چه کسانی باید در انتخابات شرکت کنند؟
اگر به انتخابات سال ۱۳۹۲، ۱۳۹۴ و ۱۳۹۶ نگاه کنیم، روشن است که بخش بزرگی از رایدهندگان فاقد نامزد مطلوب خود در انتخابات هستند و فقط به دو دلیل تقویت نهاد انتخابات و نیز تقویت کشور و ایران به میدان آمدند و رای دادند، ولی اکنون متهم هستند که وضعیت کشور محصول رای آنهاست!
انتخابات را از دو منظر میتوان تحلیل و برای شرکت یا عدم شرکت در آن استدلال کرد؛ اول از حیث موضوعیت داشتن است. در واقع از این منظر؛ انتخابات فارغ از اینکه چه کسانی در آن حضور داشته باشند، ذاتا اهمیت دارد و باید آن را تقویت و نهادینه کرد. مثل تمرینات تیمهای ورزشی یا مسابقات به نسبت دوستانه که برای شکلگیری بازی تیمها و افزایش قدرت آنها مهم است، هر چند کسی در بند نتیجه آن نیست. البته برخی بازیهای دوستانه هم از حیث نتیجه مهم هستند، ولی در سرنوشت نهایی تیمها اثر ندارند. البته این مقایسه کامل نیست، فقط برای فهم بهتر استدلال است.
ولی اتفاق مهمی در این فاصله رخ داد که نباید از نظر دور داشت که به وجه دوم انتخابات یعنی طریقیت آن مربوط میشود. طریقیت انتخابات یعنی بازتاب یافتن قدرت حقیقی جامعه در ساخت حقوقی آن و توجه به نیازهای مردم از طریق تعیین نمایندگان مطلوب خود در انتخابات. در حقیقت هنگامی که انتخابات جا افتاد و به یک شیوه مورد قبول تبدیل شد، حالا باید نتیجه دهد. مثل یک ترازو که ساخته شده است و حالا باید وزنکشی کند. آنچه اکنون اتفاق افتاده این است که مردم و رایدهندگان مسوول نتایج انتخاباتی شدهاند که طریقیت نداشته است. چگونه؟
اگر به انتخابات سال ۱۳۹۲، ۱۳۹۴ و ۱۳۹۶ نگاه کنیم، روشن است که بخش بزرگی از رایدهندگان فاقد نامزد مطلوب خود در انتخابات هستند و فقط به دو دلیل تقویت نهاد انتخابات و نیز تقویت کشور و ایران به میدان آمدند و رای دادند، ولی اکنون متهم هستند که وضعیت کشور محصول رای آنهاست!
این رفتار نشان میدهد که وارد مرحله طریقیت داشتن انتخابات شدهایم. به این معنا که دیگر نمیتوان برای تقویت نهاد انتخابات یا انتخاب میان بد و بدتر وارد انتخابات شد. انتخابات باید کارکرد واقعی خود را نشان دهد؛ انتقال قدرت حقیقی مردم به ساختار حقوقی. بنابراین فقط کسانی باید در انتخابات شرکت کنند که مسوولیت انتخاب خود را میپذیرند و افراد مورد تایید آنان در میان نامزدها هستند. برای نمونه در تهران کسانی که میتوانند ۳۰ نفری را انتخاب کنند که در مجموع علاقه دارند در هر شرایطی به آنان رای دهند. اینکه یک نفر اصلاحطلب باشد و در میان نامزدها برای رای دادن اصلاحطلبان کافی نیست.