قانون جدید سربازی به نام جوانان به کام ...
سایت الف در یادداشتی به قلم بهروز محمدی درباره مصائب قانون جدید سربازی نوشت:
سایت الف در یادداشتی به قلم بهروز محمدی درباره مصائب قانون جدید سربازی نوشت:
بعد از سالها بحث و حرف و حدیث بر روی قانون جدید سربازی بالاخره این قانون در سال گذشته تصویب شد اما گویا این قانون فقط و فقط با نظر نظامیان نوشته شده و متاسفانه نمایندگان محترم مجلس نیز خود را نمایندگان نظامیان فرض کرده اند.
سالها صحبت از این بود که این قانون نیاز به بازنگری و خوشایند سازی دارد اما مصوبه های مجلس در مورد این قانون به قدری برای جوانان بی رنگ و لعاب بود که به قول سرداران گرامی مهمترین تغییر این قانون تغییر سن مشمولیت ( انهم در حد تبدیل ماه به سال ! در حالی که میتوانست کاهش سن مشمولیت از ۵۰ سال به مثلا ۳۰ سال باشد) و سختگیری به مشمولین غایب از آب درآمد؟! حال واقعا سوال اینست که آیا مجلس توانایی حذف سربازی به شکل فعلی و یا حداقل تصویب قانونی جدید و کارامد در مورد سربازی را نداشت ؟
قانون جدید گویا خود مسئولین نظامی را نیز سردرگم کرده است چرا که از سال گذشته روزی نیست که مصاحبه ای انجام نگیرد و حرف و حدیث جدیدی در مورد سربازی عنوان نشود از مصاحبه سردار کمالی در مورد عدم افزایش زمان خدمت تا سال ۹۲ ( که یک ماه بعد سربازی ۲۱ ماه شد ) تا تغییرات یک شبه و مکرر معافیتها که حتی خود نظام وظیفه را نیز دچار سردرگمی کرده است.این تغییرات مکرر منجر به بی اعتمادی بیش از حد جوانان به سربازی و مسئولین شده است.
همه این موارد نشان از عدم وجود قانونی مشخص ، مدون ،قابل اجرا و منطبق با شرایط روز جامعه است چرا که در همه دنیا نظامیان به عنوان بهترین مجریان قوانین شناخته میشوند نه قانون نویسان و وقتی قانون جدید نظام وظیفه تماما با نظرات نظامیان نوشته شده و هر جا که قدری امکان ملایمت وجود داشته اختیار آن را نیز به ستاد کل واگذار کرده است بنابراین مسلما دیدن چنین شرایطی و حتی بدتر از آن نیز دور از انتظار نیست.
اینجاست که وظیفه نمایندگان واقعی مردم نمود پیدا میکند و بر ایشان واجب شرعی و اجتماعی است که با ورود مجدد و فوری به مبحث سربازی و اضافه کردن الحاقاتی مانند کاهش سن مشمولیت و یا تسهیل خدمت متاهلین و تحصیل کردگان از تبدیل آن به یکی از بزرگترین معضلات اجتماعی خودداری کنند.
رفتارهای دو سال اخیر ستاد کل و نظام وظیفه و بازخوردهای اجتماعی آن وقتی نمود بیشتری پیدا میکند که صدها هزار نفر مشمول غایب با سن های بالای ۳۰ سال به عنوان مجرمان فراری تحت تعقیب قرار بگیرند و اینجاست که با دست خود صدها هزار فرد عادی که هیچ خطایی جز غیبت ندارند را تبدیل به مجرمان تحت تعقیب کرده اید!