ترنج موبایل
کد خبر: ۸۷۲۶۹۷

پراجکت سیندیکیت گزارش می دهد؛

فاجعه ای به نام دکترینِ ترامپ!

فاجعه ای به نام دکترینِ ترامپ!

«برای مدت زمانی طولانی، آمریکا به دنبال تغییر جهان بود و از این رهگذر، برخی از بازیگران جهانی را آزار می‌داد و موجب الهام بخشی برخی دیگر بود. آن روزها به نقطه پایان خود رسیده اند با این حال، اکنون شرایط خوبی حاکم نیست. آمریکا تغییر کرده است. این کشور شبیه به کشورها و حکومتهایی شده که سال ها از آن ها انتقاد می کرد. این موضوع، هم تراژیک و هم مضحک است!»

تبلیغات
تبلیغات

رئیس شورای روابط خارجی آمریکا: ایران از بازار نفت جهانی حذف نخواهد شد/  تحریم نمی‌تواند تهران را به عقب‌نشینی وادار کند | سایت انتخاب

  فرارو- «ریچارد هاس»؛ رئیس اندیشکده شورای روابط خارجی آمریکا و تحلیلگر حوزه سیاست خارجی.

  به گزارش فرارو به نقل از پراجکت سیندیکیت؛ دولت دوم دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا چیزی در حدود چهار ماه است که در قدرت حضور دارد با این حال، در هعمین مدت کوتاه نشانه های ملموس و صریحی از ظهور یک دکترین جدید سیاست خارجی در قالب این دولت قابل مشاهده است. همچون بسیاری از دیگر حوزه ها در دوره ریاست جمهوری ترامپ، عرصه سیاست خارجی آمریکا نیز به نسبت گذشته در حال تجربه تحولات معناداری است.

دکترین‌ها، از نقشی مهم در سیاست خارجی آمریکا برخوردار هستند. در قالب دکترین مونروئه که در سال 1823 میلادی اعلام شد، آمریکا اعلام کرد که قدرت برتر نیمکره غربی خواهد بود و از ایجاد جایگاه و موقعیت های راهبردی رقابتی از سوی دیگر کشورها در منطقه جلوگیری خواهد کرد. در ابتدای جنگ سرد، دکترین ترومن بر حمایت آمریکا از نبرد علیه کمونیسم و حامیان آن در اقصی نقاط جهان تاکید داشت.

در نمونه ای متاخرتر، دکترین کارتر این پیام را ارسال کرد که آمریکا قویا سعی در کنترل منطقه نفت خیز خلیج فارس دارد. دکترین ریگان وعده همکاری با نیروها و کشورهای مخالف با شوروی و کمونیسم را می داد. دکترینِ آزادیِ جورج دبلیو بوش بر جنگ با تروریسم تاکید داشت.

آنچه میان این دکترین ها مشترک است این موضوع می باشد که آن ها پیام های معنادار و مختلفی را به مخالفان و رقبای آمریکا می فرستادند. دکترین ها به دنبال ایجاد حس اطمینان در دوستان و متحدان و البته ایجاد بازدارندگی در برابر دشمنان و همچنین ایجاد برخی آمادگی ها در داخل کشورها هستند.

اگرچه هیچ دکترین رسمی در قالب آنچه ترامپ می گوید و می خواهد عرضه و معرفی نشده با این حال، شاهد ظهور چیزی شبیه به دکترین رسمی در دولت دوم ترامپ هستیم. شما می توانید نام این دکترین را «توجه به شیوه ای دیگر» بگذارید. شما حتی می توانید نام این دکترین را «به شما مربوط نیست» بگذارید!

هر برچسبی را که برای این دکترین انتخاب کنید، باید این نکته را در ذهن داشته باشید که این دکترین این پیام را می رساند که آمریکا دیگر به دنبال اثرگذاری یا نشان دادن واکنش به اینکه چگونه کشورها امور خود را در داخل مرزهایشان اداره می کنند، نیست. دولت ترامپ از فضای انتقاد علیه رجب طیب اردوغان رئیس جمهور ترکیه به دلیل بازداشت اصلی‌ترین منتقد و رقیب سیاسی خود فاصله گرفت. او همچنین از بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم اسرائیل به دلیل تلاش های فراوانش جهت تضعیف نظام قضایی اسرائیل نیز خودداری کرده است. ویکتور اروبان نخست وزیر مجارستان نیز که به نحو ملموسی نهادهای حکمرانی داخلی در کشورش را تضعیف کرده هم از تیغ انتقادات رئیس جمهور آمریکا در امان مانده است.

