قسمت ۷ «هیولا» مهران مدیری منتشر شد+ دانلود قسمت هفتم هیولا
قسمت هفتم مجموعه «هیولا» به کارگردانی «مهران مدیری» امروز -دوشنبه ۲۷ خرداد ماه- در شبکه نمایش خانگی توزیع میشود.

مهمانی خانهی آقای کامروا کار خودش را با هوشنگ شرافت میکند. شرافت و خانواده اش با از نزدیک دیدن زرق و برق زندگی آقای کامروا و خانواده و مهمانانش، ناخودآگاه راه را برای انجام کارهای کمی دور از شرافت باز میکنند.
آقای شرافت در اولین برخوردش با آقای کامروا به سرعت موضعش نسبت به کتابهای کمک درسی را تغییر میدهد و پیشنهاد همکاری با موسسهی مکاشف را میپذیرد. آقای کامروا هم با آغوش باز از تصمیم هوشنگ استقبال میکند و او را به موسسهی آموزشی شهد فرهنگ یا همان مکاشف میبرد و او را با آن جا آشنا میکند.
آقای شرافت اگر چه کارهای غیر علمی و اخلاقی و تبدیل دانش آموزان به رباتهای تست زن را در مکاشف میبیند، اما در مسیری قرار گرفته است که دیگر راه برگشتی از آن نیست و اندک تعلل آقای شرافت برای همکاری تمام و کمال با موسسه را هم نیرنگها و لفاظیهای آقای کامروا جبران میکند. آقای شرافت با گول زدن خودش و وجدانش و شرافتش با مکاشف همکاری و کتابهای آنها را تبلیغ میکند و دستمزد دریافتی از آنها را هم مستقیما صرف پیش خرید ویلا با ویوی ابدی...
شهره همسر آقای شرافت هم بعد از شب مهمانی با همسر آقای کامروا و سایر اعضای هیئت مدیره بیشتر آشنا میشود و در قرارهای آنها شرکت میکند. خانم کامروا و دوستانش به سادگی و یک رنگی شهره علاقه مند میشوند و او را در جمع خود میپذیرند و حالا شهره هم بیش از پیش تحت تاثیر کارها و فعالیتهای آنها قرار میگیرد.
خانم زحمت کش: خانم حساب دار لطف کنید ۱۵ درصد سهم مخای رو از سود ماهیانه مکاشف بریزید به حساب آقای سعیدی؛ بابت کارهای خیره دیگه!
آقای سعیدی: نه اجازه بدین. اون ۱۵ درصد رو بریزین به حساب مهندس نور دیده. قراره ۲۰ تا کانتینر کولر گازی وارد کنن بفروشن سودش رو بدن به بچههای یتیم.
آقای نور دیده: نه اجازه بدین. من یه بدهی به سخاف دارم. این پول رو واریز کنید به حساب آقای مجد.
آقای مجد: نه اجازه بدین. بنده هم یه بدهی دارم به خانم زحمت کش بابت ملک زعفرانیه. محبت کنید که واریز کنید به حساب مکاشف.
خانم زحمت کش: خب پس دیگه. ۱۵ درصد برداشتی رو بریزین به حساب مکاشف. البته بابت هزینه ها.
هیولاهای هیولا شخصیتهایی ساختگی و فانتزی نیستند. نمایش فعالیتهای این هیولاها به هیچ وجه با تکنیک مرسوم مدیری در طنز یعنی اغراق بیش از حد همراه نشده است. این بار طنز ماجرا جایی است که مدیری هر چه تلاش میکند تا با اغراق از پس ترسیم این هیولاها بر آید نمیتواند و این هیولاها در واقعیت جامعهی امروز ما کارهایی بزرگتر و عجیبتر از چیزی که در هیولا نشان داده میشود میکنند. کارهایی که به عقل مهران مدیری و پیمان قاسمخانی و هیچ یک از ما نمیرسد. دزدیهایی که مسابقه شان در حجم غرابتشان است.