در صورتی که وسواس به موقع درمان نشود، پیامدها و مشکلات زیادی را از جمله انزواطلبی و گوشهگیری برای فرد مبتلا به همراه دارد و اطرافیان او را نیز آزار میدهد. به همین خاطر لازم است افراد با علائم خود آشنایی کامل داشتهباشند و هر چه سریعتر روشهای درمانی مناسب با شدت و نوع وسواس را به کار ببرند.
بهترین روشهایی که جهت درمان این اختلال در کلینیکهای روانشناسی به کار میرود روش شناختی رفتاری و روان پویشی است. درمان روان پویشی به درمان کامل بیماری میپردازد و با استفاده از درمانشناختی-رفتاری میتوان علائم بیماری را کنترل کرد. اینکه کدام روش مؤثرتر است به علل، طول مدت و ریشههایوسواس بستگی دارد.
به گزارش ایرنا، برای برخی از افراد درمان وسواس غیر ممکن به نظر میرسد در صورتی که امروزه درمانهای بسیاری برای این بیماری روحی روانی شناخته شدهاست. علاوه بر روشهای تخصصی و روان درمانی، روشهای خودیاری بسیاری نیز در این زمینه به افراد مبتلا پیشنهاد میشود.
در صورتی که وسواس به موقع درمان نشود، پیامدها و مشکلات زیادی را از جمله انزواطلبی و گوشهگیری برای فرد مبتلا به همراه دارد و اطرافیان او را نیز آزار میدهد. به همین خاطر لازم است افراد با علائم خود آشنایی کامل داشتهباشند و هر چه سریعتر روشهای درمانی مناسب با شدت و نوع وسواس را به کار ببرند.
بهترین روشهایی که جهت درمان این اختلال در کلینیکهای روانشناسی به کار میرود روش شناختی رفتاری و روان پویشی است. درمان روان پویشی به درمان کامل بیماری میپردازد و با استفاده از درمانشناختی-رفتاری میتوان علائم بیماری را کنترل کرد. اینکه کدام روش مؤثرتر است به علل، طول مدت و ریشههایوسواس بستگی دارد.
افرادی که علت وسواس آنها عوامل فیزیولوژیک و ژنتیک تشخیص داده شده، بهتر است از درمان شناختی رفتاری در کنار دارو درمانی بهره ببرند؛ اما در صورتی که علتهای فیزیولوژیک دخالت چندانی ندارند، درمان روان پویشی میتواند ریشههای مشکل را شناسایی و حل کند. در این نوع درمان عوامل ایجاد کننده افکار وسواسی شناسایی و درمان میشوند. همچنین این روش بر عوامل ناهوشیار ایجاد کننده اختلال و درمان آنها تأکید و تمرکز دارد. جهت بهرهمندی از این نوع درمانها میتوانید از مشاوره کنترل استرس و روانشناس متخصص کمک بگیرید.
در این روش فرد مبتلا به وسواس به تدریج با افکار و موقعیتهایی که برایش ترسآور است مواجه شده و مقاومت در برابروسواس عملی را یاد میگیرد. هدف این است تا فرد بتواند در برابر هر چیز اضطراب آوری سطح تحمل و مقاومتش را بالا ببرد.
افکار وسواسی و تکرار شونده را بخش ناهوشیار مغز تولید میکند، به همین دلیل فرد آنها را کاملا واقعی میپندارد؛ بنابراین افراد مبتلا نمیتوانند هوشیارانه جلوی تولید آنها را بگیرند. سرکوب افکار وسواسی نتیجه عکس میدهند و فرد مبتلا هر چه بیشتر برای فکر نکردن به چیزی تلاش کند، بیشتر به آن فکر خواهد کرد. در این شرایط دو راهکار برای کنترل افکار وسواسی پیشنهاد میشود؛ اول این که راه برعکس را در پیش بگیرید. به این معنا که اگر میخواهید به چیزی فکر نکنید، بیشتر به آن فکر کنید.
شما نه میتوانید جلوی تولید این افکار را در ذهن خود بگیرید و نه میتوانید اضطراب و ترس ناشی از آنها را سرکوب کنید؛ بنابراین لازم است برای غلبه بر ترسها با آنها مواجه شوید و فرار نکنید.
دومین راهکار این است که دلایل بروز افکار وسواسی را در خود شناسایی کنید. وسواس فکری ریشه در اضطراب درونی فرد دارد که به دنبال تعارضات و فشارهای روانی درون فرد ایجاد میشوند؛ بنابراین تا وقتی به درمانو رفع تعارضات درونی خود نپردازید و آنها را شناسایی نکنید، نمیتوانید از وسواس خود خلاصی یابید.
