بچهها وقتی وارد سن نوجوانی میشوند از والدین خود توقعاتی دارند که نیاز است پدر و مادرها به این توقعات توجه کنند.
نگرانی والدین بیشتر از دورانی است که فرزند آنها وارد دوره نوجوانی میشود و به شدت اخلاق و رفتار آنها تغییر میکنند و به هیچ وجهه اجازه اظهار نظر در آموزش را به آنها نمیدهد.
نگرانی والدین بیشتر از دورانی است که فرزند آنها وارد دوره نوجوانی میشود و به شدت اخلاق و رفتار آنها تغییر میکند و به هیچ وجهه اجازه اظهار نظر در آموزش را به آنها نمیدهد. هر چند والدین در دوران کودکی در مرکز قدرت قرار دارند، ولی باید این را بدانند که باید از موضع قدرت پایین آمده و به انتظارات نوجوان از خودشان بیشتر توجه کنند. یعنی اینکه بدانند چه موقع زمان ایستادگی و چه هنگام وقت عقب نشینی است.
در دوران نوجوانی فرد توقع دارد تا او را درک کنند و دوست دارد در کنار افرادی باشند که میداند در شرایط بحرانی میتوانند از او پشتیبانی کرده و حمایتش کنند. در این دوره، نوجوان توقع دارند تا به او محبت شود و ارتباط دوستانه با دیگران داشته باشد و در صورت کمک به او یاری برسانند.
در این سن والدین باید به نوجوان بیشتر نزدیک شوند و با آنها ارتباط دوستانهای داشته باشند و او را به عنوان یک نوجوان بپذیرند و قبول کنند که دیگر بچه نیست و کم کم وارد دوران بزرگسالی میشود.
با منتقل کردن احساس خوب به نوجوان میتوانید همراه خوبی برای او باشید و به او کمک کنید تا به راحتی از این دوران عبور کند.
چنانچه والدین در یک زمینه دانش و تخصص مورد نیاز را داشته باشد در این صورت برای نوجوان خیلی جذاب خواهد بود که میتوانند در زمینهای با والدینش به صحبت و مصاحبت بپردازد و حس میکند تنها نیستند.
آنها با سوال پرسیدن از والدینش میتوانند به خیلی از سوالات مهم و علمی که برای آنها بیپاسخ مانده است جواب بدهند و از سردرگمی و ابهاماتی که برای آنها پیش آمده است خلاص شوند.
نوجوان تلاش میکند که نشان دهد بزرگ شده است و شخصیت مستقلی دارد، ولی درک این مسئله، برای او و والدین، مثل هم نیست. برخی از پدر و مادرها کمتر به این نکته دقت میکنند که فرزند نوجوانشان دیگر کودک نیست. به همین علت شرایط لازم را برای به دست آوردن اعتماد به نفس و استقلال او ایجاد نمیکنند.
والدین باید دقت کنند که نادیده گرفتن نیاز نوجوان به استقلال، امکان دارد سبب شود که فرزندشان از آنها فاصله بگیرد. از سوی دیگر، برخی از نوجوانان نیز در نشان دادن میل خود به استقلال، زیادهروی میکنند. نوجوانی که میخواهد اعضای خانواده در هیچ کدام از کارهایش دخالت نکنند و به طور کامل آزاد باشد، کم کم محبت پدر و مادر و حمایت آنها را از دست میدهد و علاوه بر مشکلات اجتماعی، از نظر روحی هم صدمه خواهد دید.
یکی از سنتهای ما که با فرهنگ کشورهای دیگر فرق دارد، حمایت پدر و مادر از فرزندشان حتی در بزرگسالی است. باید توجه کرد که این رفتار، حتی چنانچه عیبهایی نیز داشته باشد، دارای خوبیهایی نیز هست.
