متهمان ردیف اول بیآبی ایران

کمآبی در ایران یکشبه شروع نشده، تا بخواهد یکروزه هم خاتمه پیدا کند. کشور ما پنج شش دههای میشود که در بستر کمبارشی و خشکی افتاده، اما پارهای عوامل بهسرعت گرفتن این معضل یاری رساندهاند که نیازمند مدیریت صحیح است تا بیش از این دچار خسران نشویم و این مایع رشد و زایش و زندگی را از حالت احتضار نجات دهیم.
فرارو- «آب» یکی از چهار عنصر اصلی خلقت با ۶۳ بار تکرار در قرآن و سرفصل آغازین تمامی فرهنگهای لغت و دائرهالمعارفهای فارسی و نماد «پاکی، آگاهی، ایمان، زایش و باروری» این روزها در کشور ما حال خوشی ندارد.
به گزارش فرارو، باید گفت معضل بیآبی (Water scarcity) در ایران موضوع تازهای نیست و تدریجاً و طی دهههای اخیر بحران کمآبی و بهعبارت روشنتر بیآبی شکل گرفته و در گذر زمان تشدید شده است. اگر بخواهیم به بازه زمانی این معضل دقیقتر اشاره کنیم، باید گفت که از حدود ۵۰ تا ۶۰ سال پیش با تغییر رویکرد مدیران نسبت به منابع آب و افزایش جمعیت و مصرف، روند بحرانی شدن وضعیت آب در ایران قوت و سرعت بیشتری گرفت.
متهمان ردیف اول بیآبی ایران
منطقه جغرافیایی ایران
ایران از نظر جغرافیایی در بخش نیمهخشک و خشک جهان قرار گرفته، به شکلی که میانگین بارش در کشور ما حدود ۲۵۰ میلیمتراست، درحالیکه میانگین جهانی حدود ۸۵۰ میلیمتراست که بیش از سه برابر میزان بارش در ایران است.
سدسازی
اگرچه سدسازی بهظاهر برای مدیریت منابع آب انجام شده، اما این اقدام در کنار عواملی مانند بیتوجهی به پایداری منابع آب، تشدیدکننده بحران شده است. کارشناسان خاک و آب و کنشگران و محققان حوزه محیطزیست معتقدند که سدسازی عامل خشکسالی نیست. خشکسالی یک مؤلفه اقلیمی است که معمولاً با کاهش بارندگی خود را نشان میدهد. قطعاً ساخت سد تأثیری در مقدار بارندگی ندارد، اما واقعیت این است که سدسازی نظام آبی ساختگاه و پاییندست خود را بهشدت مختل میکند. سدها میتوانند آثار خشکسالی و کاهش بارش را تشدید کنند.
میتوان گفت سدسازیهای بیرویه از مهمترین دلایل خشکسالی تالابها بهشمار میآیند، چرا که سبب تغییر الگوی کشت و از بین رفتن فضای زیستی میشوند. شاید تا چند دهه قبل، احداث سدهای متوسط و بزرگ و نیز انحراف آب دریاچهها و رودخانهها به مناطق کمآب، راهکاری مطمئن، آسان و مؤثر برای مقابله با کمآبی و خشکسالی محسوب میشد، اما در سالهای اخیر با بروز بحرانهای خطرناک زیستمحیطی که حتی خسارتهای جانی و مالی به همراه داشتهاند، بسیاری از کشورها در احداث بیرویه سدها و تغییر اکولوژی مناطق مختلف، تجدیدنظر کردهاند.
دراین رابطه، محسن ناصری، عضو هیئت علمی دانشکده عمران دانشگاه تهران میگوید وقتی با کارشناسان درخصوص آب صحبت میشود، یک دلیل عمده مشکلات کشور را تأسیس سدها میدانند، در صورتی که واقعاً اینطور نیست. البته هستند سدهایی که نابهجا زده شدهاند، اما اینکه نفس سدسازی و تأمین و تنظیم آب را مسئله آب کشور بدانیم، بهصراحت میتوان گفت چنین موضوعی از جنبه مهندسی مردود است.
