کنسرسیوم هستهای؛ راهکار نوین یا رویای دستنیافتنی برای منطقه؟
چالش های گزینه جدید برای میزبانی کنسرسیوم هستهای ایران و کشورهای منطقه

در پی بنبست مذاکرات هستهای و افزایش تنشها، طرح تشکیل کنسرسیوم هستهای چندملیتی با مشارکت ایران و کشورهای منطقه بهعنوان راهکاری مطرح شده است. محل استقرار این کنسرسیوم به چالشی جدی میان ایران و امارات تبدیل شده است. کارشناسان ایده را نوآورانه اما پرموانع میدانند و پیشنهاد میکنند برای موفقیت، کنسرسیوم در جزیرهای بیمناقشه مانند قشم یا کیش ایجاد شود.
فرارو- انچال ووهرا (Anchal Vohra)، ستون نویس بخش بین الملل نشریه فارن پالیسی
به گزارش فرارو به نقل از نشریه فارن پالیسی، در اوایل قرن نوزدهم، خاندان القاسمی به رقیبی جدی برای کمپانی هند شرقی بریتانیا تبدیل شد؛ رقابتی که روایتهای متفاوتی از آن به یادگار مانده است. بریتانیاییها، القاسمیها را قبیلهای خطرناک و دزدان دریایی بیباک معرفی میکردند که ناگزیر بودند هنگام عبور از آبهای اقیانوس هند با آنها مقابله کنند. اما در فولکلور امارات، این خاندان به عنوان قهرمانانی جسور و دریانوردانی بیهمتا شناخته میشوند؛ مدافعانی که برای حفاظت از سواحل خود و گسترش تجارت و فرهنگ در دو سوی خلیج فارس میجنگیدند. اکنون، در شرایطی متفاوت، القاسمیها این بار با اهمیتی تازه در عرصه دیپلماسی منطقهای بار دیگر به کانون توجه بازگشتهاند.
کنسرسیوم هستهای منطقهای؛ راهحلی نوین برای چالش اتمی ایران و اعتمادسازی در خلیج فارس
کنترل خاندان القاسمی بر جزایر راهبردی ابوموسی، تنب بزرگ و تنب کوچک در قرن نوزدهم، شالوده ادعای تاریخی امارات متحده عربی بر این قلمرو است. این ادعا همچنان بر مناسبات منطقهای سایه انداخته است.
در ماههای منتهی به حمله اخیر اسرائیل به ایران و توقف عمدی روند دیپلماسی هستهای، مذاکراتی میان واشینگتن و تهران در جریان بود که بر ایده تشکیل کنسرسیومی چندملیتی برای توسعه انرژی هستهای منطقهای متمرکز شده بود. برخی منابع این طرح را به ابتکار تهران نسبت میدهند و برخی دیگر آن را برگرفته از ایدههای استیو ویتکاف، نماینده ویژه ایالات متحده در امور خاورمیانه میدانند.
بر اساس طرح کنسرسیوم چندملیتی، کشورهای کلیدی منطقه از جمله ایران، امارات متحده عربی و عربستان سعودی میتوانستند فرآیند غنیسازی اورانیوم را در یک مرکز مشترک و تحت نظارت انجام دهند؛ ابتکاری که علاوه بر شفافیت، به رقبای منطقهای امکان میداد فعالیتهای هستهای یکدیگر را بهطور مستقیم زیر نظر داشته باشند. همه مراحل این فرآیند نیز با نظارت آژانس بینالمللی انرژی اتمی و در چارچوب سرمایهگذاری ایالات متحده پیش میرفت. این ایده پیشینهای در دیپلماسی ایرانی دارد؛ چنانکه در سال ۲۰۲۳، سید حسین موسویان، دیپلمات پیشین و عضو سابق تیم مذاکره هستهای ایران، پیشنهاد کرد کشورهای حوزه خلیج فارس یک «کنسرسیوم ترتیبات غنیسازی چندجانبه» برای ارائه خدمات غنیسازی اورانیوم و سایر فرآوردههای چرخه سوخت هستهای تأسیس کنند.
جزایر سهگانه؛ گزینه جدید برای میزبانی کنسرسیوم هستهای ایران و رقبا؟
نشریه فارن پالیسی با چندین کارشناس گفتوگو کرده که ایده کنسرسیوم را راهحلی معجزهآسا برای رفع بدبینیهای غرب و منطقه نسبت به اهداف هستهای ایران و همچنین راهحلی آبرومندانه برای تهران میدانند؛ کشوری که همواره بر حق خود برای توسعه و بهرهبرداری از انرژی هستهای تأکید داشته است. با این حال، مسیر تحقق چنین کنسرسیومی مملو از موانع است.
محل استقرار کنسرسیوم هستهای، بهعنوان نخستین چالش جدی پیش روی این طرح، محل اختلاف طرفین است. مقامهای آمریکایی بر آن پافشاری میکنند که هرگونه کنسرسیوم احتمالی باید خارج از خاک ایران تشکیل شود تا خطر استفاده نظامی از انرژی هستهای تولیدشده به حداقل برسد. در مقابل، تهران صراحتاً اعلام کرده که از اصل تشکیل کنسرسیوم استقبال میکند؛ اما به شرطی که این مرکز در داخل خاک ایران باشد. اسماعیل بقایی، سخنگوی وزارت امور خارجه ایران، در اینباره تأکید کرده است: «این نمیتواند جایگزینی برای غنیسازی در داخل ایران باشد.»
