ترنج

در مورد

قتل همسر

در فرارو بیشتر بخوانید

۲۰۸ مطلب

  • مرد به قتل همسر خود اعتراف کرد و گفت: قرص برنج خریدم، پودر کردم و در کپسولی ریختم و به‌عنوان داروی آرامبخش به خورد همسرم دادم.

  • یک روز مرد همسایه به من گفت: با یک زن که ساکن آپارتمان ماست رابطه دارد. گمان می‌کردم مرد همسایه با زن من در رابطه است و به همین دلیل عمدی این ماجرا را به من گفته است. سر این موضوع با همسرم درگیر شدم.

  • براساس اظهارات دوستان، همکاران و وابستگان این زوج، آن‌ها با یک عشق آتشین ازدواج کرده بودند، اما از چند سال قبل به‌دلیل مشکلاتی جدا از یکدیگر زندگی می‌کردند. روز جنایت دوست نزدیک دکتر وقتی متوجه تصمیم او شده با همکارانش موضوع را مطرح کرده، اما زمانی که آن‌ها به خانه مقتول رسیدند با پیکر نیمه جان دو زن میانسال روبه‌رو شده و پلیس و اورژانس را خبر کردند

  • هزینه‌های اعتیادم روز به روز بیشتر می‌شد و من باید سوار بر موتورسیکلت به توزیع مواد مخدر صنعتی می‌پرداختم. در این میان هر روز اختلافات من و همسرم بیشتر می‌شد چرا که هر بار بعد از مصرف مواد مخدر توهم می‌زدم و دچار سوءظن‌های وحشتناکی می‌شدم تا جایی که احساس می‌کردم کسی از روابط خصوصی من و همسرم فیلم می‌گیرد و ...

  • جسد مربوط به زن ۲۵ ساله‌ای به نام «نازنین» بود که با گلوی شکافته در کف پذیرایی قرار داشت. همسر این زن که در محل وقوع قتل، دستگیر شد در همان بازجویی‌های اولیه به قتل همسرش اقرار کرد و گفت: پرونده اش را بستم! آبروی مرا برده بود! او به من بها نمی‌داد و برخی افراد در خانه ام دوربین کار گذاشته بودند تا از مسائل خصوصی زندگی ام فیلم بگیرند! من هم در خواب گلویش را بریدم طوری که تیغه چاقو شکست!

  • متهم گفت: من نمی‌خواستم همسرم را بکشم وقتی درگیر شدیم او عصبانی شد و به من گفت: دیگر نمی‌خواهد با من زندگی کند و از اینکه مدام با هم درگیر می‌شویم خسته شده است. وقتی این حرف را شنیدم، دیگر نتوانستم خودم را کنترل کنم و با ضربات چاقو او را به قتل رساندم.

  • قاضی خطاب به پدر و مادر مقتول گفت: متهم زنی است که مرتکب قتل شده و قتل نیز مجازات مشخصی دارد. شما نباید این‌طور ذهن پسربچه را نسبت به مادرش خراب کنید. نباید چیز‌هایی به این بچه بگویید که این‌طور نسبت به مادرش موضع‌گیری کند. این بچه وقتی بزرگ شد تحت تأثیر مسئله قرار می‌گیرد. شما در حال تربیت این بچه هستید و نباید طوری تربیتش کنید که از همه چیز و همه کس حتی مادرش این‌طور کینه به دل بگیرد و از مرگ مادرش صحبت کند. با این کار سرنوشت بچه را تحت تأثیر قرار می‌دهید.

  • کوچه محل وقوع جنایت، از جمعیت موج می‌زد و عبور از میان آن‌ها به سختی امکان پذیر بود. با حضور «قاضی کاظم میرزایی» تحقیقات درباره این جنایت وحشتناک آغاز شد. جسد مربوط به زن ۲۵ ساله‌ای به نام نازنین بود که با گلوی شکافته کف پذیرایی قرار داشت.

  • همسر مقتول در بازجویی‌ها و تحقیقات صورت گرفته ضمن اعتراف به این جرم، اقرار کرد که به علت اختلافات خانوادگی همسر خود را با همدستی دو برادرش و یک نفر دیگر با ضربات چاقو به قتل رسانده‌اند.

  • او اتهام را قبول کرد و گفت: همسرم با فردی رابطه داشت و من با او درگیر شدم و او را زدم از اینکه او را کشته‌ام، پشیمان هستم و از اولیای‌دم درخواست بخشش دارم. من ورشکسته شده ‌بودم و همین موضوع زندگی‌ام را تحت تأثیر قرار داده ‌بود. همسرم را دوست داشتم و نمی‌خواستم او را از دست بدهم. حالا هم به خاطر اتفاقی که افتاده ‌است، از اولیای‌دم و به‌‌ویژه پسرم عذرخواهی می‌کنم و درخواست بخشش دارم.