ماجرای استفاده از آب مجازی برای کشاورزی چیست؟

در حالی که بحران آب در ایران به مرز هشدار رسیده، الگوی فعلی کشاورزی کشور نه فقط با واقعیات اقلیمی همخوانی ندارد، بلکه با مصرف ناپیدای منابع آبی، آینده امنیت غذایی را نیز با تهدید مواجه کرده است.
با گذشت سالها از هشدار کارشناسان نسبت به بحران آب در ایران، هنوز هم سهم بالای بخش کشاورزی از مصرف آب کشور تغییر چندانی نکرده است. طبق آمار رسمی وزارت نیرو، سالانه حدود ۸۰ میلیارد مترمکعب آب در کشاورزی مصرف میشود؛ در حالی که کل مصرف آب شرب خانگی، خدماتی و اداری، فقط ۹ میلیارد متر مکعب است.
به گزارش اقتصاد معاصر، این آمار به روشنی نشان میدهد که بخش کشاورزی با بیش از ۷۷ درصد مصرف، بازیگر اصلی در میدان بحران آب کشور است. اما آنچه وضعیت را پیچیدهتر میکند، مفهوم «آب مجازی» است؛ عنصری پنهان در دل محصولات کشاورزی که حجم عظیمی از منابع آبی را در فرآیند تولید مصرف میکند، بیآنکه در ظاهر دیده شود.
گندم؛ استراتژیکترین محصول با پرمصرفترین عملکرد
در ذهن اغلب مردم، هندوانه به عنوان محصولی پرمصرف در منابع آبی شناخته میشود. این در حالی است که بسیاری دیگر از محصولات کشاورزی هستند که برخلاف ظاهر آنها، منابع آبی زیادی برای تولید استفاده میکنند. به عنوان مثال گندم با مصرفی به مراتب بیشتر از هندوانه، رکورددار مصرف آب مجازی در میان محصولات کشاورزی ایران است. تولید هر کیلوگرم گندم در کشور به طور متوسط ۱۵۰۰ لیتر آب نیاز دارد، رقمی که حدود ۳۴ درصد بالاتر از میانگین جهانی است. این در حالی است که در برخی استانها، از جمله خوزستان، کرمان و سیستانوبلوچستان، مصرف آب برای تولید هر تن گندم به بیش از ۲۶۰۰ مترمکعب میرسد که در واقع بیش از ۲ برابر میانگین جهانی است.
چنین میزان بالایی از مصرف آب، در شرایطی اتفاق میافتد که بیش از نیمی از اراضی زیر کشت گندم در ایران در مناطقی با تنش شدید آبی قرار دارند. ادامه این روند نه فقط منابع آب زیرزمینی را تهی میکند، بلکه آینده تولید این محصول استراتژیک را نیز با خطر مواجه میسازد. این چالش، زنگ خطری جدی برای امنیت غذایی کشور به شمار میرود.
از سوی دیگر محصولاتی همچون نیشکر، سیب و برنج نیز مصرف آب بالایی دارند؛ به طوری که برای تولید این محصولات به طور میانگین در هر هکتار کشت، حدود ۳۰ هزار متر مکعب آب مصرف میکند. همچنین آببری تولید چغندر نیز در هر هکتار کشت برابر ۱۴ هزار متر مکعب برآورد میشود. این آببری برای هر هکتار کشت زیتون نیز بین ۶ تا ۷ هزار متر مکعب متغیر است. از همینرو انتظار میرود با توجه به میزان مصرف آب برای تولید این محصولات، وزارت جهاد کشاورزی اهتمام بیشتری نسبت به تولید محصولات داشته باشد.
بررسیهای بیشتر نشان میدهد که به ازای تولید هر کیلوگرم موز، ۷۹۰ لیتر آب، به ازای تولید هر کیلوگرم سیبزمینی، ۲۸۷ لیتر آب، به ازای هر کیلوگرم کلم، ۲۳۷ لیتر اب و به ازای هر کیلوگرم گوجهفرنگی نیز ۲۱۴ لیتر آب مصرف میشود.
