شخصیت «نوع ب» در کانون توجه: آرام، غیرقابل پیشبینی و رها

شخصیت نوع ب با ویژگیهایی چون آرامش، بیخیالی و آزادمنشی، این روزها بهعنوان پاسخی فرهنگی به فشارهای کاری و فرسودگی شغلی مورد توجه قرار گرفته است.
فرارو- در حالی که پژوهشهای علمی شخصیت را طیفی از ویژگیها میدانند نه دستهبندیهای ثابت، فرهنگ عمومی همچنان به برچسبهایی مانند نوع آ و ب گرایش دارد؛ برچسبهایی که گرچه سادهانگارانهاند، اما به افراد در بیان هویت و مقابله با انتظارات اجتماعی کمک میکنند.
به گزارش فرارو به نقل از گاردین، در دنیای امروز که فشار کار و فرهنگ «پرکاری» یا همان hustle culture به بخشی جدانشدنی از زندگی بسیاری از افراد تبدیل شده است، مفهومی قدیمی دوباره بر سر زبانها افتاده: شخصیتهای نوع ب. این دسته از افراد که در مقابل شخصیتهای بهاصطلاح نوع آ قرار میگیرند، بهعنوان انسانهایی آرامتر، بیخیالتر و آزادتر شناخته میشوند؛ ویژگیهایی که حالا، در عصر فرسودگی شغلی و اضطرابهای مدرن، برای بسیاری جذاب به نظر میرسند.
یک نمونه واقعی از «نوع ب»
هلن راتلج، مدیر اجرایی حوزه سلامت، خود را فردی «نوع آ» میداند؛ دقیق، وقتشناس و هدفگرا. او اما دوستی دارد که برعکس، بهگفتهاش یک «نوع ب» تمامعیار است؛ دوستی که شاید خریدن بلیت گرانقیمت برایش ریسک باشد، چون احتمال دارد اصلاً در لحظه آخر نیاید. با این حال، همین دوست ناگهان میتواند کاری غافلگیرکننده و ارزشمند انجام دهد؛ مثل وقتی که بیخبر برای دختر راتلج، هنگام اسبابکشی، یک سرویس کامل ظرف و یک همزن برقی هدیه آورد. بهگفته راتلج، همین بیبرنامگی و خودانگیختگی است که برای اطرافیان الهامبخش میشود و آنها را به سمت آزاداندیشی سوق میدهد.
شخصیت نوع ب؛ از شبکههای اجتماعی تا فرهنگ عمومی
امروز، «نوع ب» بودن در شبکههای اجتماعی، بهویژه تیکتاک، به موضوعی پرطرفدار تبدیل شده است. هزاران ویدئو با هشتگ مرتبط منتشر میشود؛ برخی آن را جشن میگیرند و برخی نیز به شوخی میگیرند. این بازتعریف فرهنگی به افراد کمک کرده تا خود را بهتر درک کنند؛ گویی برچسبی برای شیوه رفتارشان پیدا کردهاند، چه در محیط کار و چه در تعامل با شخصیتهای «نوع آ». اما روانشناسان تأکید میکنند که این دستهبندیها پایه علمی محکمی ندارند. کالین دییانگ، مدیر آزمایشگاه شخصیت در دانشگاه مینهسوتا، توضیح میدهد که شخصیت در واقع طیفی از ویژگیهاست، نه مجموعهای از تیپهای ثابت. گرچه دستهبندیها میتوانند آرامشبخش باشند، اما همزمان محدودکننده نیز هستند.
خاستگاه تاریخی شخصیتهای آ و ب
مفهوم «نوع آ» و «نوع ب» نخستین بار در دهه ۱۹۵۰ توسط دو متخصص قلب مطرح شد. آنان به دنبال ارتباطی میان شخصیت و احتمال حمله قلبی بودند. در این نگاه، «نوع آ» رقابتی، پرکار و تا حدی پرخاشگر معرفی شد، در حالی که «نوع ب» معادل آرام، بیخیال و غیررقابتی شناخته شد. جالب آنکه بخش قابل توجهی از این پژوهشها با حمایت مالی صنایع دخانی انجام شد؛ تلاشی برای مقصر نشان دادن ویژگیهای شخصیتی به جای سیگار در مشکلات سلامتی. با گذشت زمان، پژوهشهای بیشتر نشان دادند که این تقسیمبندی سادهانگارانه است. اضطراب شدید میتواند با مشکلات جسمی ارتباط داشته باشد، اما ویژگیهایی مانند وظیفهشناسی و تلاشگری معمولاً به سلامت بهتر منجر میشوند.
