شمارش معکوس برای قصاص آرمان؛ ناگفته های پدر و مادر غزاله از قتل دخترشان

پدر غزاله گفت: ما از دادگاه و دستگاه قضایی میخواهیم که این حق واقعی را از ما نگیرند و اجازه بدهند تصمیم نهایی را درباره سرنوشت آرمان خودمان بگیریم.
مادر غزاله در گفتوگوی مفصلی که در خانهاش با خبرنگار «ایران» انجام داد، گفت: «ما به خاطر دل خودمان به او فرصت دادیم در حالی که مطمئنیم آرمان قاتل است، اما نمیگوید با جسد غزاله من چه کرده است.»
وی در حالی که قطرهای اشک از گونهاش سرازیر بود، گفت: «غزاله برای ما تمام نشده. دلم برای یک بار مامان گفتنش و پیچیدن صدایش در فضای خانه تنگ شده. ما حتی نمیتوانیم دلمان را خوش کنیم به مزاری یا سنگ قبری که بر سر آن گریه کنیم. آرمان با سکوت مرموزش کاری کرده که از فرصتی که به او دادیم پشیمان شویم. ما میخواستیم دخترمان را برای ادامه تحصیل به خارج از کشور بفرستیم، اما این پسر با کشتن غزاله ما را نابود کرد. روزهای اول که متوجه شدیم دخترمان به دست آرمان به قتل رسیده است حتی یک بار خانوادهاش به سراغ ما نیامدند من خودم به سراغ مادر آرمان رفتم تا بپرسم چرا پسرت دخترم را کشت؟ پدر و مادرش هیچ تلاشی برای آرام کردن ما انجام ندادند.»
پدر غزاله نیز با گلایه از برخی هنرمندان که با صحبتهای نسنجیده سعی در حاشیهسازی داشتند گفت: «نمیدانم چرا برخی از هنرمندان تلاش میکنند که از آرمان یک قهرمان و نابغه بسازند و او را که قاتل دخترم است مظلوم و ما را ظالم نشان دهند. آرمان در حالی که یک هفته به ۱۸ سالگی اش مانده بود مرتکب قتل شد او نه قهرمان است نه نابغه بلکه فقط ۶ سال با سکوت توانست ما را بازی دهد.
پدر غزاله با بغضی فروخورده ادامه داد: ما انتظار داریم که اجازه بدهند خودمان یعنی من و مادر غزاله در این پرونده تصمیم بگیریم که میخواهیم آرمان را ببخشیم یا مجازات کنیم.
مادر غزاله هم تأکید کرد: شاید اگر پدر و مادر آرمان از روز اول با ما همدردی میکردند و در جهت جلب رضایت ما بر میآمدند قدری آرامتر بودیم، اما آنها فقط با حرف هایشان نمک به زخم ما پاشیدند شاید اگر آرمان با ما صداقت داشت و نشانی از جسد دخترمان میداد ما روی تخفیف مجازات فکر میکردیم، اما الان ما را بهجایی رساندند که حتی از این فرصت یک ماهه نیز پشیمان شدهایم.
پدر غزاله نیز در ادامه صحبتهای همسرش گفت: بعد از ۶ سال وکیل متهم از تمدید دفترچه بیمه غزاله بعد از قتل یا ثبتنام او در دانشگاه میگوید اینها حرفهای بیاساسی است که ما با مدرک و سند همه را توضیح دادیم و ثابت کردیم. ما از دادگاه و دستگاه قضایی میخواهیم که این حق واقعی را از ما نگیرند و اجازه بدهند تصمیم نهایی را درباره سرنوشت آرمان خودمان بگیریم.
رسیدگی به این پرونده از روز ۱۲ اسفند سال ۹۲ همزمان با ناپدید شدن دختری ۱۹ ساله بهنام غزاله آغاز شد و خیلی زود با ردیابی تلفن همراه وی پسری بهنام آرمان که از دوستان خانوادگی آنها بود دستگیر شد و ۹ روز بعد این پسر اعتراف کرد غزاله به خانه آنها رفته بود، اما در جریان یک درگیری وی را به قتل رسانده و جسدش را بعد از بستهبندی درون سطل زباله خیابان انداخته است.