ترنج موبایل
کد خبر: ۲۸۴۷۸۲

فتح‌الله عزیز؛ سلام!

جنبش کذایی‌ تو درحال توسری‌خوردن است. داغ و درفش عدالت و توسعه همین روزهاست که خواب را از چشمان ورقلمبیده‌ات برباید. نمی‌دانم شاید به گوش‌های سنگینت رسیده باشد که چماق به‌دستها و عمله و اکره‌ی من چگونه و با چه ذکاوتی قاطی مردم شده‌ کلّه لِه کرده‌اند و شلاق زده‌اند به اسارت برده روشنایی روز دریغ کرده‌اند. باورت نمی‌شود دوست قدیمی نه؟

تبلیغات
تبلیغات
فرارو- آرمان شهرکی؛ جنبش کذایی‌ تو درحال توسری‌خوردن است. داغ و درفش عدالت و توسعه همین روزهاست که خواب را از چشمان ورقلمبیده‌ات برباید. نمی‌دانم شاید به گوش‌های سنگینت رسیده باشد که چماق به‌دستها و عمله و اکره‌ی من چگونه و با چه ذکاوتی قاطی مردم شده‌ کلّه لِه کرده‌اند و شلاق زده‌اند به اسارت برده روشنایی روز دریغ کرده‌اند. باورت نمی‌شود دوست قدیمی نه؟

می‌دانی که دوستان گرمابه و گلستان باهم صادق‌اند من هم با تو بی‌رودرواسی حرف می‌زنم. به‌ات قول شرف می‌دهم که همه‌ی مفتخورها و خائنین را داغ می‌زنم. از استاد دانشگاه و معلم و وکیل و والی گرفته تا افسران و ژنرال‌هایی که اراجیف آن مرتیکه‌ی عیّاش را مثل توپ بازی هی قل می‌دهند جلوی مردم و خاک در چشم مومنان واقعی می‌پاشند.

این یک پاک‌سازی‌است دوست من یک تصفیه‌ی بزرگ اسم استالین که برای‌ات آشناست نه؟

کودتا هم می‌تواند بعضی وقت‌ها چوب دوسر طلا باشد معجزه‌ای که ناگهان از آسمان نازل شده و حماقت برخی بشود نردبان ترقی دیگران. مدام که دماغت توی کتابهای مذهبی نیست لابد پاره‌ای اوقات سری به جهان رمان هم می‌زنی اورول اگر خوانده‌ای باید به اطلاعت برسانم که آقای جونز مرده سنوبال عزیز! توهم فراری شده‌ای چه خوب!

همه‌چی برای خودش ضابطه‌ای دارد حتی کودتا همینطور دیمی که نمی‌شود. بگذار حالت از بوی تعفن و گندِ نقشه‌هایم به‌هم بخورد مهم نیست به‌هرحال خودم را در مصاف با آن اسلام آناتولیاییِ توبرنده‌ی بازی می‌دانم.

انتظار نداشته باش که منِ زخمی مابین هوا‌خواهانِ رنگ‌ووارنگت نقل‌ونبات پخش کنم وقتی با جنگنده سراغ‌ام آمده‌اند نه! مدارا و لاطائلات دموکراتیک هم برای خودش جایی و مکانی دارد الان وقت‌اش نیست.

حال که ارتشِ بی‌تدبیر رکاب داده حقیر سوار می‌شوم. صاف و پوست‌کنده بگویم پوزه‌بندها آماده است گولن‌جان تا جیک احدالناسی درنیاید. ارتش را که گذاشتیم لب کوزه ملت آبش را بخورند بعد می‌رویم سراغ مدارس و دانشگاهها و مطبوعات، عجالتا تا مردم جوگیر‌اند و حس خرید پرچم ترکیه فراگیر شده دموکراسی باشد کنج طاقچه پس ناسیونالیسم به‌ چه درد خورده؟

اقل‌کم در جان و دلِ نابخردِ عده‌ای هیجان دوست با قلوبی پر از کینه می‌شود شرنگ وطن‌پرستی ریخت تا سینه شکافته جگرها را درآورده و به صغیروکبیر رحم نکنند. آبها که از آسیاب افتاد همه‌چیزرا مرادم همه‌ی نمادها و نهادهایی است که مدتهاست وبال گردنم شده‌اند را از بیخ و بن برکرده یا از درون تهی می‌کنم. شترسواری دولّا دولّا نمی‌شود سیاست و بازیِ قدرت بی دوزوکلک، تویِ عزیز و یارِ غار قدیمی، پیراهن عثمانی شدی که مدتهاست آرزوی بلند کردنش را داشتم. خاک سکولاریسمِ منسوخ همه‌جا را پرکرده بود یک گردگیری اساسی با همان پیراهنی که ذکرش رفت لازم و ضروری است.

الاغ کودتا سر در آبشخور طویله‌ی متعفن تو داشته یا نداشته کاری ندارم چشم دوستان و نزدیکان و هم‌پالکی‌ها‌ی عدالت‌وتوسعه را نیز از حدقه درمی‌آورم اگر....بی‌خیالِ اگر، چارپای رم‌کرده‌ی اختناق و خودکامه‌گی اگرمگر حالی‌اش نمی‌شود به‌هرحال من سوارکار خوبی هستم این را یادت باشد!....باری فکر نمی‌کنم من و تو بهشتی شویم حال می‌خواهد در آن دنیا راهش از ایران رد شود یا نشود.

بس است سخن به درازا کشید تجمع شهدا و دموکراسی در راه است فرصت ذی‌قیمتی برای خودنمایی‌ها و عرض اندام من....ملالی نیست جز زنده بودن تو!
تبلیغات
تبلیغات
ارسال نظرات

نظرات بینندگان

(۲۰ نظر)
تبلیغات
تبلیغات
خط داغ
تبلیغات
تبلیغات