ناصر کنعانی نوشت: آنانی که ۴۴ سال حضور بینظیر اکثریت قریب به اتفاق ایرانیان در حمایت از کشور، انقلاب و رهبری خود را نادیده میگیرند و به سراغ چند دلقک بیهویت میروند، نه به دموکراسی اعتقاد دارند و نه انقلاب و ملت ایران را میشناسند.
در مورد
در فرارو بیشتر بخوانید
۱۴۷ مطلب
ناصر کنعانی نوشت: آنانی که ۴۴ سال حضور بینظیر اکثریت قریب به اتفاق ایرانیان در حمایت از کشور، انقلاب و رهبری خود را نادیده میگیرند و به سراغ چند دلقک بیهویت میروند، نه به دموکراسی اعتقاد دارند و نه انقلاب و ملت ایران را میشناسند.
باید خاطر داشته باشیم که دموکراسی برای زنده ماندن مجبور نیست با سرمایه داری خداحافظی کند. ازدواج میان آن دو اجباری بوده است. سرمایه داری از اصل دیگری پیروی میکند، اما دموکراسی به سرمایه داری به کارایی و قدرت نوآورانه آن وابسته است در غیر این صورت مشروعیت خود را در بین شهرونداناش از دست خواهد داد.
با وجود همه نگرانیهایی که در خصوص امکان جایگزینی انسان با رباتهای دارای هوش مصنوعی مطرح میشود و مسائلی نظیر امکان سرودن شعر یا تولید متن که درباره آنها سخن گفته میشود، یک تهدید به مراتب بزرگتر از جانب این رباتها وجود دارد: هوش مصنوعی میتواند در فرآیندهای دموکراتیک جای انسانها را بگیرد؛ نه از طریق رای دادن بلکه با اثرگذاری روی افکار عمومی و لابیگری.
دلیل عمیقتری وجود دارد که نشان میدهد چرا قدرتمندان و ثروتمندترینها فکر میکنند توانایی برای رای دادن خطرناک است. همگی آنان میدانستند که دموکراسی تهدیدی برای ثروت و قدرت آنان است و ادعا میکردند که دموکراسی باعث بیثباتی میشود
به احتمال زیاد این بزرگترین و قدرتمندترین موسسات و نهادها خواهند بود که از هرگونه تکنیک لابیگری مبتنی بر هوش مصنوعی با بیشترین میزان و احتمال موفقیت به نفع خود استفاده خواهند کرد.
ارمنستان یک دموکراسی سالم در مداری استبدادی است. پرورش آن کشور به همان اندازه که اوکراین در تلاش برای حفظ آزادی خود میباشد در راستای منافع امریکا است. تنها تفاوت بین آن دو این است که پرورش دموکراسی در قفقاز جنوبی هیچ هزینهای برای ایالات متحده نخواهد داشت.
در حال حاضر اوضاع در دموکراسیهای غربی به قدری بد است که ما تمایل داریم این موضوع را نادیده بگیریم که وضعیت در نقاطی از جهان که میتوان به صورت مودبانه آن را «غیر دموکراسی» نامید چقدر بدتر است.
سلبریتیها جایگزین نامزدها شدند و سلسله مراتب اجتماعی را از طریق مصرف آشکار خود و شخصیتهایی که بازی میکردند بازتولید کردند. از سوی دیگر، سیاستمداران مدتهاست که تنها از حضور دنیای تجاری شوها راضی بودهاند: آیزنهاور در برنامه اد سالیوان ظاهر شد، جان اف کندی اواخر شب به شبکه تلویزیونی رفت، کلینتون هنگام نواختن ساکسیفون دیده شد و اوباما به برنامه جیمی فلن رفت.
ونزوئلا که در دهههای ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ دموکراسی مرفهی داشت، در تلاش است تا خود را از یک بحران عمیق اقتصادی رهایی بخشد. فابیولا فررو، عکاس خبرنگار در سال ۱۹۹۱ در کاراکاس به دنیا آمد و با شنیدن داستانهایی در مورد روزهای شکوه ونزوئلا بزرگ شد. دو دهه بعد، او یکی از میلیونها نفری است که کشور خود را در بحبوحه بحران اقتصادی و سیاسی ترک کردهاند. حالا او به لطف کمک مالی بنیاد کارمینیاک فرانسه، در جستجوی آن وعدههای از دست رفته بازگشت، از نمادهای شکوفایی سابق ونزوئلا دیدن کرد و به جاهایی سفر کرد که…
آنچه فیلسوفان سیاسی غرب تحت عنوان دموکراسی معنی کردند، تولید یک «ما» است که تمدن خود را بر آن بنا نهند. اکنون یک «ما»در غرب حاکم است که پیچ و مهرههای آن را سیاستمداران در میدان رقابت شُل کردهاند. این «ما» در حال ضعف، پیری و فرتوتی است.