بررسی فهم مشترک رهبران جنجالی کره شمالی و آمریکا
بررسی چرخش اون
در پی بالا گرفتن تنشهای لفظی بین دو کشور بعضی تحلیل گران خطر وقوع جنگ جهانی سوم را گوشزد میکردند، اما این تنشها به سمت آرامش رفته است. اگر رهبر دو کشور را دیوانه بخوانیم حداقل میتوان گفت: دو دیوانه زبان مشترکی پیداکرده اند. این زبان مشترک پیغام و پسغامهای اخیر دو کشور برای همدیگر است. اخیرا مقامات کره شمالی اعلام کرده بودند که اون میخواهد ترامپ را ببیند و با او مذاکره کند. ترامپ هم از این درخواست استقبال کرده است.
کره شمالی یکی از بارزترین مصادیق حکومتهای دیکتاتوری و حتی بالاتر داشتن تمامیتخواه در جهان است. این حکومت اشتیاق زیادی از خود در میل به استفاده از بمب هستهای دارد. البته مقامات کره شمالی میگویند بمب هستهای که هیچ، بمب هیدروژنی را هم آزمایش کردهاند؛ ادعایی که اگر صحت داشته باشد زنگ خطری برای همه مردم دنیاست. البته به خاطر ایدئولوژی مارکسیستی در کره شمالی، آمریکای لیبرال دشمن اصلی کره به حساب میآیند و خطر بیشتر متوجه آمریکایی هاست.
دیوانه چو دیوانه ببیند خوشش آید؟
عالیترین مقام آمریکا و کره شمالی هرچند در گرایشهای با همدیگری ۱۸۰ درجه اختلاف نظر دارند، اما بسیاری هردوی آنها را به چشم یک دیوانه میبینند. کیم جونگ اون، رهبر کره شمالی در سخنرانی خود به مناسبت آغاز سال ۲۰۱۸ میلادی اعلام کرد که سراسر کشور آمریکا در تیررس کره شمالی است. او گفت: «یک دکمه هستهای روی میز من است. این یک واقعیت است نه تهدید.»، اما ترامپ از این سخنان نگذشت. او در یکی از مواضع توئیتری خود به اون پاسخ داد: «لطفا کسی در رژیم گرسنه کره شمالی اون را مطلع کند که من هم یک دکمه هستهای دارم، اما بسیار بزرگتر و قویتر از دکمه اوست و دکمه من کار میکند.»
در پی بالا گرفتن تنشهای لفظی بین دو کشور بعضی تحلیل گران خطر وقوع جنگ جهانی سوم را گوشزد میکردند، اما این تنشها به سمت آرامش رفته است. اگر رهبر دو کشور را دیوانه بخوانیم حداقل میتوان گفت: دو دیوانه زبان مشترکی پیداکرده اند. این زبان مشترک پیغام و پسغامهای اخیر دو کشور برای همدیگر است. اخیرا مقامات کره شمالی اعلام کرده بودند که اون میخواهد ترامپ را ببیند و با او مذاکره کند. ترامپ هم از این درخواست استقبال کرده است.
همچنین اون که چندی قبل آمریکا را به استفاده از دکمه هستهای روی میزش تهدید میکرد گفته است که آمادگی دارد آزمایشهای هستهای خود را متوقف کند. در همین رابطه ترامپ در یکی از توئیتهای خود نوشت: «کیم جونگ اون در گفت و گو با نمایندگان کره جنوبی از خلع سلاح هستهای صحبت کرده، نه فقط از تعلیق. همچنین در طول این مدت، کره شمالی آزمایش موشکی نخواهد داشت. پیشرفت زیادی صورت گرفته و تا زمان حصول توافق تحریمها سرجای خود باقی میمانند. در حال برنامه ریزی برای دیدار هستیم.»
تحریم اون را عقب راند
رئیس جمهور آمریکا از این اظهارات رهبر کره شمالی استقبال کرده است و میگوید دیدار او با رهبر کره شمالی میتواند به بزرگترین توافق جهان منجر شود. با این حال این را نیز اضافه میکند که تا زمان رسیدن به نتیجه، تحریمها علیه این کشور برقرار خواهد بود. زبان مشترکی که این دو رهبر جنجالی به آن دست پیدا کرده اند نیز به همین تحریمها برمیگردد. تحلیلگران معتقدند رفتار ترامپ یعنی حملات لفظی او به رهبر کره شمالی، فشار بر چین برای اقدام شدیدتر علیه پیونگ یانگ و تشدید تحریمهای این کشور در شورای امنیت سازمان ملل متحد در عقبنشینی رهبر کره شمالی تاثیر داشته است.
شورای امنیت سازمان ملل متحد در سال ۲۰۱۷ در واکنش به آزمایشهای موشکی کره شمالی تحریمهای تازهای را علیه این کشور تصویب کرد. این قطعنامه واردات نفت خام به وسیله کره شمالی را به شدت کاهش میدهد و درآمد این کشور از محل صادرات نیروی کار را هدف گرفته است. صادرات کره شمالی سال گذشته تا ۳۰ درصد کاهش پیدا کرد. به خصوص صادرات به چین که بزرگترین شریک تجاری کره شمالی است تا ۳۵ درصد کم شد.
