بحران آب یا بحران حکمرانی آب؟

بارها گفتهایم که بحران در پیش است و اگر تدبیر نکنیم؛ سیلاب بحران آب، ما را با خود خواهد برد. بارها از بروز نقطه ناترازی قطعی و به چشم آمدن بحران آب در شوون مختلف زندگی در سال ۱۴۱۲ گفتم. بنا بر تحقیقات مختلف از جمله مرکز ملی مطالعات آب و کشاورزی اتاق ایران، متغیرهایی نظیر بارش، افزایش دما و مصرف، متغیرهایی هستند که رفتار خطی ندارند و ما بسیار زودتر از آن زمان با بحران مواجه خواهیم شد.
روزنامه اعتماد در یادداشتی با عنوان «۱۴۱۲ بدون آب» به بحران جدی آب در سالهای پیش رو و لزوم برنامهریزی در این مورد حیاتی پرداخته است.
این روزنامه در این زمینه نوشت: بارها گفتهایم که بحران در پیش است و اگر تدبیر نکنیم؛ سیلاب بحران آب، ما را با خود خواهد برد. بارها از بروز نقطه ناترازی قطعی و به چشم آمدن بحران آب در شوون مختلف زندگی در سال ۱۴۱۲ گفتم. بنا بر تحقیقات مختلف از جمله مرکز ملی مطالعات آب و کشاورزی اتاق ایران، متغیرهایی نظیر بارش، افزایش دما و مصرف، متغیرهایی هستند که رفتار خطی ندارند و ما بسیار زودتر از آن زمان با بحران مواجه خواهیم شد. اما نکته مهم اینجاست: کدام بحران؟
کشوری که ۱۰۰ میلیارد مترمکعب آب تجدیدپذیر دارد و اگر تا سقف ۵۱ میلیارد مترمکعب از آن را مصرف کند هیچ نگرانی از حیث پایداری سرزمین ندارد و در شرایطی که کل مصرف شرب کشور تنها ۹میلیارد مترمکعب و کل مصرف صنعت کمتر از ۴ میلیارد مترمکعب است چگونه میشود با بحران آب مواجه باشد؟ در کشوری که کل مصرف صنعت ۳.۷ میلیارد مترمکعب است و آب کشت یونجه ۸.۵ میلیارد مترمکعب، آیا بحران آب داریم یا بحران درایت و تدبیر؟
بر اساس پایهترین اصول اقتصاد خرد در چنین شرایطی، انتظار طبیعی - و منطقی - اقتصاد این است که قدر و قیمت آب افزایش یابد تا سیگنال کمآبی به جامعه منتقل شود و رفتار مصرفی تغییر کند. اما در عمل چه اتفاقی افتاده؟ دولت به عنوان بزرگترین بازیگر این بازار، با اقتصاد دستوری و قیمتگذاری غیرواقعی، مانع از شکلگیری این مکانیسم طبیعی شده است.
نتیجه آن است که ما امروز در کشوری زندگی میکنیم که آب کمیابترین منبع است، اما قیمت آن تقریبا رایگان است. اگر در سوخت، سخن از یارانه مخرب میکنیم که پرداخت این یارانه سبب تضییع اقتصادی میشود، بهای یارانه یا بهتر بگویم بهای ناکارآمدی حکمرانی آب نه از جیب شهروند که از شیره جان کشور پرداخت میشود.
در این فضا هم اقتصاد را میبازیم و خدای ناکرده هم تمدن را!
بر اساس مطالعات مرحله دوم قانون جامع آب کشور تا سال ۱۴۲۵ ما نیاز به ۶۲ میلیارد دلار سرمایهگذاری در صنعت آب کشور داریم و ناگفته پیداست که دولت در تامین بخش کوچکی از این مبلغ هم قاصر خواهد بود. مادامی که چرخ بر این مدار بچرخد حصول این سرمایهگذاری رویایی بیش نخواهد بود.
صنعت آب ایران بهرغم مشکلات حادی که به واسطه حکمرانی ناکارآمد آب به آن تحمیل شده است؛ امروز در شرایط بحرانی شدید به سر میبرد، اما با قاطعیت عرض میکنم که این صنعت به لحاظ فنی، مهندسی و دانش فرآیندی از هندوستان تا آفریقا بدون رقیب است.
فعالان این صنعت در ۴ قاره دنیا در امر صادرات خدمات فنی مهندسی فعال و موفق هستند و سالهاست با افتخار تاسیسات و پروژههای مختلف زنجیره صنعت آب اعم از آبرسانی، شبکههای جمعآوری فاصلاب، تصفیهخانههای آب و فاضلاب را در جای جای کشور و بهطور کاملا بومی اجرا میکنند. ما در کشور نه مشکل کمی آب داریم و نه مشکل مهندسی و فنی. ما تنها و تنها یک مشکل داریم و آن هم ضعف مفرط ساختار حکمرانی آب است.
نویسنده: رضا حاجکریم، رئیس فدراسیون صنعت آب ایران