برای انجام درست وظیفۀ شکایتکردن نیازمند مهارت مناسب هستیم. برای دستیابی به هر مهارتی، در سطح عالی، تمرینْ امری ضروری است تا بهخوبی بدانیم چه مواردی ما را به گله وادار میکنند.
در مورد
در فرارو بیشتر بخوانید
۳۵۵ مطلب
برای انجام درست وظیفۀ شکایتکردن نیازمند مهارت مناسب هستیم. برای دستیابی به هر مهارتی، در سطح عالی، تمرینْ امری ضروری است تا بهخوبی بدانیم چه مواردی ما را به گله وادار میکنند.
افکارمان ما را از دست خودمان نجات نمیدهند. درعوض، موجب بهوجودآمدنِ چیزی خطرناک میشوند؛ چرخههایی منفی که ظرفیت منحصربهفرد انسان برای دروننگری را بهجای نعمت به نفرین بدل میکنند و عواقب سنگین بالقوهای هم برای سلامت جسمی و هم برای سلامت روانیمان به بار میآورند.
قرنطینۀ دستهجمعی، گذشته از تراژدیها و ناامیدیهایی که با خود داشت، امکان دستیابی به «نیستی» را در بالاترین سطح ممکن برایمان فراهم کرد، بهویژه برای قشر مرفه که این امکان را داشتند تا خودشان را با قرنطینه وفق دهند و شرایط آسایش نسبی را برای خودشان مهیا کنند، کسانی که میتوانستند به ویلاهایشان بروند، مایحتاجشان را سفارش داده و دمِ در تحویل بگیرند، نتفلیکس تماشا کنند و از پخش زندۀ کلاسهای ورزشیِ آنلاین استفاده کنند.
حتی در مواجهه با آنهایی که بالاترین حد اعتمادبهنفس کاذب را دارند و همچنین کلّهشقترین، خودشیفتهترین و مخالفترین آدمها هم میتوان کاری کرد تا ذهنشان پذیرای ایده های دیگران شود.
فهم پدیدههای نمایی تقریباً برای ما ناممکن است. عمدۀ تجارب ما در جهانی کمابیش خطی روی میدهد. اگر چیزی در حال شتاب گرفتن باشد، معمولاً تا حد امکان به شتاب خود ادامه خواهد داد. تغییر نمایی [مثل شیوع این ویروس]واقعاً چیز دیگری است. ما آمادگیاش را نداریم. کسب آگاهی در این زمینه زمان زیادی میبرد.
فلاسفه از دکارت تا کانت تا دونالد دیویدسون کوشیدهاند تا نظریهای ارائه کنند که چگونه آدمیان میتوانند هم منبع معنا باشند و هم تابع قانون علیت. از دیدگاه دکارت، آدمیان صرفاً دو چیز متفاوتاند که بهشیوهای رازآلود به هم بسته شدهاند، چنان که گویی یک کرگدن و یک کوسه را به هم بدوزید.
ماریان پاور در آستانه چهل سالگی یک روزنامهنگار معمولی بود و از شرایط زندگیاش رضایت نداشت. ماریان مجرد بود و ناراضی، بدهکار بود و اطرافش پر از دوستانی که ظاهراً همه موفقتر از او بودند. اما در همه سالهای جوانی ماریان برای مشکلاتش فقط یک راهحل داشت: خواندن کتابهای خودیاری بیشتر. پاور از بیستوچهار سالگی درگیر خواندن کتابهای خودیاری شده بود و بدون عملکردن به هیچکدام از توصیههای فقط سراغ کتاب بعدی را میگرفت. تا اینکه یک روز تصمیم گرفت زندگیاش را تغییر بدهد. چه میشود اگر هر ماه از…
زندگی سخت است، برای بعضیها که حقیقتاً ناجور پیش میرود. این سختی همراه میشود با آدمهای موفق، پولدار، زیبا و محبوبی که صبح تا شب تلویزیون و دیگر رسانهها نشانمان میدهند. طبیعی است که گاهی دلمان بخواهد ما هم جای یکی از آنها باشیم. اما اگر این آرزو واقعاً جدی شود چه؟ تاد می، فیلسوف آمریکایی، معتقد است تعداد اندکی از ما اگر چنین انتخابی جلویمان باشد، قبولش میکنیم.
در همه تاریخ، آدمها از وضع زندگیشان ناراضی بودهاند. اما احتمالاً در هیچ عصری به اندازه امروز احساس شکست نمیکردهایم. همه ما دنبال مقصرهایی میگردیم که بار ناراحتی خودمان را سر آنها خالی کنیم؛ و ازقضا، یکی از اصلیترین مقصرهایی که پیدا کردهایم «خودمان» بودهایم. اگر دنیا به کاممان نیست، دلیلش ضعفهای خودمان است. پس باید خودمان را بهتر کنیم. ولی تا کجا میتوانیم بهتر شویم؟ اصلاً از کجا معلوم که مقصر ما باشیم؟