ماریان پاور در آستانه چهل سالگی یک روزنامهنگار معمولی بود و از شرایط زندگیاش رضایت نداشت. ماریان مجرد بود و ناراضی، بدهکار بود و اطرافش پر از دوستانی که ظاهراً همه موفقتر از او بودند. اما در همه سالهای جوانی ماریان برای مشکلاتش فقط یک راهحل داشت: خواندن کتابهای خودیاری بیشتر. پاور از بیستوچهار سالگی درگیر خواندن کتابهای خودیاری شده بود و بدون عملکردن به هیچکدام از توصیههای فقط سراغ کتاب بعدی را میگرفت. تا اینکه یک روز تصمیم گرفت زندگیاش را تغییر بدهد. چه میشود اگر هر ماه از…