دو سناریوی حمله تروریستی به تهران
سناریوی اول: اقدام عربستان سعودی
محتملترین سناریویی که در این فضا مطرح شده است، اقدام عربستان سعودی برای ضربه زدن به ایران بهخصوص بعد از اظهارات محمد بنسلمان جانشین ولیعهد و وزارت دفاع سعودی است که ماه گذشته در گفتوگو با شبکه «امبیسی» با رد گفتوگو با ایران، ابراز کرد که ما منتظر نخواهیم ماند که ایران جنگ را به داخل مرزهای عربستان بکشد، بلکه این عربستان است که نبرد را به داخل ایران خواهد کشاند.
این اظهارات از سوی مقامات سعودی بهخصوص بنسلمان مرد همه کاره عربستان نشان میدهد که سعودیها همواره مصمم به عملیات تخریبی علیه تهران در سطوح مختلف بودهاند که پیشتر نمونههای آن را در شرق ایران مشاهده کردیم. این راهبرد در واقع بهدلیل آنچه نفوذ تهران در پایتختهای عربی بهخصوص در بغداد و دمشق خوانده میشود، صورت گرفته و در چند سال اخیر ریاض به انحای مختلف درصدد بوده تا با فشار و وارد کردن ضربه بر ایران، رقیب خود را مجبور به عقبنشینی کند.
سناریوی دوم: اقدام خودسرانه تروریستها
در مقابل، اما سناریوی دیگری که در این فضا مطرح میشود، به اقدام مستقیم و خودسرانه تروریستها برای انتقام از ایران بر میگردد. حضور میدانی ایران در عراق و سوریه برای پاکسازی تروریستها که بسیار موفق بوده و توانسته سرزمینهای این دو کشور را با کمک دولت عراق، روسیه و سوریه آزاد کند، باعث کینه و انتقامجویی تروریستها از این رویکرد ایران شده است که نمود خود را در حمله دیروز نمایان ساخته است.
فارغ از این واقعیت که ایران امروزه در جنگ مستقیم علیه تروریسم هم در سطح فردی و هم در سطح ائتلاف با متحدانی چون روسیه، عراق و سوریه قرار دارد که این مساله باعث اقدام متقابل تروریستها شده است، اما نکته دیگری که باعث شده ایران همواره در سیبل اقدامات و اتهامات گروههای تروریستی قرار بگیرد، ماهیت شیعی بودن آن و حمایت تهران از منافع و ارزشهای شیعیان در سطح منطقه است.
تحلیل و تبیین منظومه فکری و راهبردی گروههای تروریستی بهعنوان یک جریان سیاسی با گستره منطقهای و بینالمللی نشان میدهد یکی از اهداف اصلی تمامی گرایشهای سلفی و وهابی بهخصوص طیف رادیکال و تکفیری آنها، مبارزه با شیعیان بهخصوص در کشورهای مسلمان بهطور ویژه دولتهای شیعه چون ایران است.
نکته سومی که این سناریو را به واقعیت نزدیک میکند، فیلم منتشر شده از تروریستها است که گفته میشود به زبان عربی نزدیک به تونس و لیبی صحبت میکنند. بهخصوص که داعش شاخه لیبی نیز مسوولیت این اقدام تروریستی را بر عهده گرفته است. بنابراین میتوان گفت که پس از آنکه داعش در عراق و سوریه در روند ضربات ائتلاف علیه تروریسم هم از سوی ایران و متحدانش و هم از سوی غرب و برخی دولتهای عربی قرار گرفت، مجبور به انتقال نیروهایش به سرزمینهای مستعد همچون لیبی و یمن شد. از اینرو میتوان نوعی ارتباط بین عاملان این حمله و داعش شاخه لیبی برقرار ساخت.
راهبردها
از اینرو و پس از تبیین دو سناریوی موجود، موضوعی که مطرح میشود؛ اتخاذ راهبردهای فوری، مناسب و موثر ایران در کوتاه مدت و همچنین میان مدت برای پرهیز از تکرار چنین حوادثی است. از آنجا که پاسخ مفید و فوری به این عملیات باید در کوتاهمدت صورت بگیرد، اما اقدامات مناسب و موثر در میانمدت باعث ضریب اطمینان و امنیت بیشتری خواهد شد. در این میان میتوان این راهبردها را هم در سطوح داخلی، منطقهای و بینالمللی بهعنوان پیشنهاد مطرح کرد:
انسجام و وحدتبخشی ملی در داخل کشور بهخصوص حمایت یکپارچه و همگرایانه از دولت و نیروهای نظامی و امنیتی که در فضای موجود، مسوول برقراری امنیت و مبارزه با تروریسم هستند. بنابراین پرداختن به موضوعات حاشیهای و جناحی مبنی بر اینکه دولت نتوانسته در برقراری امنیت برای جلوگیری از چنین حادثهای مبادرت ورزد، اقدامی خلاف منافع ملی در شرایط حساس کنونی است.
