بازدید از جنایات اسرائیل در جنگ ۱۲ روزه؛
زندان اوین این روزها چه حالی دارد؟

در روز تهاجم رژیم صهیونیستی به زندان اوین، نه فقط لبخند بر لبان زندانیانی که بعد از انتظاری طولانی، با ذوق به سالن ملاقات آمده بودند برای همیشه خشک شد، بلکه خانوادههای مشتاق، مددکاران، خیرین و کارکنان بخشهای اداری زندان، حتی عابران و همسایهها نیز از پرتابههای دشمن در امان نماندند.
هنوز بغض در گلوی بازماندگان تهاجم رژیم صهیونیستی به زندان اوین باقی مانده است. ساعتهای روی دیوار همچنان ساعت یک ربع به دوازده را نشان میدهند، زمان اوج کار اداری، ساعتی که وعدگاه ملاقات زندانیان چشم انتظار با خانوادههایشان است. روز گذشته خبرنگاران رسانههای داخلی از بخشهای مختلف زندان اوین بازدید کردند تا روایتگر روزهای تهاجم باشند.
به گزارش ایران، سالن ملاقات اوین مانند همیشه شلوغ بود. این را مردی میگوید که سالها مسئول بخش ملاقات زندان بوده است. «خانوادهها من را به نام کوچک هم میشناسند ما هم بیشتر خانوادهها را میشناسیم. اینجا در ساعت ملاقات زندانی و زندانبان چندان معنایی نداشت. همه انگار اعضای یک خانواده بودیم.»
او از روزهایی میگوید که از خانوادههای زندانیان با دمنوشی که آورده بود، پذیرایی کرده است. از خاطرات کودکانی که برای دیدن پدر آمده بودند. هنوز اسباببازیهای اتاق بازی سالن کودکان بین تلی از خاک و آواری که هر لحظه احتمال ریختن آن میرود خودنمایی میکند. ساعت ملاقات رو به اتمام بود و خانوادهها در حال خارج شدن و ناگهان انفجار. این شاهد عینی میگوید: «تنها چیزی که به ذهنم رسید این بود که فریاد زدم و به همه گفتم به سمت زیر زمین بروند، عدهای با من آمدند، آنهایی که آمدند، دچار آسیبهای جزئی شدند اما آنها که ماندند…» به اینجا که میرسد بغض میکند، دهان و دستانش میلرزند و از جنازههایی میگوید که روی زمین افتاده بودند: «بالا که آمدیم همه جا مملو از جنازه و اعضای تکه و پاره شده بدن انسان بود.»
او از مرد زندانی میگوید که برای ملاقات و دیدن همسرش گل آورده بود و دقایقی بعد مرد زنده و همسرش به طور کامل سوخته بود. یا مادر و دختری که با پیگیریهای مداوم بالاخره موفق شده بودند سندی جور کنند و آزادی را برای پدر به ارمغان بیاورند «آمده بودند که به پدر خبر بدهند، بالاخره سند جور شده، اما در آن روز شوم مادر و دختر و سند در آتش افروزی رژیم صهیونیستی میسوزند و پدر با هزاران حسرت و افسوس در قید حیات مانده است.»
در میان صحبتهای مرد، سربازی به میان خبرنگاران میآید، او هم آن روز در اوین حضور داشته، وقتی میخواهد از دوست سربازش بگوید که در اتاقک نگهبانی سر «پست» بود و بدنش به دو نیم تقسیم شد، هیکل چهارشانهاش میلرزد و بغض امانش نمیدهد. او میگوید: «هم خدمتی دیگرم را نگاه که کردم سر نداشت.»
زندانیان پای کار زندان
در روز تهاجم رژیم صهیونیستی به زندان اوین، نه فقط لبخند بر لبان زندانیانی که بعد از انتظاری طولانی، با ذوق به سالن ملاقات آمده بودند برای همیشه خشک شد، بلکه خانوادههای مشتاق، مددکاران، خیرین و کارکنان بخشهای اداری زندان، حتی عابران و همسایهها نیز از پرتابههای دشمن در امان نماندند. به گفته شاهدان عینی در پی این تهاجم تاکنون حدود ۱۱۰ نفر غیرنظامی به شهادت رسیدهاند و تعدادی هنوز در بیمارستان بستری هستند.
قسمتهای مختلفی از جمله بخشهای اداری، بهداری، بیمارستان ۴۸ تختخوابی که متشکل از بخشهای مختلف دیالیز و دندانپزشکی و چشمپزشکی بوده و همچنین سالن ملاقات تخریب شده است. رد خون هنوز بر در و دیوار بیمارستان بر جای مانده، پروندههای بیماران و مراجعان پراکنده و زمین مملو از خرده شیشه و داروهای از بین رفته و تجهیزات و تختهای درمانی و بیمارستانی است که به طور کامل از بین رفتهاند. به گفته شاهدان «۹ موشک به زندان شلیک شده است که ۷ موشک اصطلاحاً عمل کرده و منفجر شدهاند و دو موشک عمل نکرده را اکیپ کشف و خنثی بردهاند.»
