بادکنکهای اردکهای زرد به نماد دموکراسی خواهان تایلندی تبدیل شده اند.
در مورد
در فرارو بیشتر بخوانید
۱۴۵ مطلب
بادکنکهای اردکهای زرد به نماد دموکراسی خواهان تایلندی تبدیل شده اند.
صالحیاصفهانی عضو دپارتمان اقتصاد دانشگاه ایلینوی گفت: اساسا برای نیل به توسعه، وجود جامعه و حاکمیتی مردمسالار الزامی نیست و در برخی شرایط ممکن است نتیجه معکوس داشته باشد؛ برای مثال تجربه چین و ویتنام و چندین کشور دیگر شرق آسیا نشان میدهد که در فقدان مردمسالاری حرکت به طرف توسعه میتواند تحت شرایطی موفق باشد.
محمد ستاریفر، معاون اسبق سازمان برنامهوبودجه گفت: وقتی ما درگیر این سطح از معیشت باشیم، نمیتوانیم راجع به توسعه حرف بزنیم چراکه توسعه لشکر قوی و آدمهای امیدوار میخواهد. با وجود اینکه مهمترین مشکل معیشتی امروز مردم در حوزه اقتصادی است، اما گرفتاریهای بازار اقتصاد و معاش مردم را در نارساییها، واگراییها و فسادِ بازار سیاست میدانم. بازار سیاست باعث شده مردم تا این حد به مشقت و گرفتاری بیفتند. پس راهحل مسئله اقتصادی مردم که مهمترین درد کشور است، در درجه اول در حوزه سیاست خواهد بود.
محمد طبیبیان، اقتصاددان ایرانی گفت: حرکت بشر به سمت بلوغ ادامه مییابد، یعنی بلوغ اجتماعی یعنی آزادگی همه. برخی جوامع این راه را سادهتر طی میکنند، اینها جوامعی بودهاند که قشر فرهیخته آگاه و دارای ذهنی منظم و برخوردار از دانش اجتماعی بودهاند و مردم نیز بهتر به روندها توجه کردهاند. برخی با زحمت بیشتری در این راه پیش رفتهاند، آنهم برحسب درجه سردرگمی، شعارزدگی، تسلیم در برابر نیروهای مسلط، سرسپردگی و مزدوری قشر تحصیلکرده و روشنفکر. برخی جوامع هم کاملا ناموفق بوده و خواهند بود.
مکارم شیرازی گفت: خوشبختانه با افتضاح و رسوایى اخیر، که در جریان انتخابات آمریکا پیش آمد، ماهیّت حقیقى این نوع دموکراسى براى همگان روشن و هویدا شد. آنها که تمام صنعت و ادارات و کشور خود را با سیستم هاى الکترونیکی اداره میکنند بر سر شمارش ده الى پانزده هزار برگه رأى دعوى دارند، که آیا آن را به صورت دستی شمارش کنند یا به صورت الکترونیکی! این دعوى چه معنى دارد! کارى که به هر شکلى انجام دهند نهایتاً در یک روز به اتمام میرسد.
سخن بر سرِ آن بود که در دموکراسی هیچ نقطهی غیرقابل بازگشتی وجود ندارد. هیچ چیز خطرناکتر از آن نیست که مردم کنار میدان قرار یابند و همچون مأمورانِ معذور، منفعلانه به تماشای آنچه میگذرد بایستند. جداسازیِ دموکراسی از عنصرِ انسانیِ آن و گمان بردن به اینکه دموکراسی همچون ماشینی اتوماتیک به کار خویش مشغول است و میتواند پیش برانَد وهمی است خطرناک و آسیبزا.
قدرت ایدهها و اندیشههای کیسینجر، اشتراوس و آرنت برگرفته از ارزشی است که آنها برای تفکر آزاد و بیطرف قائل بودند که - در استنتاج هر سه نفر - به بهترین شکلی در کشور تازه اختیار شدهشان [آمریکا]به دست میآمد؛ و با اینحال، هیچیک از آنها مدافع پروپاقرص نهادهای آمریکایی نبودند.
صادق زیباکلام نوشت: آیا بهواسطه این احتمال که مردم ممکن است در یک انتخابات آزاد، لزوما انتخاب نادرست را انجام دهند، باید اصل انتخاب مردم از آنان سلب شود؟ آن را واگذار به یک جمع محدود مصلح یا خیّر کنند تا بهجای مردم انتخاب کرده یا خودشان کشور را اداره کنند؟ تجربه تاریخی مبین آن است که اگرچه در مواردی مردم ترامپها را انتخاب میکنند، اما در بلندمدت، سلب حق انتخاب از مردم، هزینه بهمراتب سنگینتری به بار میآورد.
احسان شریعتی فلسفهپژوه و استاد دانشگاه میگوید: مسئلهای که در ایران وجود دارد، این است که قدرتهای گذشته، همیشه به نام امنیت و ترس از اینکه کشور به هرجومرج کشیده شود، فضایی مختنق را پدید میآوردهاند. مثلا شاه میگفت در غیاب من «ایران ایرانستان خواهد شد» و این واقعیت هم وجود دارد که بعد از بهار عربی بعضی کشورها مثل لیبی، سوریه و حتی افغانستان از بین رفتهاند. کشورهایی که به دنبال انقلاب دموکراتیک بودند، کارشان به نوعی جنگ داخلی یا نیابتی و حتی دخالت خارجی کشید که اصل کشور از بین رفت؛…
حاتم قادری استاد علوم سیاسی می گوید: امکان دستیابی به یک سامان سیاسی دموکراتیک، تقریبا نشدنی است. شاید بدبینانه جلوه کند، ولی من ارزیابی خودم را از شرایط ارائه میدهم. ما نه مشق دموکراسی کردهایم، نه نیروهای مناسب آن فراهم شده؛ اینطور نیست که در یک موقعیت اجتماعی و جغرافیایی امنی به سر ببریم و بگوییم که اکنون وقت مشروطهشدن است. تقریبا این امکان به نحوی از دست رفته است. از طرفی، امکان اینکه برخی جنبشهای مدنی بهتنهایی ما را از این وضعیت برهانند، خیلی ضعیف است. حتی اگر از این وضعیت نیز…