از احتمال آتشبیاری جنگ جهانی سوم تا مذاکره
نا گفته نماند که از جنگ لفظی دو کشور مدت زیادی نمیگذرد. کمی پیشتر مهدی مطهرنیا، تحلیل گر مسائل بین الملل در گفت وگو با فرارو از احتمال وقوع جنگ جهانی سوم خبر داده بود؛ جنگی که این بار یک سوی آن امتداد شبه جزیره کره تا خلیج فارس خواهد بود. فرارو ، اما بعد از تغییر رفتار پیونگ یانگ بار دیگر تحلیل این استاد دانشگاه را جویا شده است. مطهرنیا درباره پیش بینی قبلی خود میگوید: پیش بینیها انجام میشود تا جامعه هدف رفتار و کنشی را از خود بروز دهد که میتواند آینده را به سمت ریل تغییر دهد. هم اکنون هم باید گفت که هنوز هم احتمال یک درگیری بزرگ نظامی در حدفاصل خلیج فارس تا خلیج عدن و شبه جزیره کره وجود دارد. اما با توجه به سیگنالهای موجود و نواخته شدن زنگ خطرهای متفاوت از سوی کارشناسان گوناگون و جامعه بین المللی ما شاهد تغییر و تحولاتی هستیم که تلاش دارد پیش بینیهای موجود را به سمت و سوی آینده مطلوب سوق دهد.
این تحلیل گر مسائل بینالملل ادامه میدهد: کیم جونگ اون و دیگر سران کره شمالی به خوبی بر این امر وقوف دارند که اکنون با توجه به تحریمهای چندلایه ایالات متحده آمریکا و همگرایی پشت پرده چین و آمریکا در ایجاد نظم نوین جهانی آینده متکی بر الگوی تک - چند قطبی کره شمالی بازنده اصلی درگیری نظامی بین آمریکا و کره شمالی است. از این رو و با پیش بینی رو در رویی محتمل ایالات متحده آمریکا با کره شمالی «اون» که بسیار تهدید کننده وارد میدان شده بود امروز با یک عقب نشینی آشکار در مسیر ایجاد نوعی مصالحه میان پیونگ یانگ و واشنگتن حرکت میکند. هرچند که هنوز نمیتوان به این مذاکرات و ادامه آن در یک مسیر مطلوب رای قاطع داد. چرا که هرلحظه ممکن است در مسیر مذاکره باز هم نقاط عطفی به وجود آید که تلاقیها را افزایش میدهد؛ لذا «اون» باید بداند که یا نباید در پشت میز مذاکره بنشیند و یا زمانی که در پشت میز مذاکره مینشیند به اندازه قد و وزن خود در نظم منطقهای و نظام بین الملل در برابر آمریکا و قد و وزن و ثقل این کشور رو به رو خواهد شد. به این ترتیب از هم اکنون باید منتظر باشیم که کره شمالی در مسیر مذاکره امتیاز بالاتری نسبت به آمریکاییها خواهد داد. در مقابل امتیازاتی که آمریکا میتواند به کره شمالی بدهد. به هرتقدیر اکنون مشاهده میکنیم که زمینههای بسیار تناقض گونهای در مسیر مذاکره ایالات متحده آمریکا با کره شمالی است که در مجموع نشاندهنده نوعی خردورزی سیاسی ناشی از جبر اقتصادی برای پیونگ یانگ است.
چپ درگیر نوعی پاردوکس درونی میشود
مطهرنیا میگوید: سیاستهایی که در درون خود متکی بر ستون فقرات ایدئولوژیک هستند و تلاش میکنند در یک جهت گیری ایدئولوژیزه شده سیاسی حرکت کنند باید به بازتعریف مفاهیم و تبدیل ایدئولوژی خود به یک گفتمان معنادار، هدفمند، مناسب و متناسب با تغییر و تحولات پرشتاب گستره سیاست در عرصههای داخلی، منطقهای و بین المللی دست بزنند وگرنه دچار یک اضمحلال درونی، عقب ماندگی و به پیروی از آن عدم تعادل با نظام بین الملل خواهند شد و در همین حال فنا و محکومیت آنها گریزناپذیر خواهد بود. چپ نیز همین گونه است. تفاوتی که میان تفکرات لیبرالیستی با چپ مارکسیستی وجود دارد در همین تساهل و تسامح و بازآفرینی درونی لیبرالیسم متناسب با تغییرات پرشتابی است که در محیط داخلی نزدیک و دور این مکتب به چشم میخورد. لیبرالیسم فورا خود را بازتعریف و مانند کارتن بارباپاپا فورا خود را عوض میکند. در کارتن بارباپاپا میدیدیم که این جمله، جملهای کلیدی بود: بارباپاپا عوض میشود. لیبرالیسم این گونه است. اصولا نظامهای سیاسی ایدئولوژیک مثل چپ مارکسیستی متصلب، منسدد و تا حدود زیادی متحجرگونه میشوند.
این استاد دانشگاه ادامه میدهد: زمانی که تصلب، انسداد و تحجر در یک نظام سیاسی حاکم شود، خود از درون خویش را از بین میبرد. تفکر چپ نیز در جهان دچار همین تصلب، انسداد و تحجر شد. پکن سعی کرد خود را از این تصلب، انسداد و تحجر بیرون کشد و تا حدودی نسبت به دیگر پایتختهای موجود در حوزه چپ مارکسیسم از استمرار بیشتری برخوردار شود. اما همین چین نیز در آینده دچار نوعی پارادوکس درونی در ارتباط با نگرش ایدئولوژیک خود در حوزه سیاست خواهد شد.