معمولا افراد به این دلیل که برای حل مشکلوسواس خود به دنبال روش ساده و سریع میگردند، استفاده از دارو را انتخاب میکنند. داروها مفید و کمک کننده هستند و علائم را کاهش میدهند، اما کافی نیستند. مطالعات نشان میدهد دارو درمانی ۳۰ تا ۷۰ درصد به درمانفرد مبتلا به وسواس کمک میکنند، اما به بهبودی کامل نمیانجامند. تأثیر داروها برای افراد مختلف متفاوت است و دارویی که برای شما تأثیر مثبت دارد، ممکن است برای دیگری تأثیر خیلی کمی داشتهباشد. یکی از ایرادات مصرف دارو و دارو درمانی این است که اغلب بعد از قطع مصرف، علائم وسواس باز میگردند و این بار کنترل آنها سختتر میشود.
افراد مبتلا به وسواس معمولا برای اطمینان پیدا کردن، جواب دادن به سؤالهای خود، دست زدن به اشیائی که به نظرشان کثیف میآید و یا انجام کارهای وسواسی خود به دیگران نیاز دارند؛ حال اگر تنها باشند چه میشود؟ به احتمال زیاد درمانده و ناتوان میشوند.
پس وقتی تنها با گوشزد دیگران تکالیف درمانیتان را انجام میدهید، همچنان خود را در حالت درمانده نگه داشته و اجازه نمیدهید درمان تاثیر خود را بگذارد. شما متکی به دیگران هستید و نمیتوانید موفق شوید مگر اینکه به خودتان تکیه کنید. هیچ کس بیشتر از خودتان نمیتواند به شما کمک کند. به کمک درمانگرتان انگیزههای خود را پیدا کنید و تمام تلاشتان را به کار ببرید تا به تنهایی بر وسواس غلبه کنید.
با درمان این اختلال تنها نیمی از مسیر را طی کردهاید؛ نکته مهم ماندن در طیف سلامت و جلوگیری از بازگشت علائم است. وسواسیک بیماری مزمن است و برای حفظ تغییرات مثبت ایجاد شده پس از درماننیاز به رعایت برخی نکات میباشد. یک نکته مهم این است که بعد از درمانو بهبودی هیچ گاه به ترسها و افکار وسواسی خود اجازه رشد ندهید و همواره مقاومت کنید. یکی از علل بازگشت و عود علائم وسواس این است که بیمار در نیمهی راه احساس میکند بهبود یافته و بدون مطلع ساختن مشاور و پزشک داروهای خود را قطع میکند و یا فرآیند درمان را نصفه رها میکنند.
مغز هنگام مصرف داروها به طور کامل ترمیم نمیشود به همین خاطر وقتی آنها را به طور ناگهانی قطع میکنید، به همان وضعیت نابسامان سابق باز میگردد؛ بنابراین تا قبل از پایان روان درمانی داروهای خود را خودسرانه قطع نکنید. به علاوه سبک زندگی متعادل و سالم به بهبودی و سرعت درمانکمک میکند.
برای زندگی خود برنامهای تنظیم کنید و مواردی همچون رژیم غذایی مناسب، خواب کافی، ورزش، روابط اجتماعی و کارهای مفید دیگر را در آن بگنجانید تا افکار وسواسی دیگر به سراغتان نیایند و دچار بازگشت علائم نشوید. در درمانهای روان پویشی احتمال بازگشت علائم بسیار اندک است.
طول مدت درمان وسواس چقدر است؟
درمان این اختلال مدت زمان زیادی به طول میانجامد و صبر و حوصلهی زیادی میطلبد. همراه بودن خانواده بیمار به کم شدن مدت زمان درمان کمک زیادی میکند. به طور کلی فرد مبتلا به وسواسی که از نوع متوسط آن باشد به شش الی دوازده ماه زمان برای درمان نیاز دارد.
درمان وسواس فکری در نوجوانان چگونه است؟
برای درمان علائم و افکار وسواسی در نوجوانان لازم است پیش از هر چیز علتهای بیماری در آنها شناسایی شود و والدین همراه و حمایتگر او باشند. در این زمینه از روانشناس کودک و نوجوان و یا مشاوره استرس کمک بگیرید؛ نوجوان خود را به خاطر افکار وسواسگونهاش سرزنش نکنید و به او کمک کنید تا ارتباطات اجتماعی خود را مثبت و شفاف نگه دارد.