افزایش مصرف
رشد جمعیت و پراکندگی نامناسب آن در دهههای ۶۰ و ۷۰ و افزایش مصرف آب بهدلیل توسعه شهرنشینی و فعالیتهای کشاورزی، فشار بیشتری بر منابع آبی وارد کرد. در این زمینه باید بازنگری جدی در سیاستهای رشد و توزیع جغرافیایی جمعیت صورت بگیرد.
خشکسالیهای اخیر
در سالهای اخیر، خشکسالیهای پیدرپی و کاهش بارشها وضعیت منابع آبی را بهشدت تحت تأثیر قرار داده و بحران را تشدید کرده است.
نشت آب در لولهها
در کنار عوامل طبیعی و مدیریتی، فرسودگی شبکههای توزیع آب و نشت قابلتوجه آب در لولهها نیز به هدررفت منابع آبی دامن زده است. بررسیها نشان میدهند که وضعیت شبکه آب تهران بهدلیل فرسودگی، سالانه مقادیر زیادی آب شرب را هدر میدهد. طبق آمار، حدود ۲۲ تا ۳۰ درصد از کل آب تولیدی در تهران بهدلیل نشتیهای ناشی از فرسودگی لولهها از دست میرود. باتوجه به عمر طولانی شبکه آب تهران نیاز به بازسازی فوری احساس میشود. گفتنی است این شرایط نهتنها باعث هدررفت آب، بلکه به احتمال میتواند باعث بروز فرونشست زمین در مناطق مختلف شهر نیز شود. متأسفانه بهرغم مشکلات موجود، هنوز اقدامات کافی برای نوسازی شبکه صورت نگرفته است.
کارشناسان میگویند مدیریت ضعیف و استفاده ناکافی از فناوریهای نوین برای تشخیص نشتیها، یکی از مشکلات اصلی دیگر است. همچنین، بسیاری از زیرساختهای فعلی تهران بهدلیل نبود ابزارهای دقیق و کارامد بهموقع شناسایی و تعمیر نمیشوند و این مسئله باعث طولانی شدن زمان هدررفت آب و خسارتهای جانبی میشوند. فناوریهای هوشمند که در بسیاری از کشورهای توسعهیافته به کار میروند، میتوانند به بهبود مدیریت شبکه و کاهش هدررفت کمک کنند، اما در تهران بهکارگیری این فناوریها هنوز محدود است.
حفر چاههای غیرمجاز
گسترش چاههای غیرمجاز و برداشت بیرویه از منابع آب زیرزمینی نیز از دیگر عوامل مؤثر در تشدید بحران آب در ایران است. حفر چاههای غیرمجاز به افزایش برداشت آب از سفرههای آب زیرزمینی منجر میشود. این اقدام باعث کاهش سطح آبها و خشک شدن چاههای مجاز میشود. ایجاد چاههای غیرمجاز به تخریب اکوسیستمهای محلی و از بین رفتن تنوع زیستی و نیز کاهش سطح آبهای زیرزمینی به خشکشدن تالابها و جویبارها میانجامد.
کشاورزی ناکارامد
بیشترین بخش آب مصرفی به بخش کشاورزی اختصاص دارد و با رشد جهانی جمعیت، میزان تولید جهانی غذا و به دنبال آن تولیدات در بخش کشاورزی افزایش یافته است. در حقیقت، بیش از ۹۰ درصد منابع آبی در حوزه کشاورزی مصرف میشود که نیازمند بازنگری مسئولان این حوزه در مدیریت مصرف آب در کشور است.
سوء مدیریت و عطش بیش از حد توسعه
ساختار نامناسب حکمرانی آب، تعدد ذیمدخلان، مدیریت ناهماهنگ، ضعف سیاسی سازمان حفاظت از محیط زیست و فقدان نگرش دراز مدت نیز بر بحران آب در کشور دامن زده است.
چه باید کرد؟
با توجه به عوامل یادشده کشور ما نیاز به بازبینی در مدیریت مصرف آب در همه حوزههای یادشده دارد. درست است که کشور و منطقه با معضل کمبارشی در سالهای اخیر دستوپنجه نرم میکند، اما باید با توجه به همه این شرایط راهکاری برای پیشگیری از صفرآبی در کشور اندیشیده شود.