شاهکاری که ظرف یک روز خلق شد

«پونت نوف، پاریس»(Pont Neuf, Paris) یک شاهکار از «پیر آگوست رنوآر» هنرمند امپرسیونیسم فرانسوی و هنر پاریسی است. این اثر از طریق نگاه یکی از بااستعدادترین امپرسیونیستها، میراث غنی پاریس را کاوش میکند.
گاهی نبوغ هنرمند به اندازهای گیرا و پرقدرت است که نمود آن را نه در چند اثر دستچین شده، بلکه در تک تک کارنامه هنری او میتوان دید. «پونت نوف، پاریس»، شاهکار «پیر-اگوست رنوآر» یکی دیگر از آثار مسحورکننده این هنرمند است که نه تنها تصویری زنده از پل تاریخی و خیابانهای پاریس ارائه میدهد، بلکه روایتگر زندگی روزمره، فرهنگ و هویت ملی فرانسه در دوران بازسازی پس از جنگ است. این اثر نشان میدهد چگونه هنر میتواند تاریخ، جامعه و زیبایی شهری را همزمان ثبت کند.
به گزارش ایسنا، «پونت نوف، پاریس»(Pont Neuf, Paris) یک شاهکار از «پیر آگوست رنوآر» هنرمند امپرسیونیسم فرانسوی و هنر پاریسی است. این اثر از طریق نگاه یکی از بااستعدادترین امپرسیونیستها، میراث غنی پاریس را کاوش میکند.
«پونت نوف، پاریس»(Pont Neuf, Paris)، نقاشی روغن روی بوم به ابعاد ۷۵.۳ در ۹۳.۷ سانتیمتر است. این اثر نمایی بلند از پل معروف پاریسی،«پونت نوف» را ارائه میدهد.
«رنوآر » در این اثر یک صحنه خیابانی زنده را به تصویر میکشد که با معماری سنگی رنسانس این پل، چراغهای گازی قرن نوزدهم و ساختمانهای کرانه چپ سن قاببندی شده است. تعداد بیشماری از مردم با اسب، اتوبوسها و حتی چرخ دستی در هر دو جهت از پل عبور میکنند.
ساخت «پونت نوف» در سال ۱۵۷۸ میلادی تحت فرمان پادشاه «هنری سوم» آغاز شد و ۲۹ سال بعد در سال ۱۶۰۷ میلادی در دوران پادشاه «هنری چهارم» به پایان رسید. «پونت نوف» به معنای «پل جدید» است، اما بهطور طنزآمیز، اکنون قدیمیترین پل باقیمانده در پاریس است. این پل از سنگ ساخته شده، طول آن ۲۳۲ متر و عرض آن ۲۲ متر است. این پل از کرانه چپ پنج قوس و از کرانه راست هفت قوس تشکیل میدهد و در وسط به جزیره سیته، جایی که کلیسای جامع نوتردام پاریس قرار دارد، متصل میشود.
این پل یک دستاورد انقلابی در برنامهریزی شهری و سیستم بهداشت عمومی بود زیرا پیادهروهای مشخصی در دو طرف مسیر عبور خودروها ایجاد کرد و جریان ترافیک ایمن و روان را ترویج داد. این پل قرنها پیش از برج ایفل به یک نماد بینالمللی پاریس تبدیل شد. نقاشی رنوآر یک اثر نمادین را به تصویر میکشد که نبوغ رنسانس فرانسه را با زندگی پاریسی قرن نوزدهم پیوند میدهد.
رنوآر نیز مانند بسیاری از همعصران امپرسیونیست خود، ترجیح میداد به سبک نقاشی در فضای باز، اثر هنری خلق کند تا فضا را حس کرده و سپس در نقاشی ثبت کند. با این حال، رنوآر در این شاهکار رویکرد کمی متفاوتی اتخاذ کرد.
نشستن در فضای باز روی یکی از کرانههای رودخانه دیدگاه بلند لازم برای ثبت شکوه کامل پل را فراهم نمیکرد. بنابراین، رنوآر به مالک یک کافه در کرانه راست مراجعه کرد و خواست از طبقه اول خصوصی کافه، بالاتر از طبقه همکف عمومی، پل را مشاهده کند. مالک کافه با دریافت مبلغی اجاره موافقت کرد تا رنوآر بتواند از طبقه بالا نقاشی کند. رنوآر تنها یک روز اجاره را پذیرفت و تابلو «پونت نوف، پاریس» را در یک نشست نقاشی کرد! چه مهارت و چه استادی!
