فوت و فن روانشناسی؛ با سه نوع مختلف افسردگی و نحوه درمان هر کدام آشنا شوید

پژوهشگران سه نوع اصلی افسردگی را شناسایی کردهاند که میتواند به درمان دقیقتر و هدفمندتر این اختلال کمک کند.
فرارو- یافتههای جدید علمی نشان میدهد که افسردگی تنها یک بیماری یکپارچه نیست، بلکه شامل زیرگروههای متمایزی است که هر یک الگوها و نیازهای درمانی خاص خود را دارند.
به گزارش فرارو به نقل از تلگراف، این روزها زیاد میشنویم که «داروهای ضدافسردگی مؤثر نیستند»؛ هرچند این گفته برای حدود نیمی از بیماران که با این داروها بهبود قابل توجهی پیدا میکنند، صدق نمیکند. در مقابل، برخی معتقدند ورزش، هوای تازه و تغذیه سالم برای بهبود خلق پایین کافی است، اما این روش تنها در حدود ۶۰ درصد موارد پاسخ میدهد. شاید به نظر برسد که باید به سراغ درمان ریشهای در جلسات رواندرمانی برویم، اما این نیز برای همه مؤثر نیست و اثربخشی روشهای مختلف درمانی تفاوت زیادی دارد.
اگر افسردگی یکچهارم جمعیت را درگیر میکند و قرنها مورد مطالعه بوده، چرا هنوز درمان آن دشوار است؟ پژوهشهای جدید نشان میدهد ممکن است مسیر را اشتباه رفته باشیم. همانطور که پزشکان میدانند علائمی مانند تورم یا خستگی میتواند ناشی از بیماریهای گوناگون باشد، به گفته پروفسور جاناتان رویزر، استاد علوم اعصاب و سلامت روان در دانشگاه کالج لندن افسردگی هم علل، ریشهها و ابعاد متفاوتی دارد. رویزر با استفاده از تصویربرداری fMRI بررسی میکند که در مغز افراد مبتلا به افسردگی چه اتفاقی میافتد. یافتهها، درک متخصصان از این بیماری را تغییر داده و میتواند رویکرد درمانی را متحول کند.
افسردگی چیست؟
افسردگی وضعیتی روانی است که با خلق پایین مداوم یا از دست دادن علاقه و لذت در زندگی مشخص میشود. نکته جالب این است که حتی بدون خلق پایین هم میتوان این تشخیص را گرفت. خلق پایین شایعترین علامت افسردگی است و بیش از ۹۰ درصد مبتلایان آن را تجربه میکنند. «آنهدونیا» یا ناتوانی در لذت بردن، حدود دوسوم بیماران را درگیر میکند. به گفته رویزر، افسردگی مفهومی مبهم است.
راهنمای ICD-10 برای تشخیص افسردگی ۹ علامت فهرست میکند که وجود ۵ مورد برای تشخیص کافی است. برخی نشانهها مانند اختلال خواب میتوانند به صورت کمخوابی یا پرخوابی بروز کنند. این یعنی ترکیبهای بسیار متفاوتی از علائم ممکن است وجود داشته باشد، بدون اینکه لزوماً یک علت مشترک داشته باشند. نظریه قدیمی کمبود سروتونین به گفته او بسیار سادهانگارانه و متعلق به دهه ۱۹۶۰ است. به نظر میرسد تغییرات در چند بعد عملکرد مغز باعث بروز علائم مختلف میشود.
سه نوع اصلی افسردگی
مطالعهای در دانشگاه واشینگتن در سنتلوئیس با استفاده از دادههای بانک زیستی بریتانیا، سه الگوی شایع افسردگی را شناسایی کرده است:
-
خلق پایین بدون کاهش انگیزه: احساس غم، بیحسی یا پوچی دستکم دو هفته، تحریکپذیری یا عصبانیت بیش از حد، احساس گناه یا شرم بیمورد، نگاه منفی مداوم به خود و تواناییها.
-
کاهش انگیزه بدون خلق پایین: خستگی مداوم با وجود خواب کافی، مهمغزی و مشکل در تمرکز یا تصمیمگیری، ناتوانی در انجام کارهای روزمره، کاهش میل جنسی، از دست دادن علاقه به دیگران و فعالیتها.
-
ترکیب خلق پایین و کاهش انگیزه: مجموعهای از علائم هر دو گروه بالا.
دکتر ژانین بایستربوش، نویسنده اصلی پژوهش، میگوید علائم مختلف با الگوهای متفاوتی در مغز مرتبطاند، هرچند افراد با علائم مشابه گاهی الگوهای مغزی متفاوتی دارند. به همین دلیل بسیاری از عصبپژوهان دیگر به یک توضیح واحد برای افسردگی باور ندارند.
رویزر توضیح میدهد که مدارهای مغزی مربوط به انگیزه با علائمی مثل بیانرژی بودن و مهمغزی ارتباط دارند، در حالی که مدارهای دیگری مسئول پردازش احساسات منفی هستند. این مدارها میتوانند بر یکدیگر تأثیر بگذارند و همین شناخت میتواند در آینده به مداخلات هدفمندتر منجر شود.
نقش ژنتیک و التهاب
وراثتپذیری افسردگی حدود ۴۰ تا ۵۰ درصد برآورد میشود. تجربههای زندگی نیز میتوانند خطر را افزایش دهند. نظریه جدیدی مطرح است که التهاب مزمن بدن ممکن است باعث تغییرات مغزی مرتبط با افسردگی شود. این احتمال توضیح میدهد که چرا هم ورزش و هم برخی داروهای ضدافسردگی اثرات ضدالتهابی دارند.
درمانهای مناسب برای انواع مختلف افسردگی
به گفته دکتر یوت شلین، تصویربرداری مغزی میتواند در آینده به پیشبینی نتیجه درمان کمک کند و بر اساس علائم خاص هر فرد، درمان را شخصیسازی کند.
برای خلق پایین بدون کاهش انگیزه:
-
داروهای ضدافسردگی (SSRI): بیشترین اثر را بر کاهش هیجانات منفی دارند.
-
رفتاردرمانی شناختی (CBT) و سایر گفتوگو درمانها: تمرکز بر تغییر الگوهای فکری منفی و بهبود روابط.
برای خلق پایین همراه با کاهش انگیزه:
-
ذهنآگاهی: مدیتیشن و تمرینات مشابه برای کاهش استرس و اضطراب که اغلب همراه افسردگی دیده میشود.
برای خلق پایین شدید
-
تحریک عمقی مغز (DBS): جراحی پیشرفته برای موارد مقاوم به درمان.
-
تحریک مغناطیسی مغز (TMS): روشی غیرتهاجمی که برخی مراکز آن را ارائه میدهند.
برای کاهش انگیزه
-
ورزش: حداقل ۱۵۰ دقیقه در هفته، با تأثیر ویژه بر آنهدونیا.
-
کتامین: با شواهد قویتر برای بهبود مشکلات انگیزشی، اما هنوز در برخی کشورها برای افسردگی مجوز رسمی ندارد.
رویزر تأکید میکند: «هیچ درمان واحدی برای همه وجود ندارد. اگر یک روش جواب نداد، باید با پزشک درباره گزینههای دیگر صحبت کرد.»