تمهیدات کنترلی در پیرامون مرزها و اماکن حساس که همواره از سوی تروریستها برای ضربه زدن به نمادها در دستور کار قرار میگیرد.
افزایش همکاریهای منطقهای و بینالمللی با کشورهایی که دغدغه و تهدید امنیتی مشترک از ناحیه تروریسم و مشخصا داعش دارند عامل بسیار مهمی در قطع کردن شبکهها و هستههای گروههای تروریستی بهخصوص داعش است.
جهت دادن به دیپلماسی رسانهای و رسمی کشور مبنی بر اینکه ایران خود قربانی تروریسم است و پاسخ دادن به برخی ادعاهای بیمفهوم در قبال ایران. بهخصوص با توجه به استقبالی که مقامات اروپایی از نقش ثبات بخش ایران در منطقه دارند، این موضوع میتواند در دستور کار قرار بگیرد.
افزایش همبستگی ملی
حشمتالله فلاحتپیشه، نماینده مجلس؛ جناحی کردن اقدامات تروریستی تهران خیانت به منافع ملی و امنیت ملی کشور است. تروریستهایی که وارد مجلس شدند و در مرقد امام همه را به گلوله بستند اصلیترین هدفشان ناامن جلوه دادن ایران بود تا بتوانند از این منظر بر طبل تبلیغاتی خود بکوبند.
از منظر دیپلماسی هم جمهوری اسلامی ایران بهعنوان یکی از قربانیان ترور همواره راهبرد حمایت از سیاست جمعی مبارزه با تروریسم را مورد نظر قرار داده است. به نظر میرسد در شرایط کنونی مسوولان در عرصه سیاست خارجی باید اصل مقابله با ترور را بهعنوان یک هدف برای ایجاد همراهی ایران و دیگر کشورها که نگاه وحدتگرایانه و همسو برای مبارزه با ترور دارند، مورد توجه قرار دهند.
نمادی از جنگ نیابتی عربستان
دکتر ابراهیم متقی،استاد دانشگاه تهران؛ حوادث 17 خرداد 1396 در ایران، نمادی از جنگ نیابتی عربستان سعودی و ایالاتمتحده آمریکا در برخورد با جمهوری اسلامی محسوب میشود. چنین موضوعی را در مه 2017 یعنی حدود یک ماه قبل عادل الجبیر در قالب عبارات هشدارآمیز به ایران اعلام داشت. الجبیر گفت که عربستان بیثباتی سیاسی را به داخل ایران خواهد کشاند. انجام این عملیات بدون حمایت سرویسهای اطلاعاتی عربستان قابل تحلیل نیست. الگوی رفتاری، مبتنی بر جنگ کم شدت تلقی میشود؛ بنابراین ایران میتواند دو آموزه را در دستور کار قرار دهد.
تقویت گفتمان وحدت ملی
امیر محبیان، تحلیلگر سیاسی؛ طبیعیترین موضعی که پس از حوادث دیروز تهران میتوان اتخاذ کرد، تاکید بر تقویت گفتمان انسجام و وحدت ملی است. هر سخن و موضعی در این شرایط که وحدت مردم را در مقابل اقدامات تروریستی از میان بردارد و با بخشینگری در پی برجسته کردن اختلافات سیاسی و جناحی باشد ناخودآگاه با تروریستها و جریانهای مخالف کشور همراه و همسو شده است.
لزوم اجماع جهانی علیه تروریسم
عباسعلی منصوری آرانی، نماینده سابق مجلس؛ راهبرد ایران برای مقابله با چنین حوادث تروریستی در برهه کنونی حائز اهمیت است. با توجه به اینکه جمهوری اسلامی ایران در مقابله با تروریستها پیشقراول است و تجارب بسیار زیادی نیز در این زمینه کسب کرده، تهران میتواند علیه تروریسم یک اجماع جهانی ایجاد کند و همکاریهای مستمر در زمینههای امنیتی، دفاعی و نظامی تداوم داشته باشد تا بتوانیم یک چتر امنیتی در تمام دنیا ایجاد کنیم. در زمینه داخلی نیز باید از طریق خبرگزاریها و رسانهها مردم را آگاه کرد تا تکتک مردم ایران نسبت به مسائل امنیتی کاملا آشنا شوند.