«ادموند رنوآر»، برادر کوچکتر «پیر-اگوست»، در روز نقاشی «پونت نوف، پاریس» همراه او بود. ادموند فقط ناظر نبود، بلکه همکار و دستیار ارزشمندی بود. در حالی که «پیر-اگوست» از پنجره کافه نقاشی میکرد، ادموند روی پل بود تا عابرانی که از نظر بصری جالب بودند را متوقف کند تا به نقاش کمک کند.
ادموند رنوآر بیش از یک دستیار نقاش بود. او همچنین مدل نقاشی برادرش بود و در اثر دو بار دیده میشود: در پیشزمینه مرکزی با عصا و کلاه حصیری زرد و همچنین در سمت چپ پیشزمینه در حال عبور از پل.
رنوآر جنب و جوش خیابان پاریسی را با حس یک ناظر هیجانزده ثبت میکند. بیننده مانند رنوآر تجربه تماشای مردم را دارد و میتواند داستانهای مختلف پشت هر شخصیت را تصور کند.
رنوآر نقاشی «پونت نوف، پاریس» را بلافاصله پس از جنگ معروف فرانسه و پروس (۱۸۷۰–۱۸۷۱) نقاشی کرد. این اثر چشمانداز امیدبخش از پاریس در حال بازسازی ارائه میدهد.
«پونت نوف، پاریس»، شاهکاری از امپرسیونیسم فرانسوی و هنر پاریسی است. این نقاشی تاریخ رنسانس فرانسه، جمعیت زنده جامعه قرن نوزدهم و زیبایی مدرن پاریس را کاوش میکند.
درباره «رنوآر»
موضوع نقاشیهای «رنوآر» اغلب مردم و منظره بودند و دوستانش را به عنوان مدل نقاشیهایش انتخاب میکرد. همان طور که گفته شد به رغم مقاومتهای اولیه در برابر آثار «رنوآر»، نقاشیهای او به رسمیت شناخته شدند و مورد تحسین قرار گرفتند. حتی دولت فرانسه یکی از نقاشیهای او را خرید. همه چیز به خوبی پیش میرفت اما متاسفانه در سال ۱۸۹۹ به بیماری روماتیسم مفصلی مبتلا شد. این بیماری سبب درد و تورم زیاد در مفاصل و در مواردی سبب تغییر شکل مفاصل میشود. دستهای «رنوآر» دچار تغییر شکل مفصلی شده بودند. به دنبال این بیماری، حرکت «رنوآر» محدود شد و هر حرکت برای او درد و تلاش زیادی را به همراه داشت.
«جین رنوآور» پسر این هنرمند در کتابش با عنوان «پدرم، رنوآر»، واکنش مردم نسبت به نقاشیهای «رنوآر» پس از دیدن دستهای این هنرمند را این طور شرح داده است: «بازدیدکنندگانی که برای این مسئله آماده نبودند نمیتوانستند از تغییر شکل دستهایش چشم بردارند. با اینکه جرأت نمیکردند به این موضوع اشاره کنند اما با عباراتی همچون «این غیر ممکن است!»، «او چطور این نقاشیها را با چنین دستهایی نقاشی کرده است؟» و «حتما رمزی و رازی درباره این موضوع وجود دارد.»، احساساتشان را بروز میدادند.»
با وجود این موضوع، «رنوآر» خلق تابلوهای نقاشی را تا پایان عمرش یعنی تا سال ۱۹۱۹ ادامه داد. او تابلوهای نقاشی خلق کرد که با توجه به اینکه حرکت دادن مچهایش برایش کاری دشوار و دردناک بوده است، به طور حیرتآوری زیبا به تصویر کشیده شدهاند. شاید پاسخ به حیرت درباره زیبایی نقاشیهایش به رغم بیماری «رنوآر» در کلام خودش باشد.
«پیر آگوست رنوآر» در سال ۱۸۴۱ در فرانسه متولد شد. رنگهای زنده تابلوهای نقاشی «رنوآر» رنجی که این هنرمند به خصوص در سالهای پایانی عمرش متحمل شد را پنهان کرده است.
او در سن ۲۱ سالگی وارد مدرسه هنرهای زیبای پاریس شد و توسط «چارلز گلایر» تعلیم دید. در آنجا بود که با «کلود مونه»، «آلفرد سیسلی» و «فردریک بازیل» آشنا و دوست شد.
«رنوآر» در کنار این نقاشها به عنوان یکی از مهمترین هنرمندان امپریسیونیست شناخته میشود. حتی با اینکه تابلوهای نقاشی او همچون دوستانش در ابتدا از سوی مردم و آکادمی رد شدند، «رنوآر» با گذشت زمان به یکی از تحسینشدهترین هنرمندان نسل خود تبدیل شد. محبوبیتی که تا به امروز همچنان باقی مانده است.