جمهوری اسلامی/ مردم چه تقصيري دارند
یک روزنامه در سرمقاله خود به بررسی منازعات لفظی مسئولان کشور در شرایط کنونی پرداخته است.
در سرمقاله روزنامه جمهوری اسلامی چنین میخوانیم: منازعات لفظي مسئولان در سطوح بالا در هفته گذشته به اوج رسيد. از قضا هفته گذشته، زماني بود كه تهديدهاي خارجي هم به اوج رسيده بود و مدير كل آژانس بينالمللي انرژي اتمي نيز با انتشار گزارش سياسي خود درباره فعاليتهاي اتمي ايران، حلقه سوم توطئه جديد آمريكا عليه كشورمان را تكميل كرد و دشمنان ملت و بدخواهان نظام جمهوري اسلامي ايران براي او كف زدند.
اين ابراز دشمنيها و تهديدها بقدري آشكار و زياد بود كه رهبر معظم انقلاب در بيانات روز پنجشنبه خود در دانشگاه امام علي عليه السلام تهران با شديدترين لحن، آمريكا و كشورهاي اروپائي همسو با واشنگتن و رژيم صهيونيستي را به مقابله به مثل قدرتمندانه تهديد نموده و تأكيد كردند كه آنها اگر متعرض ايران شوند، با سيليهاي محكم و مشتهاي آهنين ارتش و سپاه و بسيج و كل ملت ايران مواجه خواهند شد.
در چنين شرايط ويژه اي، براي منازعه ميان مسئولان نظام جمهوري اسلامي، هيچ جائي وجود ندارد. يكي از مهمترين ويژگيهاي كساني كه در سطوح بالا در نظام جمهوري اسلامي مسئوليت ميپذيرند يا مسئوليتي به آنها واگذار ميشود اينست كه در گفتار و اعمال خود، قبل از هر چيز به مصالح عمومي جامعه بيانديشند و حفظ آرامش مردم و تلاش براي وحدت كلمه را به عنوان محوريترين اصل در همه حال رعايت نمايند.
مسئولان نظام جمهوري اسلامي، علاوه بر اينكه بايد به وظايف خود در اين زمينه عمل نمايند، وظيفه بالاترشان اينست كه با روش صحيح برخورد با ديگران به ويژه در تعامل با ساير مسئولان نظام، به مديران ردههاي پائينتر و عموم مردم آموزش بدهند و اخلاق مديريتي را كه آميزهاي از تواضع، ادب، احترام و حفظ حقوق آحاد مردم جامعه است در عاليترين مقياس نهادينه كنند.
اين، تفاوت جوهري نظام جمهوري اسلامي با ساير نظامهاي حكومتي است كه مسئولان آن فقط موظف به انجام كارهاي قانوني تعريف شده در شرح وظايف خود نيستند بلكه علاوه بر آن، بايد با گفتار و رفتار خود، اخلاق مديريتي و شيوه اسلامي كارگزاري را نيز در جامعه نهادينه كنند. طبيعي است كه فقط كساني ميتوانند از عهده چنين كاري برآيند كه خود به مراتب عالي تهذيب نفس رسيده باشند و اسير هواهاي نفساني به ويژه قدرت طلبي كه از خطرناكترين شاخههاي حب نفس است نباشند.
منازعات لفظي هفته گذشته مسئولان، كه البته محدود به اين مقطع زماني نيست و مدت هاست جامعه را گرفتار خود كرده، درست در نقطه مقابل آنچه از مسئولان نظام جمهوري اسلامي انتظار ميرود قرار داشت. اينكه روي اين مقطع زماني انگشت ميگذاريم به خاطر حساسيتي است كه به لحاظ اوج گيري تهديدات خارجي دارد والا با كمال تأسف بايد بگوئيم سال هاست كه جامعه ما گرفتار اين منازعات است.
ويژگي ديگر منازعات كنوني اينست كه ميان مسئولاني جريان دارد كه از نظر جناح بنديهاي رايج در يك جناح سياسي قرار دارند و اينطور نيست كه اعضاي دو جناح در مقابل همديگر صف بندي كرده باشند. متأسفانه وضعيت سياسي جامعه ما به طرفي سوق داده ميشود كه علاوه بر اينكه جناحها همديگر را تحمل نميكنند، زيرمجموعههاي يك جناح نيز به جنگ همديگر ميروند و انشعاب پشت انشعاب ايجاد ميكنند.
اشكال عمده چنين وضعيتي اينست كه امكانات، وقت و نيروها صرف منازعات درون جناحي ميشوند و از جهات مختلف، مردم و كشور لطمههاي سنگين ميبينند و دشمنان نيز به طمع ميافتند و البته در داخل نيز افراد فرصت طلب با سوءاستفاده از اختلافات، اهداف خود را دنبال ميكنند.
