ترنج موبایل
کد خبر: ۸۹۳۹۷۹

چرا جستجو برای معنای زندگی باعث «اضطراب هدف» می‌شود؟

چرا جستجو برای معنای زندگی باعث «اضطراب هدف» می‌شود؟

تأکید بیش از حد بر یافتن «هدف زندگی» می‌تواند اضطراب و فشار روانی ایجاد کند.

تبلیغات
تبلیغات

فرارو- روانشناسان هشدار می‌دهند  گرچه جست‌وجوی معنا در زندگی ارزشمند است، اما باید با رویکردی آرام و تدریجی دنبال شود تا به اضطراب و احساس ناکافی بودن منجر نشود.

به گزارش فرارو به نقل از ای پی نیوز، «هدف زندگی‌ات را پیدا کن.» این توصیه به‌قدری رایج شده که کمتر کسی آن را زیر سؤال می‌برد. با این حال، برای بسیاری به‌جای آن‌که الهام‌بخش باشد، تبدیل به باری سنگین شده است. این پرسش پیش می‌آید که: چگونه باید این هدف را پیدا کنم و اگر هرگز موفق به یافتنش نشوم چه؟ این احساس، همان چیزی است که روانشناسان آن را «اضطراب هدف» می‌نامند؛ احساسی آزاردهنده که فرد تصور می‌کند باید یک هدف کلی و بزرگ در زندگی داشته باشد، اما راه یافتن آن برایش نامشخص است. 

هدف چیست و چگونه تعریف می‌شود؟

تعریف «هدف» انعطاف‌پذیر است. آیا انسان فقط می‌تواند یک هدف داشته باشد یا چندین هدف ممکن است؟ آیا این هدف باید حتماً به خدمت‌رسانی به دیگران مرتبط باشد یا می‌تواند صرفاً فعالیتی باشد که برای خود فرد لذت و معنا ایجاد کند؟ تاد کشدان، استاد دانشگاه جورج میسون و بنیان‌گذار «آزمایشگاه رفاه» این دانشگاه، هدف را نه یک فرمان یا قانون برای رفتار، بلکه نوعی قطب‌نما می‌داند که می‌توان انتخاب کرد از آن پیروی کرد تا انرژی‌های فرد به سوی یک جهت اصلی در زندگی هدایت شود. او می‌گوید:

«احساس هدف می‌تواند شکاف بین آن‌چه هستید و آن‌چه  ایده‌آل شماست را پر کند.»

کشدان تأکید می‌کند که افراد می‌توانند زندگی پربار و معناداری داشته باشند، حتی بدون این‌که هرگز یک هدف مشخص و تعریف‌شده برای خود بیان کنند. با این حال، دلایل متعددی وجود دارد که والدین، معلمان، مربیان و حتی مشاوران آنلاین بر یافتن هدف به عنوان کلید یک زندگی خوب تأکید می‌کنند. پژوهش‌ها نشان داده‌اند افرادی که حس قوی‌تری از هدف دارند، معمولاً از نظر جسمی و روانی سالم‌ترند. اما مشکل اینجاست که این واژه آن‌قدر سنگین شده که یافتن هدف، برای بسیاری خود به منبع اضطراب تبدیل شده است.

اصطلاح «اضطراب هدف» ظاهراً نخستین بار در سال ۲۰۱۴ توسط لاریسا رینی، دانشجوی تحصیلات تکمیلی دانشگاه پنسیلوانیا، مطرح شد و به‌تدریج رواج یافت. الیزابت گیلبرت، نویسنده مشهور کتاب خاطرات «غذا، دعا، عشق» بارها از وسواس ناسالم نسبت به «زندگی هدفمند» سخن گفته و آن را «فرمولی که به همه ما خورانده شده» توصیف کرده است.

راهنماهای سنتی معنا، در حال محو شدن

انسان همواره به دنبال یافتن معنا و هدف زندگی بوده است. جودی دی، روان‌درمانگر و نویسنده کتاب «زندگی غیرمنتظره: چگونه بدون فرزند امید، معنا و آینده‌ای رضایت‌بخش پیدا کنیم» می‌گوید: «بخشی از ماهیت آگاهی انسانی، فکر کردن به جایگاه‌مان در جهان است.» اما بسیاری از منابع سنتی که در یک قرن گذشته برای یافتن معنا به آن‌ها تکیه می‌کردیم، در حال کمرنگ شدن هستند.

