فوت و فن زندگی؛ راز شادی در سنین بالا: ۵ عادت افراد شاد

پنج عادت کلیدی از رها کردن تلاش برای جلب رضایت همه تا پذیرش خود واقعی به افراد کمک میکند با بالا رفتن سن شادتر و رضایتمندتر زندگی کنند.
فرارو- برخلاف تصور رایج که پیری را با کاهش شادی همراه میداند، بسیاری از افراد با افزایش سن به آرامش، رضایت و معنا دست مییابند و روابط و نگاهشان به زندگی عمیقتر میشود.
به گزارش فرارو به نقل از وگ اوت، باور رایجی وجود دارد که پیری مساوی با افت اجتنابناپذیر است؛ اینکه بهترین روزهای زندگی پیشتر گذشته و شادی با هر سال کمتر میشود. اما واقعیت این است که بسیاری نه با وجود افزایش سن، بلکه به واسطه آن شادتر میشوند. آنان آرامشی از خود ساطع میکنند که تقلیدشدنی نیست و حکمتی در رفتارشان دیده میشود که شتابزدگی در آن جایی ندارد.
دکتر «لورا کارستنسن»، مدیر مرکز طول عمر دانشگاه استنفورد، میگوید: «پیری پیشرفتهای چشمگیری به همراه دارد، افزایش دانش، تجربه و بهبود جنبههای عاطفی زندگی. بله، افراد مسنتر شادترند. آنها حتی از افراد میانسال و جوان نیز شادتر هستند.» این وضعیت تنها نتیجه خوششانسی یا ژنتیک خوب نیست؛ بلکه حاصل عادتها و شیوههای فکری مشخصی است که این افراد در طول زندگی پرورش دادهاند. آنها آموختهاند با روند پیری همراه شوند، نه اینکه با آن بجنگند.
۱. کنار گذاشتن تلاش برای راضی نگه داشتن همه و تمرکز بر روابط اصیل
با افزایش سن، افراد نسبت به مکالمات سطحی و دوستیهای بیمایه کمحوصلهتر میشوند. دلیل این امر روشن است: انسان با گذر زمان در انتخاب محل سرمایهگذاری انرژی عاطفی خود گزینشیتر عمل میکند. نیاز آزاردهنده به جلب رضایت همگان، که در سالهای جوانی بخش بزرگی از وقت و انرژی را میبلعد، بهتدریج رنگ میبازد. در این مرحله، افراد تنها روی روابطی سرمایهگذاری میکنند که برایشان معنا دارد. این تغییر به معنای گوشهگیری نیست، بلکه شناخت این حقیقت است که جلب رضایت همه، در نهایت هیچکس را، حتی خود فرد، راضی نمیکند. نتیجه این رویکرد، مکالمات عمیقتر، خندههای واقعیتر و دوستیهایی است که نیرو میبخشند نه اینکه انرژی را بگیرند.
۲. رها کردن دغدغههای خارج از کنترل
بیخوابیهای ناشی از نگرانی درباره نظر رئیس یا تحلیل بیش از حد یک پیام کوتاه مبهم، در سنین بالاتر کمتر رخ میدهد. افراد شادتر با افزایش سن توانایی تشخیص میان امور قابل کنترل و غیرقابل کنترل را بهدست میآورند. این نگرش به معنای تسلیم شدن نیست، بلکه نوعی مدیریت استراتژیک انرژی است. آنها آموختهاند که نگرانی درباره انتخابهای شغلی فرزند بزرگسال یا رویدادهای سیاسی دور از دسترس، تنها اتلاف ذهن و نیروست. سالها تلاش بیثمر برای تغییر امور غیرقابل تغییر، در نهایت به این درک میانجامد که آرامش حاصل از رها کردن، بسیار ارزشمندتر از توهم کنترل است. انرژی ذخیرهشده در این فرایند، صرف موضوعاتی میشود که واقعاً اهمیت دارند و قابلیت اثرگذاری دارند.
۳. یافتن هدفی فراتر از شغل
برای بسیاری، بازنشستگی یا کنار گذاشتن یک شغل طولانیمدت، به معنای بحران هویت است. اما افرادی که با افزایش سن شادتر میشوند، بهجای افسوس، منابع جدیدی برای معنا پیدا میکنند. این معنا میتواند در قالب راهنمایی جوانترها، فعالیتهای داوطلبانه، یا پیگیری رویاهای قدیمی مانند نوشتن کتاب باشد. نکته مهم این است که ارزشمندی آنها دیگر به سمت شغلی یا میزان درآمد گره نخورده است. این تغییر، حس آزادی به همراه دارد و به آنها اجازه میدهد خود را نه بر اساس گذشته، بلکه بر اساس ظرفیتهای آینده تعریف کنند.
۴. ترجیح کیفیت روابط به کمیت آنها
با گذشت سالها، نیاز به تقویم اجتماعی شلوغ برای احساس ارزشمندی کمرنگ میشود. این افراد درک کردهاند که تنهایی به معنای نبود همراه نیست، بلکه حاصل فقدان ارتباط معنادار است. ترجیح آنها گذراندن یک شام آرام با دوست صمیمی است تا حضور در مهمانی شلوغی که کسی آنها را عمیق نمیشناسد. این انتخاب به ایجاد شبکهای کوچک اما مستحکم از روابط واقعی منجر میشود. کسانی که در لحظات مهم حضور دارند و درک متقابل واقعی وجود دارد.
۵. پذیرفتن خود واقعی بهجای تعقیب یک ایدهآل
شادترین افراد مسن، دست از تلاش برای تبدیل شدن به نسخهای دیگر برداشتهاند. آنها در پی آن نیستند که تصویری از «باید»های دوران جوانی را زنده کنند. این رویکرد به معنای توقف رشد نیست، بلکه رهایی از عذرخواهی برای ماهیت واقعی خود است. درونگراها دیگر خود را مجبور به حضور در رویدادهای شلوغ نمیکنند. افراد خلاق از وانمود کردن به تمایل به مسیرهای مرسوم کاری دست میکشند. دوستداران خلوت، بهجای احساس گناه بابت نرفتن به مهمانی، از شبهای آرام لذت میبرند. پذیرش اینکه چه کسی هستید، آرامشی عمیق به همراه دارد و باعث میشود فرصتها و افراد مناسب به سمت شما بیایند.
واقعیت این است که تراژدی واقعی در پیری نیست، بلکه در صرف سالهای جوانی به نگرانی درباره آینده و غفلت از پرورش عادتهایی نهفته است که میتوانند کیفیت زندگی را دگرگون کنند. پیری بهتنهایی تضمینی برای شادی نیست، اما چشماندازی که به همراه دارد، میتواند جادویی باشد. مهمتر از همه اینکه هر کسی، در هر سن، میتواند از همین امروز آغاز کند و این نگاه را در زندگیاش پرورش دهد.