انتظار مردم از مسئولان نيز با آنچه مشاهده ميكنند كاملاً متفاوت است. مردم ميبينند قسمت قابل توجهي از وقت مسئولان صرف مچ گيريها و نسبت تخلف دادن به همديگر ميشود، چيزي كه به جاي اميد دادن به مردم، آنها را نگران ميكند.
در هفته گذشته چند بار از رئيس قوه مجريه نقل شد كه در سخنرانيهاي متعدد به قوه قضائيه اعتراض كرده و بازداشت بعضي افراد اجرائي به اتهام دست داشتن در اختلاس بزرگ سه هزار ميليارد توماني را خلاف قانون و نوعي اقدام براي تضعيف دولت دانسته است. در مقابل، دادستان كل كشور و سخنگوي قوه قضائيه، از موضع مسئوليتي كه در نظارت بر پرونده اختلاس بزرگ دارد اعلام كرد اين مطالب درست نيست و آماده پاسخگوئي به آنها هستم.
همين مسئول بلندپايه قوه قضائيه كه قبلاً وزير اطلاعات بود و همچنين وزير سابق امورخارجه درخصوص مطالبي كه رسانهها از قول رئيسجمهور درباره چگونگي عزل اين دو نفر از وزارت نقل كردهاند اعلام كردند اين مطالب دروغ است و در موقع مقتضي واقعيتها را خواهيم گفت.
رئيس قوه قضائيه نيز در پاسخ به اظهارات رئيسجمهور عليه عملكرد قوه قضائيه گفته است: "من براي حفظ حرمت اين افراد تا به حال سخن نگفته ام، اما متأسفانه حالا ما شدهايم محكوم عليه و مدعي عليه و كساني مدعي شدهاند. اما اين افراد اگر احساس ميكنند نياز است من بيان ميكنم كه چرا قوه قضائيه همكاري نكرده و لذا اعلام ميكنم اگر ما حفظ حرمت ميكنيم ديگران نبايد سوءاستفاده كنند و در مجالس رسمي حرفهائي مطرح كنند كه توجيه عقلاني ندارد."
نكته مهم اينست كه اجراي قانون، كه طبق قانون اساسي همه مردم كشور در برابر آن يكسان هستند، حرمت نميشناسد و انتظار مردم اينست كه مسئولان قوه قضائيه در جواب اعتراضاتي كه به عملكردشان صورت ميگيرد و نسبت تخلفي كه به آنها داده ميشود تعارفات را كنار بگذارند و با پاسخهاي مستدل و مستند افكار عمومي را روشن كنند.
اگر چنين روشي در پيش گرفته شود، از يكطرف به اين مناظرههاي غيرحضوري و ملال آور پايان داده ميشود و از طرف ديگر مردم ميتوانند با ملاحظه عملكرد قوه قضائيه درباره ادعاهائي كه وجود دارد قضاوت كنند و به درستي تشخيص بدهند كدام ادعا درست است و كدام نادرست.
با كمال تأسف اين نگراني عميق اكنون دوستان انقلاب و نظام جمهوري اسلامي را آزار ميدهد كه درست در شرايطي كه ملتهاي منطقه در مصافي تاريخي عليه آمريكا و رژيم صهيونيستي فعال هستند و در خود آمريكا و كشورهاي اروپائي تشكيل دهنده جبهه استعماري، مردم براي مبارزه عليه نظام سرمايهداري به پا خاستهاند و دولت آمريكا و صهيونيستها و ساير همدستان آنها به توطئه كردن عليه ملت ايران مشغولند، وقت و فكر مسئولان ارشد ما صرف متهم ساختن همديگر ميشود.
در اين مقطع زماني، نظام جمهوري اسلامي از يكطرف به همفكري مسئولان براي حل معضلات داخلي نياز دارد و همزمان بايد اين تعامل سازنده موجب فراغت فكري براي انديشيدن به راههاي كمك به ملتهاي آزاديخواه و مبارزي كه عليه نظام سلطه به حركت در آمدهاند گردد. وقتي به جاي اين اقدامات، مسئولان قوا به جان همديگر ميافتند، احساس مردم اين خواهد بود كه هيچيك از اين قوا از كارائي لازم برخوردار نيستند.
پديد آمدن چنين احساسي، نه به صلاح مسئولان است و نه به صلاح مردم. مسئولان، ميآيند و ميروند و خودشان بايد درباره آنچه به صلاحشان است تصميم بگيرند، اما سؤال اساسي اينست كه در اين ميان مردم چه تقصيري دارند؟