«عبا» پوششی سنتی است که پوشیدن آن میان مردم قطر و چندین کشور اسلامی دیگر در خاورمیانه رواج دارد. امیر قطر قبل از اهدای کاپ جام جهانی به لیونل مسی، اقدام به پوشاندن لباس سنتی این کشور بر تن کاپیتان آرژانتین کرد.
فینال جامجهانی ۲۰۲۲ قطر شامگاه یکشنبه با پیروزی تیم ملی آرژانتین بر فرانسه به پایان رسید. فارغ از نتیجهی بازی، آنچه توجه تماشاگران را به خود جلب کرد، حاشیههایی بود که در مراسم اهدای جام به وجود آمد.
در این مراسم امیر قطر قبل از اهدای کاپ جام جهانی به لیونل مسی، به پوشاندنِ لباس سنتی این کشور بر تن کاپیتان آرژانتین اقدام کرد. اینگونه، تصاویری که قرار بود از موفقیت تیم ملی آرژانتین پیش چشم میلیاردها تماشاگر و بیننده علاقمند به فوتبال قرار گیرد، با تبلیغ یکی از المانهای فرهنگی کشور قطر همراه شد.
یکی از بارزترین ویژگیهای فرهنگی یک کشور لباس مخصوص آن منطقه محسوب میشود. برای مثال در برشمردنِ ویژگیهای فرهنگ متنوع ایرانی همواره به گوناگونی پوشش اقوام در نقاط مختلف کشورمان اشاره میشود.
دربارهی کشور قطر نیز چنین است. «عبا» پوششی سنتی است که پوشیدن آن میان مردم قطر و چندین کشور اسلامی دیگر در خاورمیانه رواج دارد. لباسی بلند و روان که معمولا گشاد است و تقریبا کلِ بدن را میپوشاند. این لباس اغلب با رنگِ مشکی پوشیده میشود، اما پیش میآید که در طول سال زنان ترجیح دهند که از عباهای رنگی استفاده کنند.
در قطر و در برخی کشورهای خاورمیانه زنان، مردان و همچنین بسیاری از مهاجران عبا به تن دارند؛ چراکه این نوعِ پوشش را راحتترین و پوشیدهترین لباس میدانند.
ویژگیهای لباس سنتی قطریها را که کنار بگذاریم، به منظور بررسیِ اقدام امیر قطر برای پوشاندن این لباس بر تن لیونل مسی ـ بهترین بازیکن جام جهانی امسال ـ باید به اقدامات تبلیغاتی قطر در طول جامجهانی ۲۰۲۲ گذری بزنیم؛ اقداماتی که در مراسم اهدای جام، پررنگتر جلوه کرد.
اقدامات و قوانینی که قطر برای حضور تماشاگران در جامجهانی در نظر گرفته بود و عملی کرد، از نگاه برخی منتقدان «سختگیرانه» بود. اما این کشور چقدر از ابزارهای مناسبی برای تبلیغ سنتها و آداب خود بهره برد؟
برای رسیدن به پاسخِ پرسش بالا، به گفتگو با بردیا عطاران، پژوهشگر حوزهی فرهنگ پرداختیم.
این پژوهشگر در ابتدا به کلیشههایی که قطر در میزبانی خود زیر سوال برد، اشاره میکند و میگوید: «تمامی ملتها بر اساس تاریخ، قدرت مادی، قدرت ژئوپلیتیک و موقعیت جغرافیاییشان کلیشه میسازند، اما کشور قطر این معادله را بهم زد. به این صورت که گفت آیا ممکن است کشوری اسرائیل را به رسمیت نشناسد، ولی عضو و شریک استراتژیک خارج از ناتویِ آمریکا باشد؟ بله. کلیشه دیگری را هم قطر بهم زد و آن هم این بود که آیا میشود حامی مالی گروههای فلسطینی و شریک گازی چین بود، اما با این حال با کشورهای دنیا یک ارتباط مسالمتآمیزی داشت؟ قطر دوباره آمد و پاسخ داد که بله. آیا میشود میانجی طالبان و کشورهای منطقه بود و بزرگترین بنگاه خبررسانی منطقه را هم داشت؟ باز هم پاسخ بله بود. میخواهم بگویم که قطر میخواست بگوید که من روایتی جدید از کشورم دارم. کشوری که تاریخ قدیمیای ندارد. از لحاظ جغرافیایی وسعتی بزرگ و پهنای بینالمللی ندارد. از نظر جمعیتی هم قدرتمند نیست، اما با بهینه کردن اقدامات و رفتار، نه تنها توانست خودش را به دنیا و جهان بشناساند بلکه فرهنگ و هویتش را به دیگران حتی به برترین بازیکن جام جهانی تحمیل کرد.»
عطاران در ادامه، اقدامِ پوشاندن لباس سنتی قطریها بر تن لیونل مسی را چنین تحلیل میکند: «روایت خود قطر از این کار تبلیغ بوده، اما میخواهد بگوید که من انقدر قدرتمند هستم که تویِ آقای مسی هم نمیتوانی از دست من فرار کنی و تو هم آخر سر، کاری که من میخواهم را انجام میدهی. این کار را به نوعی مدیریت کرده است که هم برای شخص بازیکن برتر و بیننده بازیها مشروع جلوه میکند.»
او با اشاره به این نکته که تبلیغات فرهنگی در کشور قطر در هنگام برگزاری جام جهانی جنبهی رادیکال نداشته است، میگوید: «تمامی کشورها به نوع برخورد قطر با جامجهانی واکنش منفی نداشتهاند. به عبارت دیگر وقتی کفهی کارآمدی و برنامهریزی جامجهانی سنگین شود، کفهی دیگر ترازو که اعمال محدودیتهایی از منظر مشروبات الکلی یا برخی از روابط جنسی و نوع پوشش است، قانونی تلقی میشود. در این شرایط وقتی این موارد تحمیل میشوند، مخاطب ما، این را یک اقدام رادیکال فهم نمیکند بلکه آنرا به عنوان شرایط میزبانی میپذیرد.»
این پژهشگر فرهنگ اضافه میکند: «در این شرایط به نظر من حتی پوشاندن لباس سنتی قطر بر تن مسی، از قبل با او هماهنگ شده بود تا واکنش منفی به این عمل نداشته باشد؛ یعنی حتی اقدامی مثل این کار که من میخواهم فرهنگ خودم را با جام جهانی معرفی کنم، نیاز به یک اقدام و رفتار حرفهای دارد.»