نبرد اردن با داعش در دو جبهه
ژوئن امسال دهها هوادار داعش به خیابانهای معان این شهر جنوبی اردن ریختند. شبهنظامیها حتی اسم شهر را گذاشته بودند "فلوجه اردن"، پایتختی دیگر برای داعش.
این روزها دیگر از پرچمهای داعش خبری نیست. اما هواداران همچنان هستند و پشت مرزهای شمالی و شرقی اردن، دولت اسلامی نزدیکتر از همیشه است.
اما موضوع فقط اردن نیست. نزدیک شدن داعش یعنی خطر رسیدن نیروهای افراطی به پشت یک مرز دیگر اسرائیل - که همسایه اردن است.
بعد از نماز جمعه با مردی به نام عمر که از هواداران داعش بود صحبت کردم. میخواستم بدانم چطور منش این گروه تندرو را توجیه میکند، بهخصوص قتل گروگانهای بریتانیایی و آمریکایی را.
پاسخش این بود: "در یک کلام اگر بخواهم بگویم هم شکنجه کردن آنها و هم بریدن سرشان درست است. ما حقمان را اینطوری میگیریم. سراغ سازمان ملل نمیرویم. همه شان بیدیناند. ما هم اگر سراغشان برویم کفر است. قانون ما قانون شرع است. مرجع ما قرآن است، هم برای قانون، هم برای عدالت."
حرف که میزدیم مردم دورمان جمع شده بودند. با این حال عمر حس نمیکرد لازم است هویتش را پنهان کند یا قساوت نهفته در ذهنش را ملایمتر بیان کند. میگفت: "تازه اول کار است. هنوز به جای بدش نرسیدهایم. داعش به گناهکار و بیدین جواب پس نمیدهد، روزنامهنگار باشد یا نظامی... ما تعهدی به این گناهکاران نداریم. جنگ را خودشان شروع کردند، تقاصش را هم پس میدهند."
مجازات سخت
این همه در شرایطی طرح میشود که دولت اردن مشغول سرکوب هواداران دولت اسلامی و گروههای تندرو دیگر است.
در ماههای گذشته بیش از ۶۰۰ نفر دستگیر و دستکم ۱۵۰ نفر به حمایت علنی از القاعده یا جبهه نصرت یا داعش متهم شدهاند. از این تعداد تا کنون ۱۵ نفر محکوم شدهاند - جرمی در حد نوشتهای کوتاه در شبکههای اجتماعی ممکن است سه تا پنج سال حبس در پی داشته باشد.
موسی عبدالله، وکیل برخی از این متهمین، میگوید موکلانش به این خاطر محکوم میشوند که متمم قانون ضد تروریسم اردن آسانتر و بیش از آنچه باید استفاده میشود.
میگوید: "میگذارند محاکمه عادلانه در این موارد برگزار شود. حکمهایی که علیه این افراد صادر میکنند سنگین و ناعادلانه است."
فعالیت زیرزمینی
البته مرزهای اردن را فعلا خطری تهدید نمیکند. دولت در طول مرز این کشور با عراق نیروی کمکی مستقر کرده. اما وزیر کشور اردن می گوید خطر داعش جدی است.
تاکنون هزاران اردنی برای جنگ به سوریه رفتهاند. از نظر تعداد شهروندانی که (از بیرون عراق و سوریه) برای جنگیدن به داعش پیوستهاند، اردن بعد از تونس مقام دوم را داراست.
هفتهای که گذشت سه جنگنده میراژ فرانسوی در قالب ائتلاف تحت رهبری آمریکا علیه داعش به اردن اعزام شدند.
اردن یکی از ده کشور عرب است که اعلام کرد در جنگ با داعش مشارکت میکند. همین موضعگیری بوده که تندروهای داخل اردن را خشمگین کرده است.
مروان شهاده، از تحلیلگران اردنی، معتقد است "تهدید بدون تردید بیشتر شده است." میگوید: "قبلا (تندروها) با رسانهها حرف میزدند، یا عقایدشان را روی اینترنت توضیح میدادند... حالا همهشان رفتهاند زیر زمین. خطر عملیات انتحاری در اردن به مراتب بیشتر شده، مگر اینکه تدبیری بیاندیشند و جلویش را بگیرند."
جذب جوانان
این خطری است که اردنیها با آن آشنا هستند. سال ۲۰۰۵ میلادی در حملههای تروریستی هماهنگ به سه هتل لوکس در امان، پایتخت اردن، دستکم ۵۷ نفر کشته و ۱۰۰ نفر زخمی شدند. آن حملهها به القاعده نسبت داده شد.
حسین مجالی، وزیر کشور اردن، معتقد است افراطیها نه فقط برای کشور او که برای همه جهان خطر محسوب می شوند. اگرچه به گفته او "با توجه به موقعیت جغرافیایی و نزدیکیشان به ما، خطرشان برای ما بیشتر از ملتهای دیگر است."
بیشتر کسانی که در اردن جذب داعش میشوند جوانهای طبقه محروم هستند.
شیخ محمد شلبی که اینجا به ابو سیاف معروف است، از جوانهای اردنی خواسته به سوریه بروند و بجنگند. او به القاعده نزدیک است و به جهاد اعتقاد دارد. با این حال میگوید داعش نماینده اسلام نیست.
اردن به ائتلاف بینالمللی علیه داعش پیوسته و حالا بهنوعی در دو جبهه میجنگد. یکی خطر حمله به خاک این کشور، و دیگری تفکر و اندیشه افراطی که بین جوانان و محرومانش ریشه میدواند.