ترنج موبایل
کد خبر: ۳۴۹۲۸

يک خانواده را به خاطر ۳۰ هزار تومان به آتش کشيدند

تبلیغات
تبلیغات


دو مرد افغان که با همدستي يکي از هموطنان خود به خاطر 30 هزار تومان سه عضو يک خانواده را به قتل رسانده بودند بعد از گذشت حدود دو سال از جنايت پاي ميز محاکمه رفتند و نحوه به آتش کشيدن قربانيان شان را توضيح دادند.

اين دو مرد در حالي محاکمه شدند که همدست ديگر آنان همچنان فراري است و تاکنون ردپايي از وي پيدا نشده است. نيمه شب نخستين روز زمستان سال86 آتش نشانان ني ريز فارس خود را به باغي رساندند که خبر رسيده بود خانه سرايداري آن طعمه حريق شده است. پس از خاموش شدن آتش اجساد سوخته دو مرد و يک زن پيدا و پليس از واقعه باخبر شد.

در شرايطي که کارآگاهان مشغول تحقيق درباره اين حادثه مرگبار بودند، دختري جوان وارد باغ شد. او خودش را دختر خانواده معرفي کرد و گفت توانسته است از ميان شعله هاي آتش فرار کند. اين دختر که محبوبه نام دارد حريق را عمدي اعلام کرد و گفت سه مرد افغان وارد خانه مان شدند تا دزدي کنند. آنها از پدرم به زور 30 هزار تومان گرفتند بعد خانه را به آتش کشيدند. در اين حادثه پدر، مادر و برادرم سوختند ولي من توانستم خودم را نجات بدهم. در حالي که گفته هاي محبوبه از جنايتي هولناک حکايت داشت اين دختر به پليس آگاهي منتقل شد و با توصيف ظاهر قاتلان به ماموران براي ترسيم چهره فرضي آنها کمک کرد. تصاوير چهره نگاري شده در اختيار واحدهاي گشت قرار گرفت و تحقيقات وسيعي براي بازداشت متهمان آغاز شد تا اينکه چندي بعد دو نفر از افاغنه دستگير شدند.

آنها اتهام شان را پذيرفتند و همدست ديگرشان را معرفي کردند ولي توفيقي در دستگيري او حاصل نشد و سرانجام پرونده براي محاکمه دو متهم به شعبه 5 دادگاه کيفري استان فارس سپرده و جلسه محاکمه هفته گذشته برگزار شد. نماينده دادستان پس از رسميت يافتن دادگاه صدور حکم قصاص براي دو متهم را طلب کرد و سپس محبوبه به عنوان ولي دم مقتولان اعلام کرد حاضر به بخشش نيست و فقط اعدام دو مرد افغان را مي خواهد. در ادامه جلسه محاکمه يکي از متهمان در جايگاه ايستاد و گفت؛ شب حادثه من و دو همدستم به باغي رفتيم که اين خانواده سرايدار آن بودند. ما مي خواستيم از آنجا دزدي کنيم و همدست فراري مان يک کلت کمري همراه داشت.

پس از آنکه وارد باغ شديم از مرد نگهبان خواستيم هر چه پول دارد به ما بدهد. او ابتدا مقاومت کرد ولي بالاخره با تهديد توانستيم 30 هزار تومان از وي بگيريم.متهم به قتل ادامه داد؛ به همان مبلغ راضي شديم و مي خواستيم باغ را ترک کنيم که اعضاي خانواده سرايدار شروع به داد و فرياد کردند. آنها مي خواستند همسايه ها را خبر کنند.

براي همين همدست مان گلوله يي شليک کرد که به پنجره خورد. همسر، پسر و دختر آن مرد همچنان جيغ مي کشيدند ما هم نفت در سراسر خانه ريختيم، شير گاز را باز و کبريت را روشن کرديم. وقتي آتش سوزي شروع شد به سرعت پا به فرار گذاشتيم. ما فکر مي کرديم همه اعضاي آن خانواده فوت مي شوند و ردي از ما به جا نمي ماند. پس از اظهارات اين مرد همدست او خطاب به قضات گفت چند روز پس از اين حادثه بود که فهميديم دختر خانواده زنده مانده است. همدست ديگرمان با شنيدن اين خبر از ما جدا شد و نمي دانيم به کجا فرار کرد. ما هم دنبال مکاني براي پنهان شدن بوديم اما قبل از آن دستگير شديم. بنا بر اين گزارش هيات قضات پس از شنيدن اعترافات متهمان صدور حکم را به آينده موکول کردند.

تبلیغات
تبلیغات
ارسال نظرات
تبلیغات
تبلیغات
خط داغ
تبلیغات
تبلیغات