میدل ایست آی گزارش می دهد؛
چرا اسرائیل نمیگذارد رستوران برویم؟

در غزه کنونی، نان به یک گنج بزرگ تبدیل شده و در عین حال، گرسنگی نیز قاتل سریالی است. مردم در این منطقه با مرگی خاموش و تدریجی مواجه هستند.
فرارو- احمد درملی؛ روزنامه نگار فلسطینی ساکن در نوار غزه
به گزارش فرارو به نقل از میدل ایست آی؛ از زمانی که اسرائیل جنگ غزه را در اکتبر سال 2023 آغاز کرد، من و خانواده ام، نزدیک محلی مستقر بوده ایم که زمانی خانه ما بود و در شمال نوار غزه قرار گرفته است. ما از نوامبر 2023 یعنی همان ابتدای جنگ غزه، با چالش گرسنگی دست به گریبان بوده ایم. وقتی ذخیره آرد تمام شد، ما از آرد باقیمانده و به شدت بیکیفیت برای زندهماندن استفاده می کردیم. در واقع، فقط به دنبال بقای خود بودیم. ما در تمام این مدت با استفاده از ذخایر محدودمان زنده مانده ایم.
ما خانه های همسایه ها و یا نزدیکانمان که خانه خود را ترک کرده بودند جستجو می کردیم. گاهی اوقات چند قوطی کنسرو یا مقداری آرد را پیدا می کردیم. با این همه، تمامی این ها در همان ماه های نخست آغاز جنگ غزه تمام شدند. جنگ غزه اکنون بیش از 665 روز است که ادامه یافته و عملا همه چیز از ما گرفته شده است. اکنون وضعیت گرسنگی در نوار غزه به مرحله دردناکی رسیده است.
چالشی به نام گرسنگی روزانه
روز گذشته، همچون دیگر روزها، خانواده من چیزی برای خوردن نداشتند. من با گریه خواهرزاده ها و برادرزادههایم از خواب پا شدم که غذا می خواستند. اولین کاری که کردم این بود که برنامه اخبار غذایی را در گوشی تلفن همراهم چِک کردم. امید داشتم که در میان اخبار، ردپایی از استقرار احتمالی آتشبس و ورود کامیون های غذا به نوار غزه بیابم.
با این حال، خبرهای امیدوارکنندهای را مشاهده نکردم. من از خواهرانم سوال کردم آیا چیزی برای خوردن هست. سوالی که البته خودم جوابش را می دانستم. ما این سوال را از یکدیگر می پرسیم تا به هم یادآوری کنیم که روزگاری غذا وجود داشت و ما در مورد غذا حق انتخاب داشتیم. جواب، همیشه یکی است: سکوت و لبخندی که توام با غم است.
من اندکی بعد راهی خیابان های غزه شدم تا شاید بتوانم با پولی که داشتم چیزی بخرم. پس از ساعت ها جستجو، جوانی را دیدم که لباسش رَد آرد گندم داشت. متوجه شدم که او از «بنیاد کمک های بشردوستانه غزه» بازگشته بود. او آرد داشت اما آن را پنهان گرده بود. او نمی دانست که لباسش نشان می دهد که وی آرد دارد. آن مرد به من گفت که اکنون یک کیسه آرد قیمتی بالغ بر 60 دلار دارد. من از این قیمت گزاف اصلا تعجب نکردم. قیمتها در نوار غزه مدام بالا و بالاتر می روند.
مردم در نوار غزه جان خود را برای یک کیسه آرد به خطر میاندازند. به گفته دفتر حقوق بشر سازمان ملل متحد، بیش از 1000 فلسطینی توسط نیروهای اسرائیلی از ماه مِی گذشته در حالی که در جستجوی غذا در نوار غزه بوده اند، جان خود را از دست داده اند. آن ها اغلب در نزدیکی مراکز توزیع کمک های بشردوستانه و توسط نیروهای آمریکایی کشته شده اند.
مرگِ خاموش
در حالی که روزهای زیادی است که من نمی توانم غذا بخورم، با این حال، من هنوز جزو افراد خوش شانس هستم. زیرا من به عنوان یک روزنامه نگار حقوق دریافت می کنم و رسانه ام که خارج از نوار غزه فعال است، از من حمایت مالی می کند. بسیاری از دیگر اعضای خانواده ام، طلا و یا اثاثیه منزل خود را فروخته اند تا بتوانند زندگیشان در شرایط فعلی را مدیریت کنند. در واقع، افراد هر چه داشته اند فروخته اند تا غذا بخرند یا نیازهای روزانه خود را تامین کنند.
زمانی که به خانه رسیدم، نخستین سوالی که کودکان از من پرسیدند این بود که: چه برایمان آورده ای؟ من به آن ها گفتم که برایشان آرد آورده ام. آن ها به قدری خوشحال شدند که انگار برایشان یک گنج بزرگ را آوردهام. من خوب یاد دارم که قبل از آغاز جنگ، این کودکان بعضی وقتها برخی غذاها را نمیخوردند و در عوض میخواستند که آنچه میل دارند را بخورند. با این حال، آن ها اکنون از دیدنِ آرد هم ذوقزده می شوند.
این کودکان و بسیاری از کودکان دیگر در غزه که زیر پنج سال سن دارند، به سختی به یاد می آورند که وضعیت قبل از آغاز جنگ غزه چگونه بود؟ ما سعی می کنیم تا آن ها را مطمئن کنیم که یک روز این شرایط خاتمه مییابد و دیگر خبری از بمباران نخواهد بود و آن ها می توانند بدون ترس بخوابند. ما می خواهیم کاری کنیم که آن ها زندگی عادی و واقعی را فراموش نکنند. اینکه آن ها به مدرسه خواهند رفت و در پارک می دودند و به رستوران می روند و انواع خوراکی های خوشمزه را می خورند.
وقتی ما با آن ها صحبت می کنیم آن ها چنان به ما خیره می شوند که انگار برایشان افسانه می گوییم. گاهی اوقات، آن ها سوال های ساده ای می پرسند که ما از پاسخ به آن ها عاجزیم. نه اینکه جواب سوالهای آن ها را ندانیم. بلکه پاسخ های ما برای آن ها دردناک خواهند بود. به عنوان مثال، یک کودک از من پرسید که چرا اسرائیل نمی گذارد ما به رستوران برویم. من می خواهم «شاورما» بخورم. کودکی دیگر یک تکه نان کوچک را زیر بالشت خود گذاشته و فکر می کند صبح که بیدار شود، این تکه نان بزرگتر خواهد شد.
وضعیت کنونی حاکم بر غزه گرسنگی نیست. این یک مرگ خاموش و آرام است. ما در غزه گرسنه هستیم.