در حالی که ترامپ از سیاست خارجی ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه و همچنین سیاست های اقتصادی شی جین پینگ رئیس جمهور چین انتقاداتی را مطرح کرده با این حال، چندان به مسائل داخلی آن ها و به طور خاص موضوعات حقوق بشری، توجه نداشته است. دولت ترامپ همچنین طیفی از نهادهای آمریکایی نظیر تلویزیون صدای آمریکا، آژانس توسعه بین المللی آمریکا، و نهاد ملی دموکراسی که حمایت جهانی آمریکا از اصول دموکراتیک در اقصی نقاط جهان را تسهیل می کرد، به نقطه تعطیلی رسانده است.

ترامپ در جریان سفر خود در ماه مِی به عربستان سعودی نیز در موضع گیری از عربستان و پیشرفت های این کشور ستایش کرد و آن را محصول مداخله غرب و به طور خاص آمریکا ندانست. این در حالی است که رهبران آمریکا همواره تاکید داشته اند که این کشور باید به روح رهبران سیاسی و اقتصادی جهان نفوذ کند و دستورکارهای مطلوب خود را به آن ها تحمیل کند.

اقدامات ترامپ نظیر انعقاد موافقتنامه‌های تجاری با دولت های اقتدارگرا در منطقه حاشیه خلیج فارس و ورای آن، تا حد زیادی جنس خاص سیاست های رئیس جمهور آمریکا را پیش چشم جهانیان قرار داده است. برخلاف ریگان، کارتر، بوش، باراک اوباما و جو بایدن، دونالد ترامپ این نکته را روشن کرده که چندان مایل به حمایت از حقوق بشر و دموکراسی و یا اقدام علیه حکومت های اقتدارگرا نیست.

این جنس از سیاست ترامپ حامل نکاتی منفی است. دکترین ترامپ  موجب تشویق اقتدارگرایی در جهان می‌شود. این مساله از چشم اندازی کلان بروندادی جز درگیر شدن بیش از پیش آمریکا در مناقشات جهانی به همراه نخواهد داشت. دکترین ترامپ همچنین آمریکا را از بسیاری از دوستان و متحدان سنتی‌اش دور می کند. اینکه ترامپ به این موضوع توجه ندارد، می تواند مناقشات در سیاست خارجی آمریکا را به نحو قابل توجهی افزایش دهد.

آمریکا برای توسعه دموکراسی ورای مرزهای خود نیاز به حرف زدن زیاد ندارد بلکه باید اقدامات عملی انجام دهد. مواضع و اقدامات عملی ترامپ که ناقض دموکراسی هستند عملا توانایی وی و دولتش در اشاعه دموکراسی در بخشهای مختلف جهان را تضعیف می کنند. هیچ دکترینی فی الذات ماهیتی منسجم ندارد. در جریان جنگ سرد، آمریکا اغلب از مخالفان کمونیست ها حمایت می کرد. در این میان صرفا حامیان دموکراسی مطرح نبودند. به نظر می رسد دکترین ترامپ هم در همین مسیر قرار گرفته است.

دولت ترامپ یک رویکرد خودمحور و حق به جانب را اتخاذ کرد است. این دولت از دولت های اروپایی انتقاد می‌کند و تمایل صریح خود در حمایت از راست های افراطی اروپا را اعلام کرده است. با وجود کاهش درگیریهای خارجی آمریکا، ترامپ فعالانه در پی تشدید تنش ها علیه کانادا و گرینلند است.

اینکه ترامپ عملا به رویه ها و روش های ضددموکراتیک میدان و بها زیادی می دهد، کاملا روشن است. برای مدت زمانی طولانی، آمریکا به دنبال تغییر جهان بود و از این رهگذر، برخی از بازیگران جهانی را آزار می‌داد و موجب الهام بخشی برخی دیگر بود. آن روزها به نقطه پایان خود رسیده اند با این حال، اکنون شرایط خوبی حاکم نیست. آمریکا تغییر کرده است. این کشور شبیه به کشورها و حکومتهایی شده که سال ها از آن ها انتقاد می کرد. این موضوع هم تراژیک و هم مضحک است!

تبلیغات
نویسنده : ریچارد هاس
تبلیغات
ارسال نظرات
تبلیغات
تبلیغات
خط داغ
تبلیغات
تبلیغات