کدام استانها الگوی بهینهتری دارند؟
با وجود شرایط بحرانی در بسیاری از استانها، تجربه برخی مناطق مانند مازندران و گلستان نشان میدهد که با بهرهگیری از اقلیم مناسب، روشهای علمی و مدیریت منابع، میتوان به بهرهوری بهتری در مصرف آب دست یافت. در این استانها، تولید گندم با مصرف آب به مراتب کمتر از متوسط کشوری انجام میشود و همین مساله آنها را به نمونههایی موفق در بهرهبرداری پایدار از منابع آبی بدل کرده است.
انتقال الگوهای موفق این مناطق به سایر نقاط کشور میتواند در کاهش فشار بر منابع آب نقشی کلیدی ایفا کند. این اقدام البته نیازمند سیاستگذاریهای دقیق، اصلاح ساختار حمایتی کشاورزی و توسعه زیرساختهای لازم است.
چرا بازنگری در سیاستهای کشت ضروری است؟
تغییر الگوی کشت و مدیریت بهینه منابع آب، سالهاست که به عنوان یکی از راهکارهای اساسی برای مقابله با بحران آب مطرح است اما به دلایل متعددی از جمله ساختار سنتی کشاورزی، نبود انگیزه اقتصادی برای کشاورزان و ضعف نظام ترویج، این راهکارها اغلب اجرایی نشدهاند. در نتیجه، بسیاری از مناطق کشور همچنان میزبان محصولاتی هستند که با منابع آب منطقه سازگاری ندارند.
الگوی کشت فعلی که در واقع اجرا نمیشود، نه فقط با واقعیتهای اقلیمی ناسازگار است، بلکه اثرات منفی بر منابع خاک، کاهش بهرهوری و فرسایش اقتصادی کشاورزان نیز دارد. بدون اصلاح این الگو، پایداری تولید کشاورزی در بلندمدت غیرممکن خواهد بود.
نقش آب مجازی در تصمیمگیریهای کلان
یکی از عناوینی که کمتر به آن توجه شده، مفهوم آب مجازی است؛ مسالهای که باید به یکی از مبناهای اصلی در سیاستگذاری کشاورزی و تجارت کشور تبدیل شود. واردات محصولاتی با مصرف بالای آب، میتواند به عنوان ابزاری برای صرفهجویی در منابع داخلی عمل کند؛ همانگونه که صادرات محصولاتی با مصرف پایین آب در مناطق کمآب، اقدامی غیرمنطقی و پرخطر است.
در شرایط فعلی، کشور بیش از هر زمان دیگری نیازمند بازتعریف اولویتهای خود در تولید محصولات کشاورزی است. سیاستگذاران باید با نگاه به مصرف واقعی منابع، نه صرفا ظاهر اقتصادی محصولات، در مورد حمایت، تولید، صادرات و واردات تصمیمگیری کنند. اگر الگوی کشت به معنای واقعی کلمه تدوین و اجرا شود، نه فقط تولید محصولات کشاورزی در هر منطقهای انجام نمیشود، بلکه تولید هر محصول بر مبنای درستتری تولید میشود. در واقع دیگر ظاهر اقتصادی و قیمت دلاری محصول ملاک قرار نمیگیرد و میزان تولید با میزان نیاز داخلی کشور و میزان صادرات محصولات در تعادل قرار میگیرد.
آیندهای که بدون تغییر، بیآب خواهد بود
اگر روند کنونی مصرف آب در کشاورزی ادامه یابد، حتی پیشرفتهترین فناوریها نیز نمیتوانند مانع از فروپاشی منابع آبی کشور شوند. اصلاح الگوی کشت، توسعه آبیاری نوین، آموزش گسترده کشاورزان و نهادینهسازی مفهوم آب مجازی، گامهایی حیاتی در مسیر نجات کشاورزی و امنیت غذایی کشور هستند. در غیاب این اصلاحات، تولید کشاورزی ایران نه فقط پایداری خود را از دست میدهد، بلکه خود به عامل تشدید بحران زیستمحیطی و اقتصادی تبدیل خواهد شد.