ترنج موبایل
کد خبر: ۹۰۷۳۵۰

آینده‌ای مبهم برای «سریال محکوم»؛ موفقیت یا شکست؟

آینده‌ای مبهم برای «سریال محکوم»؛ موفقیت یا شکست؟

«محکوم» به دنبال نمایش آینه‌ای از درد و رنج‌های جامعه است، در حالی که وجود ضعف‌ها سریال را تبدیل به اثری شکست‌خورده در قسمت‌های پخش شده کرده است.

تبلیغات
تبلیغات

فرارو- قسمت چهارم سریال «محکوم» امروز 2 مهر از شبکه نمایش خانگی منتشر شد.

به گزارش فرارو، این سریال داستان زندگی زنی به نام نسرین را روایت می‌کند که ازدواج مجددش همه چیز را به هم ریخته و حالا باید  برای نجات پسرش از اتهام قتل تلاش کند. سریالی در ژانر جنایی که با وجود ایده جذاب، ضعف‌هایی دارد که تبدیل به اثری ماندگار نمی‌شود.

نسرین با بازی ساره بیات در قامت یک دادیار و خسرو با بازی کوروش تهامی چالشی هولناک را تجربه می‌کنند، آنجا که عشق روی وظیفه و اخلاق حرفه‌ای سایه می‌اندازد. خسرو با مادر یکی از بیمارانش ازدواج کرده و نسرین زنی در ظاهر مقتدر که وارد یک دوراهی انتخاب شده است.

شخصیت‌پردازی سطحی با بازی متفاوت پژمان جمشیدی

پژمان جمشیدی در سریال محکوم

مرگ تابان قرار بوده نقطه عطف داستان باشد و سریال از یک قصه خانوادگی آرام به سمت جنایی و معمایی قدم بردارد. در ظاهر نیز همه مولفه‌های لازم برای رسیدن به این هدف وجود دارد، اما مشکل اصلی این که آنچه روی کاغذ جذاب در اجرا و کارگردانی به شدت ضعیف از کار درآمده است. یکی از موضوعات مهم در این سریال، بازی متفاوت پژمان جمشیدی است. به نظر می‌رسد او باید بازی در کمدی‌های سخیف را کنار بگذارد، چرا که در سریال «محکوم» سطحی دیگر از قابلیت بازیگری را نشان می‌دهد.

صحنه مواجهه خسرو با جنازه نشان می‌دهد که اشکال کجاست. ناباوری او نه در سکوت و نگاه‌های خیره جان می‌گیرد و نه در انکار اتفاق تا عرقی سرد بر پیشانی مخاطب بنشاند. روی کاغذ همه چیز غمگین و جانکاه، اما در عمل کارگردان نتوانسته صحنه‌ها را مهار کند و اجازه نداده بازیگر با بدن و صدا نشان دهد چه فاجعه‌ای رقم خورده است.

«محکوم» همچنان با ضعف شخصیت‌پردازی روبرو است، مواجهه افراد با مخالفت مهیار برای ازدواج مادرش برآمده از نگاه سطحی سریال به جامعه است. این سریال بیش از آنکه در حال ساختن جهان معما و هیجان باشد، ایده خود را به ناکجاآباد می‌برد. بدون آنکه پتانسیل‌های لازم یعنی اجرا و بازی را به همراه داشته باشد. در واقع وقتی یک اثر تنها بر یک مولفه تاکید و سایر عناصر را جدی نمی‌گیرد داستان به کلیشه و نابودی می‌رسد. همان چیزی که مخاطب در آثار زیادی دیده است، به عنوان مثال سکانس‌ خاکسپاری تابان باید یکی از دردناک‌ترین صحنه‌های سریال باشد تا بار عاطفی و اجتماعی داستان بالا رود. با این حال همه چیز مانند یک مراسم ساده با جمعیتی بی‌‌‌‌روح به نظر می‌رسد که هر کدام چتری در دست دارند. در نهایت «محکوم» ایده‌ای جذاب دارد که در عمل تکرار کلیشه‌ها و ضعف در خلق موقعیت‌های پرکشش آن را به تجربه‌ای شکست خورده تبدیل کرده است.

تبلیغات
تبلیغات
ارسال نظرات
تبلیغات
تبلیغات
خط داغ
تبلیغات
تبلیغات