در سایه بنبست دیپلماتیک، سه جزیره راهبردی ابوموسی، تنب بزرگ و تنب کوچک به عنوان گزینههایی احتمالی برای استقرار کنسرسیوم هستهای مطرح شدهاند. از میان این سه، تنب بزرگ و تنب کوچک به دلیل وسعت اندک و نبود جمعیت قابل توجه، صرفاً ارزش راهبردی دارند؛ در حالی که ابوموسی از جمعیت محدودی برخوردار است. ایران حضور نظامی و دریایی فعالی در هر سه جزیره دارد؛ جزایری که موقعیت راهبردیشان در قلب تنگه هرمز، اهمیت آنها را دوچندان کرده است؛ تنگهای که یکی از حیاتیترین شاهراههای انرژی جهان بهشمار میرود و عبور نفتکشها و کشتیهای تجاری از آن اجتنابناپذیر است؛ مسیری که کنترل عملیاتی آن عمدتاً در اختیار نیروهای ایرانی مستقر در این جزایر است.
حضور بازیگران منطقهای در قالب کنسرسیوم هستهای مشترک در این سه جزیره، میتواند ثبات بیشتری را برای تجارت دریایی در تنگه هرمز به همراه داشته باشد.
کنسرسیوم هستهای؛ راهکار نوین یا رویای دستنیافتنی برای بحران منطقه؟
در حالی که برخی کارشناسان، تشکیل یک کنسرسیوم چندملیتی برای غنیسازی اورانیوم را راهکاری نوآورانه برای مدیریت بحران هستهای در منطقه میدانند، اما این ایده با موانع فنی و امنیتی جدی روبهروست. حسین موسویان، دیپلمات پیشین ایرانی، هنگام طرح این چارچوب، به شرکت غربی «یورنکو» (URENCO)، کنسرسیومی متشکل از آلمان، بریتانیا، هلند و آمریکا که خدمات غنیسازی اورانیوم و دفع پسماند هستهای ارائه میدهد به عنوان الگویی موفق اشاره کرد.
با این حال، منتقدان هشدار میدهند که حتی ساختارهای چندملیتی نیز نسبت به نشت فناوریهای حساس آسیبپذیرند؛ خطری که میتواند زمینهساز گسترش اشاعه هستهای شود. نمونه بارز این نگرانی، ماجرای عبدالقدیر خان، پدر برنامه هستهای پاکستان است؛ فردی که در زمان اشتغال در تاسیسات یورنکو در هلند، موفق شد به اسناد و طرحهای محرمانه سانتریفیوژ دست پیدا کند؛ اطلاعاتی که بعدها به ایران، لیبی و کره شمالی منتقل شد.
در این میان، ایران نیز نگرانیها و تردیدهای خاص خود را دارد. تجربه تلخ دهه ۱۹۷۰، زمانی که تهران به عنوان عضو یک کنسرسیوم چندملیتی به رهبری فرانسه با چند کشور اروپایی همکاری میکرد، هنوز در ذهن مقامهای ایرانی زنده است. به گفته مقامات ایران، با وجود پرداخت هزینههای مربوطه، تحت فشار ایالات متحده، فرانسه از تحویل اورانیوم با غنای پایین به ایران خودداری کرد. برخی کارشناسان معتقدند در صورتی که کنسرسیوم هستهای منطقهای در یکی از جزایر بدون مناقشه ایرانی مانند قشم یا کیش استقرار یابد، ایران احتمالاً حاضر به مشارکت خواهد بود. این جزایر که بیچالش هستند، سالهاست به عنوان مقاصد گردشگری مطرح شدهاند و میتوانند گزینههای عملیتری برای پیشبرد توافق باشند.
علی واعظ، مدیر پروژه ایران در گروه بینالمللی بحران، معتقد است که استقرار کنسرسیوم هستهای در یکی از سه جزیره مورد مناقشه میان ایران و امارات، «لایه جدیدی از پیچیدگی» به بحران موجود میافزاید و احتمالاً روند مذاکرات را دشوارتر خواهد کرد. به گفته او، قشم بهعنوان یکی از بزرگترین و بیمناقشهترین جزایر خلیج فارس گزینهای مناسبتر برای این هدف است. علی واعظ تاکید میکند: «به نظر من، فرمول جادویی این است که ایران و آمریکا بر سر یک نقطه میانه به توافق برسند؛ به این معنا که ایران بپذیرد برنامه غنیسازی ملی و حاکمیتی را کنار بگذارد و فعالیت غنیسازی صرفاً در قالب یک کنسرسیوم مشترک انجام شود و در مقابل، آمریکا بپذیرد که این کنسرسیوم میتواند در یکی از جزایر تحت مالکیت ایران مستقر باشد.»