ترنج موبایل
کد خبر: ۸۸۲۰۲۳

آینده مبهم؛ چشم‌انداز برنامه هسته‌ای ایران پس از حملات نظامی

چرا حمله نظامی آمریکا به تاسیسات هسته‌ای ایران نتیجه عکس داشت؟

چرا حمله نظامی آمریکا به تاسیسات هسته‌ای ایران نتیجه عکس داشت؟

حملات نظامی اسرائیل و آمریکا به تأسیسات هسته‌ای ایران، ضمن ناکام گذاشتن دیپلماسی، ریسک دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای و خروج تهران از معاهده ان.پی.تی را افزایش داده است. این حملات نه‌تنها اعتماد جهانی به نظام عدم‌اشاعه را تضعیف کرد، بلکه ضرورت بازگشت فوری به مذاکره و توافقی جدید را دوچندان ساخت. راهکار، تضمین دسترسی بازرسان، تعلیق غنی‌سازی، انتقال ذخایر و لغو تحریم‌ها به‌موازات شناسایی حقوق هسته‌ای ایران است.

تبلیغات
تبلیغات

فرارو- داریل جی. کیمبال مدیر اجرایی موسسه انجمن کنترل تسلیحات

به گزارش فرارو به نقل از انجمن کنترل تسلیحات، تصمیم دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور ایالات متحده، برای پیوستن به حملات غیرقانونی اسرائیل علیه دانشمندان و تأسیسات هسته‌ای تحت نظارت ایران، گامی پرریسک و عقب‌گردی آشکار از مسیر دیپلماتیکی است که پیش‌تر در پیش گرفته بود؛ مسیری که اکنون با افزایش ریسک دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای و تضعیف هرچه بیشتر اعتماد جهانی به نظام عدم‌اشاعه هسته‌ای همراه شده است.

حمله شتابزده؛ چگونه عملیات نظامی اسرائیل دیپلماسی هسته‌ای را ناکام گذاشت

سه روز پیش از آن که مذاکره‌کنندگان ایرانی و آمریکایی در عمان گرد هم آیند، اسرائیل در ۱۳ ژوئن حملات هوایی خود را کلید زد؛ حملاتی که همان‌قدر که برای واردکردن ضربه به برنامه هسته‌ای ایران طراحی شده بود، هدفش ناکام گذاشتن مذاکرات نیز بود. بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل، موفق شد ترامپ را قانع کند که حضور مستقیم آمریکا در این عملیات، کلید از کار انداختن مستحکم‌ترین سایت‌های هسته‌ای ایران و وادار ساختن تهران به تسلیم کامل در برابر خواسته‌های غرب خواهد بود؛ هدفی که البته اسرائیل در تحقق آن با شکست مواجه شد.

کارزار نظامی مشترک اسرائیل و آمریکا از جمله بمباران گسترده زیرساخت‌های زیرزمینی تأسیسات غنی‌سازی نطنز و فردو و همچنین مجتمع تبدیل اورانیوم اصفهان در ۲۱ ژوئن اگرچه خسارات سنگینی به این مراکز وارد ساخت، اما در نهایت نتوانست برنامه هسته‌ای ایران را به طور کامل از بین ببرد. تصاویر ماهواره‌ای منتشرشده از مجتمع زیرزمینی فردو در ۲۲ ژوئن ۲۰۲۵ نشان می‌دهد که دانش هسته‌ای ایران، ذخایر ۴۰۰ کیلویی اورانیوم غنی‌شده تا سطح ۶۰ درصد، ظرفیت تولید سانتریفیوژها، سایت سوم غنی‌سازی زیرزمینی و عزم جمهوری اسلامی برای ادامه برنامه هسته‌ای همچنان پا برجاست.

تا پیش از این حملات، برنامه هسته‌ای ایران به عنوان تهدیدی فوری تلقی نمی‌شد و مسیر دیپلماتیک همچنان باز بود. ارزیابی‌های نهادهای اطلاعاتی آمریکا نیز تأکید داشت که سران ایران هنوز تصمیم به تولید سلاح هسته‌ای نگرفته‌اند و در صورت اتخاذ این تصمیم، حداقل یک سال یا بیشتر زمان لازم بود تا ایران بتواند کلاهکی مناسب برای نصب بر موشک بالستیک بسازد. اکنون شاید سال‌ها طول بکشد تا ایران بتواند تأسیسات غنی‌سازی خود را به سطح پیش از حملات بازگرداند، اما اگر آیت‌الله علی خامنه ای، رهبر ایران فرمان دهد، تبدیل اورانیوم ۶۰ درصدی موجود به درجه تسلیحاتی و تولید فلز مورد نیاز برای سلاح هسته‌ای در مقیاسی کوچک، تنها چند ماه زمان خواهد برد.

