از قتل همسرم اصلا پشيمان نيستم
مردي كه متهم است به همراه دخترعمه‌اش، همسرش را به طرز فجيعي به قتل رسانده است، در دادگاه مدعي شد كه از قتل همسرش اصلا ناراحت نيست.
6 مرداد سال گذشته خانواده زن جواني به نام زهره با مراجعه به دادسراي جنايي تهران، مدعي شدند كه دخترشان از شب گذشته مفقود شده است، تحقيقات براي يافتن اثري از زهره آغاز شد،2 روز بعد، جسد زن جوانی که به طرز فجیعی به قتل رسیده بود حوالی پاکدشت پیدا شد، خانواده زهره با حضور در پزشكي قانوني جسد او را شناسايي كردند.
بعد از انجام تحقيقات، شوهر مقتول به نام منصور دستگير شد و در اولين بازجويي اعتراف كرد كه همسرش را به دليل انحراف اخلاقي به کمک دخترعمه‌اش به قتل رسانده است.
اصغري‌روشن، نماينده دادستان با اشاره به مدارك موجود در پرونده، اتهام انتسابي به منصور مبني بر مشاركت در آدم‌ربايي و مباشرت در قتل و اتهام ناهيد، مبني بر مشاركت در آدم‌ربايي و معاونت در قتل، محرز دانست و خواستار مجازات آنها شد، اولياي‌دم نيز خواستار قصاص قاتل دخترشان شدند.
در ادامه جلسه، منصور در جايگاه قرار گرفت و گفت: «متوجه انحراف اخلاقي همسرم شده بودم و روزي كه قرار بود با او به دادگاه بروم تا مدارك خود را ارائه كنم، ناگهان توسط پليس به خاطر پيدا شدن مقداري هرويين در ماشينم دستگير شدم، مطمئن بودم كه مواد مخدر را همسرم داخل ماشين گذاشته است تا من زندانی شوم، يك ماه بعد در زندان با مرخصي من موافقت شد و من به خانه عمه‌ام رفتم، دو روز بعد، نيمه‌شب، به همراه ناهيد، به خانه ی خود بازگشته، برق خانه را قطع كردیم و در يك لحظه زهره را با تهديد چاقو از خانه خارج كردم.»
منصور گفت: «با ماشين شوهر ناهيد، زهره را به حوالي گرمسار برديم و آنجا بعد از اينكه تمام مدارك را به زهره نشان دادم، از عملي كردن تصميم خود منصرف شدم، به سمت تهران برگشتيم ولي در حوالي پاكدشت او را به بياباني كشانديم و بعد از اينكه حدود 15 ضربه چاقو به او زدم، زبان و بيني او را بريدم و هر دو چشمش را درآوردم، من به خاطر شرفم قتل انجام دادم و حاضر نيستم مدارك خود را به پليس نشان بدهم.»
بعد از منصور، ناهيد ديگر متهم پرونده در جايگاه قرار گرفت ضمن انكار دخالت در قتل گفت: «من به هيچ‌وجه در جريان قتل نبودم، يك روز به درخواست خاله‌ام براي منصور شيشه بردم و منصور به ما گفت به خاطر خيانتي كه همسرش كرده، او را كشته است، موضوع را جدي نگرفتم اما وقتي به پدرش زنگ زد و موضوع را گفت، ما هم مطمئن شديم، او از كار خود ناراحت نبود و قرار شد بعد از خداحافظي از والدينش، خودش را به پليس معرفي كند، اما دو روز بعد از من خواست برايش خانه تهيه كنم.»
بعد از اظهارات متهم، با توجه به اظهارات متهمان، قاضي ختم جلسه را اعلام و دستور انجام تحقيقات بيشتر درباره اين پرونده را صادر كرد.