حجم تخریبها اما فقط به ساختمان زندان اوین محدود نیست، با اینکه برخی از ساکنان برج روبهرویی به خانههای نیمه ویرانشان برگشتهاند و در آن زندگی میکنند اما حجم خرابی ساختمانها گویای همه چیز است. پنجرهها شکسته، دیوارها خراب و داغان، میلهها و نردهها کج است. مرد شاهد میگوید: «همسایهها شاهد بودند که چه طور جنگندهها دور اوین چرخیدند و بعد صدای انفجار بود که آنها را از خانه بیرون کشید.
اول از همه مردم آمدند، بعد خود زندانیان» انگار وقتی پای وطن در میان باشد، زندانی هم فرقی با دیگران ندارد «زمانی که یکی از پزشکان زندان دستش دچار آسیب شد و دستش قطع شده بود، زندانیان در میان آن همه دود و انفجار دنبال یخ بودند تا عضو جدا شده را در آن قرار دهند.» او میگوید: «در زندان فقط سلاح ما یک کلاشنیکف ساده بود که در اختیار سربازانمان و برای حراست و حفاظت قرار داشت. زندان هیچ کارکرد نظامی نداشت، اینجا کلاسهای مختلفی برگزار میشد.»
او از ۱۱ زن مددکاری میگوید که با تمام وجودشان برای آزادی زندانیان تلاش میکردند. «تهاجم به اوین نباید فراموش شود، شهیدان اوین مظلومترین شهدا هستند، چون از یک طرف شهید شدهاند و از طرف دیگر مورد هجمه رسانههای معاند قرارگرفتند. در حالی که هر کدام از همکاران اداری و مددکاری تلاش و هدفشان کمک به زندانیان و خانوادههای آنها بود و هیچ کدام از این افراد سابقه فعالیت نظامی نداشتهاند.»
شرح آن روز تمام نمیشود، اما بازدید خبرنگاران رو به اتمام است، در مسیر بازگشت ماشینهای داغان و ذوب شده بر اثر موج انفجار خودنمایی میکند، ماشینها ماندهاند و جانهایی از میان ما پر کشیدهاند. برچسبی روی برخی از ماشینها نقش بسته؛ ماشین مرحوم…
حمله عمدی به اهداف غیرنظامی جنایت جنگی است
بر اساس کنوانسیونهای چهارگانه ژنو (۱۹۴۹) و پروتکل اول الحاقی آن (۱۹۷۷)، طرفهای درگیر در هر مخاصمه نظامی موظف به رعایت اصولی همچون تفکیک میان نظامیان و غیرنظامیان، تناسب در حملات و نهایت احتیاط برای پیشگیری از آسیب به اهداف غیرنظامی هستند. ماده ۴۸ پروتکل اول صراحتاً تأکید دارد که تنها اهداف نظامی میتوانند هدف قرار بگیرند و حمله به اماکن غیرنظامی مانند بیمارستانها، مدارس و مراکز نگهداری زندانیان مطلقاً ممنوع است.
مطابق ماده ۸ اساسنامه دیوان کیفری بینالمللی (ICC) نیز حمله عمدی به اهداف غیرنظامی یا اقداماتی که بهطور گسترده باعث تلفات غیرنظامیان شود، صریحاً در زمره جنایت جنگی قرار دارد. چندی پیش عفو بینالملل با توسل به این اصل که زندانها و بازداشتگاهها مکانهایی غیرنظامی هستند، بیانیهای صادر کرده که جزئیاتی را در مورد حمله به زندان اوین آشکار میکند و پرده از وقوع یک جنایت برمیدارد.
طبق گزارشی که عفو بینالملل ارائه کرده است، ویدیوهای راستیآزماییشده، تصاویر ماهوارهای و مصاحبه با شاهدان عینی، خانوادههای زندانیان و مدافعان حقوق بشر نشان میدهد ارتش اسرائیل چندین حمله هوایی به زندان اوین انجام داده که منجر به کشته و زخمیشدن دهها غیرنظامی و واردآمدن خسارات و ویرانی گسترده در دستکم شش نقطه مختلف این مجموعه شده است. عفو بینالملل برای نگارش گزارش خود به منابع متعددی دسترسی داشته که وقوع یک جنایت جنگی در اوین را تأیید میکنند. طبق نوشته این نهاد، ۲۲ ویدیو و ۵۹ عکس مورد بررسی و راستیآزمایی قرار گرفتهاند.