امروز روانشناسان چه میگویند؟
امروزه اغلب روانشناسان به جای مدلهای تیپی، از الگوهای مبتنی بر ویژگیها استفاده میکنند. معتبرترین این الگوها «مدل پنج عامل بزرگ» است که شامل گشودگی، وظیفهشناسی، برونگرایی، توافقپذیری و روانرنجوری است. افراد در هر یک از این پنج بُعد، درجات متفاوتی دارند. با این حال، فرهنگ عمومی همچنان برچسبهای سادهتر را میپسندد. همانطور که کریستوفر سوتو، استاد روانشناسی در کالج کلبی، میگوید: مردم دوست دارند با دستهبندیهایی ساده خود را تعریف کنند؛ حتی اگر از نظر علمی ناقص باشد.
چرا شخصیت نوع ب محبوب شده است؟
با تشدید فشار کاری و ارزشگذاری جامعه بر بهرهوری، بسیاری از افراد به سمت الگویی آرامتر گرایش پیدا کردهاند. شخصیت نوع ب برای بسیاری نماد رهایی از این فشار است. هلن راتلج نیز به همین نکته اشاره میکند: روزگاری «نوع آ» در محیط کار تحسین میشد، اما امروز با افزایش فرسودگی شغلی، صفات نوع ب مانند آرامش و انعطافپذیری ارزشمندتر به نظر میرسند. الکسی نوویکوف، هنرمندی که خود را بیشتر «نوع ب» میداند، میگوید: «من نمیخواهم نوع آ باشم، آنها بیش از حد سختگیر و محدود به قوانین به نظر میرسند.» او معتقد است فاصله گرفتن از معیارهای سنتی موفقیت، فضا و آزادی ذهنی بیشتری برای لذت بردن از زندگی فراهم میکند.
اصرار بر دستهبندیها؛ چرا؟
با وجود انتقادات علمی، مفهوم شخصیتهای آ و ب همچنان پابرجاست. روانشناسان میگویند این سادگی دلیل اصلی جذابیت آن است. طبقهبندیها مانند تست مایرز-بریگز یا مدل اِنیاگرام نیز محبوبیت مشابهی دارند؛ چرا که تعاریف گسترده و اغلب مثبت ارائه میدهند. البته، همین جذابیت میتواند خطرناک باشد. برخی شرکتها هنگام استخدام به این دستهبندیها اتکا میکنند و همین امر ممکن است باعث نادیده گرفتن استعدادها شود. افراد نیز ممکن است در صورت نداشتن ویژگیهای نوع ایدهآل دچار خود سرزنشی شوند. با این حال، برای بسیاری، این برچسبها نوعی همدلی اجتماعی ایجاد میکند. کیمبرلی ویلیامز، مدیر منابع انسانی، میگوید: «وقتی فهمیدم میتوانم نوع ب باشم، احساس کردم تنها نیستم. دیگر کمتر حس میکنم باید حتماً یک نوع آ بینقص باشم.»
آیا میتوان ویژگیها را تغییر داد؟
یکی از نکات کلیدی در روانشناسی مدرن این است که ویژگیهای شخصیتی ثابت و غیرقابل تغییر نیستند. دییانگ میگوید: «این تصور که شخصیت افراد تغییر نمیکند، درست نیست.» تغییر ممکن است زمانبر باشد، اما امکانپذیر است. به گفته اموری بک، استاد روانشناسی در دانشگاه کالیفرنیا دیویس، تمرین و آگاهی میتواند به افراد کمک کند تا حتی در ویژگیهایی که برایشان دشوار است پیشرفت کنند.
از نگاه تجربههای شخصی
جوانا وندل، نویسنده علمی، میگوید در برخی شرایط خود را بیشتر «نوع آ» میبیند، مثل وقتشناسی در سفر، اما در سایر موقعیتها آرامش و انعطاف نوع ب را ترجیح میدهد. این تجربه نشان میدهد که شخصیتها بسته به موقعیت قابل تغییر و ترکیبی هستند. همچنین سوزانا بارد، مدیر یک آژانس خلاقیت، معتقد است که در دوران نوجوانی فکر میکرده «نوع ب» بودن نقطه ضعف است. اما بعدها در محیطهای کاری خلاق فهمیده همین ویژگیها، مانند تفکر آزاد و غیرساختاریافته، مزیتی بزرگ محسوب میشود.
شخصیت نوع ب اگرچه پشتوانه علمی محکمی ندارد، اما در فرهنگ عمومی جایگاه ویژهای یافته است. این برچسب ساده به افراد کمک میکند هویت خود را بهتر بیان کنند و در جامعهای که از آنها انتظار بهرهوری بیوقفه دارد، فرصتی برای آرامتر زیستن بیابند. روانشناسان اما تأکید میکنند که در نهایت، هر فرد ترکیبی منحصر بهفرد از ویژگیهاست. به تعبیر بارد: «ما همه انسانهایی با نقاط قوت و گرایشهای متفاوت هستیم و احتمالاً کل الفبا برای توصیف ما لازم است.»