آنچه وضعیت را نگران‌کننده‌تر می‌کند، کاهش شدید انگیزه ایران برای بازگرداندن بازرسان آژانس بین‌المللی انرژی اتمی است؛ در حالی که این بازرسی‌های میدانی، کلید شفافیت و اثبات صلح‌آمیز بودن برنامه هسته‌ای ایران محسوب می‌شوند. در افق بلندمدت، حملات غیرقانونی دو کشور مسلح به سلاح هسته‌ای که یکی از آن هنور عضو ان.پی.تی نیست و حدود ۱۰۰ کلاهک اتمی در اختیار دارد، احتمال خروج ایران از ان.پی.تی و آغاز مخفیانه یک برنامه تسلیحاتی را به‌شدت افزایش داده است؛ سناریویی که می‌تواند نظام جهانی عدم‌اشاعه را تا مرز فروپاشی پیش ببرد.

نقشه راه عملی؛ گام‌های ضروری برای احیای اعتماد بین ایران و غرب

مسیر درست، بازگشت به دیپلماسی واقعی در عرصه عدم‌اشاعه است. توافق هسته‌ای که ترامپ در سال ۲۰۱۸ به طور یکجانبه ترک کرد (برجام)، محدودیت‌ها، ممنوعیت‌ها و بازرسی‌های گسترده‌ای را بر برنامه هسته‌ای ایران اعمال می‌کرد؛ مقرراتی که قرار بود تا ۱۰ یا ۱۵ سال  و برخی به طور دائم، برقرار بماند؛ برای نمونه، برجام غنی‌سازی در فردو را تا سال ۲۰۳۰ ممنوع و تولید اورانیوم با غنای بالا را نیز تا همان سال مسدود می‌کرد.

فرصت مذاکرات تازه برای مهار فعالیت‌های حساس هسته‌ای ایران به‌شدت آسیب دیده، اما همچنان امکان و ضرورت احیای گفت‌وگوها بر سر یک توافق موقت برای تثبیت شرایط و همچنین همکاری با کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس برای رسیدن به راه‌حلی منطقه‌ای و پایدار وجود دارد.

با توجه به ظرفیت هسته‌ای باقی‌مانده ایران، اولویت باید بازگشت فوری بازرسان آژانس باشد. برای تحقق این هدف، ترامپ باید تضمین دهد که تا زمانی که آژانس دسترسی کامل دارد، هیچ‌گونه حمله‌ای از سوی آمریکا یا اسرائیل متوجه تأسیسات یا دانشمندان هسته‌ای ایران نخواهد شد. در مقابل، ایران باید بپذیرد که دست‌کم برای یک سال، غنی‌سازی اورانیوم را به حالت تعلیق درآورد و ذخایر اورانیوم غنی‌شده خود را تحت نظارت بین‌المللی به کشور ثالث منتقل کند.

در ازای این امتیاز، واشنگتن باید حق ایران برای استفاده صلح‌آمیز از انرژی هسته‌ای را طبق ماده چهارم پیمان ان.پی.تی به رسمیت بشناسد و اجازه دهد ایران در آینده، در قالب یک کنسرسیوم منطقه‌ای با دیگر کشورهای حاشیه خلیج فارس، به تولید محدود سانتریفیوژ و غنی‌سازی در سطوح پایین دست یابد. برای موفقیت این مسیر، ترامپ باید تعهد دهد که تحریم‌های هسته‌ای اعمال‌شده از سوی آمریکا پس از خروج از برجام را لغو خواهد کرد. کشورهای اروپایی از جمله فرانسه، آلمان و بریتانیا نیز نباید تحریم‌های بین‌المللی را از طریق شورای امنیت بازگردانند. همچنین، جامعه جهانی باید بپذیرد که حملات نظامی آمریکا و اسرائیل، ناقض بند ۲(۴) منشور ملل متحد است که تهدید یا توسل به زور در روابط بین‌الملل را ممنوع می‌داند.

اجرای این مسیر نیازمند پرهیز همه طرف‌ها از تهدید و اقدامات تحریک‌آمیز، ورود به مذاکرات جدی و مستمر و آمادگی برای سازش و رسیدن به راه‌حلی برد-برد است. هرچند تحقق چنین سناریویی دشوار است، اما برای جلوگیری از تبدیل ایران به دهمین قدرت هسته‌ای جهان و جلوگیری از فروپاشی نظام عدم‌اشاعه هسته‌ای، حیاتی خواهد بود.

تبلیغات
تبلیغات
ارسال نظرات
تبلیغات
تبلیغات
خط داغ
تبلیغات
تبلیغات