کشور ما همیشه مردمی عاطفی و حساس بودهاند و به همین دلیل، روابط خانوادگی و فامیلی را مهم میدانند. خیلی از روانشناسان اعتقاد دارند، انسان امروزی به خاطر مشکلات زندگی شهرنشینی، بیش از هر موقعی به روابط عاطفی و خانوادگی احتیاج دارد.
هر چند نوجوان میل دارد شخصیت مستقلی داشته باشد، ولی باید به احتیاجات عاطفی خود هم فکر کند. دوستان و همسالان در مرحلهای از زندگی انسان مانند دورهٔ تحصیل، بیشتر اهمیت پیدا میکنند، ولی در مرحلهای دیگر نقش آنها در زندگی کمرنگتر میشود. نکتهٔ مهم آن است که نباید گرایش به دوستان سبب گردد که نوجوان از خانواده فاصله بگیرد.
در زندگی و مراحل رشد انسان، هیچ نهادی به اندازهٔ خانواده تاثیر گذار نیست. خانواده و والدین امکان دارد انتظارات و خواستههای یک نوجوان را برآورده سازند یا نسازند، و شاید همیشه همه چیز آنچنان که همه میپسندند، پیش نرود، ولی تجربهٔ زندگی نشان میدهد خانواده اغلب بهترین تکیهگاه برای فرزندان است.
نوجوانی دورهٔ تغییرات سریع است، ولی نوجوان میتواند با بینش درست، از این تغییرات استفادهٔ مناسب کند.
شما به عنوان یک نوجوان، میدانید که همهٔ ارتباطهای انسانی دوطرفهاند؛ پس در صورتی که از والدینتان توقعاتی دارید، آنها هم از شما توقعاتی دارند و میدانید که چنانچه انتظار دارید آنها شما را درک کنند، باید این توانایی را داشته باشید که شما نیز آنها را درک کنید.
نوجوانان به بزرگسالانی احتیاج دارند، که به حرفهای آنها گوش کرده و آنها را درک کنند و از همه مهمتر این که رازدار آنها باشند. این افراد میتوانند پدر و مادر و یا معلم آنها باشند.
هنگامی که نوجوان اشتباهی انجام میدهد، باید به او فرصت توضیح داد. برای یک نوجوان دردمند، هیچ چیزی آرامش بخشتر از وجود والدینی که بتواند آزادانه حرفش را به آنان بگوید، نیست.
نوجوان میخواهد مشکلاتش را خود برطرف کند و مطابق کمکهای والدین و یا معلمان در تصمیمگیری آزاد باشد. والدینی که این فرصت را به فرزندان خود نمیدهند، در واقع آنان را نیز از اعتماد به نفس در روبرو شدن با موقعیت بازداشته و نیز از حل مسئله محروم کردهاند.
کلا ناهمخوانی در رفتار والدین کودکان و به خصوص نوجوانان را ناراحت و عصبانی میکند. بعضی از والدین مرتب میان آسان گرفتن و سخت گرفتن درباره فرزندان قابل تغییرند. کودکان و نوجوانان دوست ندارند در یک دنیای نامطمئن زندگی کنند، دنیایی که در آن برای انجام اشتباهی واحد، در یک روز مجازات شوند و روز دیگر همان عمل کلا نادیده گرفته شود. آنها به خوبی از ناهماهنگی و ناهمگنی میان گفتار و رفتار والدین خویش- به خصوص در زمینه مسائل اخلاقی و ارزش- آگاه هستند و نسبت به آن حساسیت دارند.
