اولیای دم دختر جوان که قبل از جشن عروسی از سوی شوهرش مقابل پارک پرندگان با شلیک گلوله کشته شده بود از قضات دادگاه خواستند تا دیه وی از صندوق بیت المال به آنها پرداخت شود.
در مورد
در فرارو بیشتر بخوانید
۲۰۸ مطلب
اولیای دم دختر جوان که قبل از جشن عروسی از سوی شوهرش مقابل پارک پرندگان با شلیک گلوله کشته شده بود از قضات دادگاه خواستند تا دیه وی از صندوق بیت المال به آنها پرداخت شود.
راز این قتل هولناک حدود دو سال قبل یعنی اواخر خرداد سال ۹۷ فاش شد. زیبا ۴۷ ساله آن روز با کلانتری ۱۴۸ انقلاب تماس گرفت و از بوی تعفنی که از داخل یک بشکه روی پشت بام خانهاش به مشام میرسید ابراز نگرانی کرد. دقایقی بعد مأموران پلیس به پشت بام خانه این زن در خیابان اسکندری شمالی رفتند و با بشکهای مشکوک روبهرو شدند که از آن خون جاری بود.
من سه بار ازدواج کردهام و مهشید همسر سومم بود. روز حادثه به خانه دخترم که از ازدواج دومم بود رفتم. مهشید از این کار من عصبانی شد و وقتی به خانه برگشتم با من دعوا کرد و گفت میان او و دخترم باید یک نفر را انتخاب کنم. اینطور بود که جر و بحث بین ما شروع شد و دقایقی ادامه داشت، اما چون نمیخواستم دعوا طولانی شود، در نهایت عذرخواهی کردم تا همهچیز تمام شود، اما مهشید نهتنها سکوت نکرد...
فرد دستگیر شده همان ابتدا به جرم خود مبنی بر تیراندازی اعتراف و عنوان کرد تنها از سر شوخی و به گمان اینکه اسلحه خالی است آن را به سوی همسرش نشانه گرفته و شلیک کرده است.
شب قبل از حادثه با همسرم که اصرار داشت طلاقش بدهم، درگیر شدم و این بحث و اختلافها تا صبح طول کشید. او میگفت طلاق میخواهد و من تلاش میکردم منصرفش کنم، اما نتوانستم. تا اینکه صبح درحالیکه فرزندانم در اتاقشان خواب بودند، یک پیراهن برداشتم و آن را دور گردن او انداختم و وی را به قتل رساندم
شب حادثه در اتاق خوابیده بودم که ناگهان صدای مار شنیدم و وقتی به اتاق رفتم، دیدم مارها روی سر و صورت همسرم هستند. اول سعی کردم آنها را کنار بزنم، اما موفق نشدم و بعد یک خنجر برداشتم و با خنجر مارها را زدم، اما هرچه میزدم فایده نداشت. یکی را میزدم، یکی دیگر بلند میشد و من هم به زدن آنها با خنجر ادامه دادم تا اینکه به خودم آمدم و دیدم زنم را کشتهام.
قربانی پس از تجاوز در شب عروسی اش حلق آویز شده و تاکنون از داماد که پس از قتل نوعروس متواری شده اطلاعاتی به دست نیامده است.
تصمیم به قتل نداشتم در یک لحظه این فکر به ذهنم رسید. یک تکه سیم برداشتم و یک سرش را به برق و سر دیگرش را هم به بدن همسرم که روی تخت خوابیده بود وصل کردم. برق او را گرفت و فوت کرد.
من و آزاده با هم اختلاف داشتیم. آخرین بار وقتی درگیری میان ما بالا گرفت در اوج خشم او را با ضربههای چاقو کشتم و سرش را از بدنش جدا کردم.
اسماعیل ۸۰ ساله متهم است که یک سال قبل همسر ۷۰ ساله اش به نام مینا را در خانه شان با ضربات چاقو کشته است، اکنون با توجه به مدرکهای موجود در پرونده برایش تقاضای اشد مجازات دارم.