زدم اما با فرهاد درگیر نشدم.»
سپس متهمان دیگر یکبهیک در جایگاه حاضر شدند. یکی از آنها درباره نزاع مرگبار گفت: ساعت 12 شب بود که من و دونفر از دوستانم به نامهای یوسف و شروین برای خرید توتون و زغال به سمت خیابان آزادی رفتیم وقتی برگشتیم متوجه شدیم در پارک دعوا شده است. جلو رفتیم و دیدیم سینا و چندنفر از بچههای دیگر با جوانی درگیر شدهاند. در این هنگام من و چندنفر دیگر با هم رفتیم تا آنها را جدا کنیم یکدفعه من صدای شکستن شیشه را شنیدم. سینا کاسه قلیان را شکسته و تکهای شیشه در دستش بود اما من ندیدم او کسی را بزند فقط دیدم فرهاد پایش زخمی شده و به آن سوی خیابان میدود.
سپس متهم دیگر در جایگاه حاضر شد. او گفت: وقتی به سمت فرهاد رفتم دیدم فرهاد کمر سینا را گرفته است یکتکه شیشه هم دست سینا بود آن را به پای فرهاد فرو و بعد او را رها کرد. در این هنگام فرهاد فرار کرد به آن سوی خیابان رفت بعد به زمین افتاد و ما بلافاصله او را به بیمارستان رساندیم. در ادامه متهمان دیگر در جایگاه حاضر شدند و همگی گفتند صدای شکستن شیشه را شنیدهاند و متوجه شدهاند سینا قلیانها را شکسته و به سمت فرهاد رفته اما لحظه واردشدن ضربه را ندیدهاند. ضمن اینکه همه آنها تاکید کردند هیچکس دیگری شیء برنده یا حتی سنگ در دست نداشت. هیات قضات در پایان برای تصمیمگیری در این خصوص وارد شور شدند.