همچنین، در گذشته بسیاری از والدین هدف خود را در این می‌دیدند که فرزندانشان زندگی بهتری نسبت به خودشان داشته باشند؛ اما دی می‌گوید که اعتماد به تحقق این امید در جامعه امروز کمتر شده است. استیگر می‌گوید: «حالا ما مجبوریم کار دشوارتری انجام دهیم؛ یعنی هر کس به‌تنهایی همه چیز را کشف کند و بفهمد که در کجای این جهان قرار می‌گیرد.»

چگونه «اضطراب هدف» را کاهش دهیم؟

استیگر پیشنهاد می‌کند ابتدا بپذیرید که لازم نیست فوراً یک هدف مشخص پیدا کنید؛ خودِ جست‌وجوی هدف می‌تواند به زندگی معنا بدهد. او توضیح می‌دهد که این روند شامل شناخت خود، امکانات و توانایی‌ها، فهمیدن آن‌چه برایتان مهم است، آن‌چه می‌خواهید در خود یا جهان بهبود دهید، و سپس بررسی این است که آیا می‌توانید تأثیری بگذارید یا خیر. به گفته او:

«فرهنگ ما بیش از حد بر نتیجه متمرکز است و از فرآیند گریزان. شاید بهترین توصیه این باشد که عجله نکنید و با ندانستنِ گاه‌به‌گاه کنار بیایید.»

هدف‌های کوچک را جدی بگیرید

جردن گرومت، نویسنده کتاب «کد هدف» بین «هدف بزرگ» و «هدف کوچک» تفاوت قائل است و معتقد است که بسیاری در جست‌وجوی اولی دچار استرس می‌شوند و دومی را نادیده می‌گیرند. او می‌گوید: «هدف بزرگ معمولاً بلندپروازانه، دشوار و گاه دست‌نیافتنی است. شبکه‌های اجتماعی پر از افرادی است که می‌خواهند این نسخه از هدف را به شما تحمیل کنند تا از آن کسب درآمد کنند.»

به باور او، بهتر است روی «هدف کوچک» تمرکز کنید؛ چیزی که برخی ممکن است به آن «سرگرمی» بگویند، مانند باغبانی، آواز خواندن یا جمع‌آوری کارت‌های ورزشی. این هدف می‌تواند از طریق شغل یا کار داوطلبانه نیز پیدا شود. گرومت می‌پرسد: «چه کاری می‌توانم انجام دهم که مرا به وجد آورد، مرا پُر کند و استفاده خوبی از وقتم باشد؟»

به گفته او، این کار فقط برای رشد فردی نیست؛ وقتی افراد کاری را که دوست دارند انجام می‌دهند، دیگران به سمت‌شان جذب می‌شوند و این می‌تواند به ایجاد جامعه منجر شود. البته همه موافق نیستند که سرگرمی و علاقه شخصی همان هدف است. کشدان می‌گوید مطالعه کتاب به خودی خود هدف نیست، بلکه ابزاری برای کشف آن است: «این‌ها مثل دانه‌های نوپایی هستند که شاید بخواهید با عمق و جدیت بیشتری در زندگی‌تان دنبال کنید.»

وقتی زندگی مسیرتان را تغییر می‌دهد

گاهی یک رویداد آسیب‌زا می‌تواند هدف زندگی فرد را تغییر دهد یا شکل دهد. جودی دی می‌گوید که همیشه تصور می‌کرد هدفش تربیت خانواده است، اما در اوایل دهه ۴۰ زندگی دریافت که هرگز فرزندی نخواهد داشت. او با یادآوری آن دوران می‌گوید: «احساس می‌کردم به عنوان یک انسان بی‌فایده‌ام، چون مادر نبودم.» با این حال، او بعدها جامعه‌ای آنلاین به نام Gateway Women برای زنان بدون فرزند ایجاد کرد و اکنون در روستایی در ایرلند، که محل زندگی‌اش است، در حال تشکیل گروه‌های حضوری برای گردهم آوردن این افراد در دوران سالمندی است. دی می‌گوید: «احساس می‌کنم زنده بودن در این زمان، داشتن یک پلتفرم و آگاهی، یک امتیاز فوق‌العاده است و این همان هدف زندگی من است.»

تبلیغات
تبلیغات
ارسال نظرات
تبلیغات
تبلیغات
خط داغ
تبلیغات
تبلیغات