دختر همسایه، همسر باردار مردی را که با او رابطه داشت کشت
«با ناهید ازدواج کردم و زندگی خود را آغاز کردیم. او چند بار باردار شد، ولی بنا به دلایل مختلفی فرزندان مان سقط شدند تا این که در چهارمین بارداری متوجه شدیم که فرزندمان «پسر» است. من باز هم به چشم چرانی هایم ادامه میدادم و هیچ وابستگی خاصی نسبت به همسرم نداشتم. در این اثنا با دختر ۲۵ سالهای که در همسایگی ما زندگی میکرد رابطه دوستی برقرار کردم و چنین عنوان میکردم که «مجرد» هستم و قصد ازدواج با او را دارم. آن دختر هم به راحتی فریب خورد و روابط ما ادامه یافت».
به گزارش رکنا، وی افزود: مدتی بعد یکی از زنان جوانی که در همین بخش کارخانه مشغول کار بود توجهم را به خود جلب کرد. با آن که متوجه شده بودم آن زن ازدواج کرده است، ولی سعی کردم به او نزدیک شوم و بدین ترتیب آشنایی من و ناهید به ارتباطهای عاشقانه خیابانی کشید.
«ناهید» چند سال با همسرش زندگی کرده بود، اما به خاطر این که فرزندی نداشت با شوهرش دچار اختلاف بود و من هم از همین نقطه ضعف آنها استفاده کردم تا هرچه بیشتر به او نزدیک شوم. بی ایمانی و بی تقوایی در تمام وجودم رسوخ کرده بود و حلال و حرام برایم معنی نداشت تا این که روزی همسر ناهید متوجه ماجرا شد و دیگر نتوانست این وضعیت را تحمل کند او به ناچار با درخواست طلاق «ناهید» موافقت کرد و آنها از یکدیگر جدا شدند.
اگرچه او ۵ سال از من بزرگتر بود، ولی من اهمیتی نمیدادم و فقط میخواستم با او ازدواج کنم. پس از گذشت مدتی از این ماجرا، با آن که همه اعضای خانواده ام مخالف این ازدواج بودند من با «ناهید» ازدواج کردم و زندگی خود را آغاز کردیم. او چند بار باردار شد، ولی بنا به دلایل مختلفی فرزندان مان سقط شدند تا این که در چهارمین بارداری متوجه شدیم که فرزندمان «پسر» است.
من باز هم به چشم چرانی هایم ادامه میدادم و هیچ وابستگی خاصی نسبت به همسرم نداشتم. در این اثنا با دختر ۲۵ سالهای که در همسایگی ما زندگی میکرد رابطه دوستی برقرار کردم و چنین عنوان میکردم که «مجرد» هستم و قصد ازدواج با او را دارم. آن دختر هم به راحتی فریب خورد و روابط ما ادامه یافت.
جوان ۳۰ ساله در ادامه اظهاراتش گفت: روابط ما آن قدر نزدیک شد که یک روز برادر «فریده» او را ترک موتورسیکلت من دید و این گونه ماجرای روابط ما لو رفت. دیگر نمیدانستم به آن دختر چه بگویم. او هم متوجه شده بود که من متاهل هستم و به هر طریقی سعی میکرد همسرم را طلاق بدهم، اما من به بهانههای مختلف او را از خودم میراندم. یک روز وقتی به منزلم بازگشتم با جسد غرق به خون همسر باردارم مواجه شدم و فهمیدم که «فریده» دست به این جنایت هولناک زده است.