احتمالا شما از مدل موی دخترانه پسر نوجوان خود یا انتخاب لباس دختر نوجوان خود خوشتان نیاید یا شاید آنها مهمانی که شما میدانید که بهتر بود در آن شرکت کنند شرکت نکردند. این مسئله دشوار است، ولی شما باید بدانید در روبرو شدن با این دسته از اتفاقات چگونه رفتار کنید تا نوجوان روابطش با شما خوب بماند و از شما و خانه فراری نشود؛ بنابراین قبل از این که بخواهید واکنش زیادی نشان دهید توجه کنید آیا این کار نوجوان شما را در معرض خطر قرار داده است؟ یا یک تصمیمی است که متناسب با سن اوست و بعد از مدتی کاهش مییابد؟
چنانچه از آن دست مسائل حیاتی و بحرانی نبود بگذارید با عواقب کارش مواجه شود هیچ چیز اثرگذارتر از روبرو شدن نوجوان با عواقب طبیعی کارهای خود نیست. از سویی برای والدین دشوار است که اجازه دهند نوجوانشان خودش با سختیهای زندگی مواجهه شود یا درد ناامیدی را تجربه کند احساس شکست را حس کند.
ولی مراقبت از فرزند شما در مقابل حقایق زندگی در حقیقت فرصتهای باارزش یادگیری و به دست آوردن تجربه را از او میگیرد بنابراین بگذارید بچهها خود با دنیای واقعی آشنا شوند. شما نمیتوانید مرتب آنها را حمایت کنید. این بدان معنا نیست که خود را کاملا عقب بکشید میتوانید در شرایط دشوار درکنارشان باشید و با آنها با مهارت همدلی کنید، به او بفهمانید دوستش دارید، ولی تصمیم قطعی را باید خود او بگیرد. یا باید باعواقب کارش مواجهه گردد.
چنانچه مشکوک هستید که فرزند شما از الکل یا مواد مخدر استفاده میکند باخود نگویید که خب چیز خاصی نیست. قاعده نوجوانی است حتی چنانچه تنها مشروب یا ماده مخدر گل یا همان ماری جوانا باشد یا حتی اگر شما را به یاد دوران جوانی خودتان میاندازد از این موضوعات آسان رد نشوید. شما باید هم اکنون اقدام کنید پیش از اینکه به یک مشکل بزرگ تبدیل شود. مراقب تغییرات غیرقابل توضیح در رفتار، ظاهر، عملکرد تحصیلی و دوستان نوجوان خود باشید.
فراموش نکنید این تنها داروهای غیرقانونی نیست که در حال حاضر مورد سوء استفاده جوانان قرار میگیرند بلکه داروهای تجویزی و حتی داروهای سرفه و محصولات خانگی هم در طیف سواستفاده مصرف دارو و مواد قرار میگیرند.
چنانچه بسته بندی داروی سرفه خالی را در سطل زباله یا کوله پشتی نوجوان خود پیدا کردید، چنانچه بطریهای دارو در کابینت شما گم شد، یا قرصها، لولهها، کاغذهای نورد یا کبریتهای ناشناخته پیدا کردید، بدانید که احتمالا نوجوان شما امکان دارد درحال سوءمصرف مواد مخدر باشد. این نشانهها را جدی بگیرید و درگیر آن شوید. از همه داروهایی که در اختیار دارید مراقبت کنید. حتما توجه کنید که چه محصولاتی در منزل شما وجود دارد و چه مقدار دارو در هر بسته یا بطری وجود دارد.
خیلی از والدین به جای اعتماد به غرایز خود برای مشاوره در مورد شیوه پرورش نوجوانان به متخصصان مراجعه میکنند. اشتباه نکنید این بدان مفهوم نیست که مراجعه به مشاوره اشتباه است یا خواندن کتابهای فرزندپروری بد است، ولی منظور این است که برخی والدین به علت کودکی دشواری که خود داشته اند یا تربیت سخت و زنندهای که به وسیله والدینشان بر روی آنها انجام شده است به شدت نگران آینده فرزند خود و مواجهه با مسائل هستند.
برداشتن قدمهای حساس تربیتی برای آنها به شدت سخت است. بله این حقیقت است که هدایت یک نوجوان کار دشواری است، ولی نه به این شکل که شما به صورت وسواسی همیشگی در حال ورق زدن کتابهای فرزندپروری باشید یا این که هفتهای دو مرتبه نوجوانتان را مجبور به نشستن روی صندلی ئر برابر دکتر روانشناس کنید!
منبع: بیتوته