صدا و سیما در دولت عشق و صفا

میم فه

در دولت عشق و صفا، صدا و سیما اهمیت ویژهای دارد. یعنی اصولا صدا و سیما برای عشق و صفا لازم و ضروری است. شما فکر می کنید همین خواهر آجلینا جولی یا برادر جرج کلونی اگر آن صدا و سیما را نداشتند می توانستند اینهمه بساط عشق و صفا را برای خودشان و سایر برادران و خواهران در سطح دنیا فراهم کنند؟ یا همین همکار خودمان... بگذریم!
در سطح سیاسی هم صدا و سیما خیلی مهم است. مثلا شما فکر می کنید چرا "وزارت فرصتهای برابر" در بعضی کشورهای اروپایی اصولا به وجود آمده و همیشه هم می رسد به زن خوش صدا و سیمایی که دوست دختر یا همسر نخست وزیر یا رئیس جمهور است؟
اما فعلا ما به این مسائل کاری نداریم. اولا که دست ما کوتاه و خرما بر نخیل و ثانیا در بحبوحهی انتخابات ریاست جمهوری چه جای صحبت از فرصتهای برابر فرانسوی و ایتالیایی است؟ ما الان می خواهیم تکلیف صدا و سیما را در دولت عشق و صفا مشخص کنیم و یک فرصت برابر - وحتی به قول جرج اورول: برابرتر!- برای دولت آتی فراهم کنیم.
در این زمینه سیاست من که بسیار شفاف و مشخص است. چه جوری؟ باز هم به قول همان عزیز دل ما و آقای کروبی اینجوری اینجوری:
برادر عزیزم آقای ضرغامی ترتیباتی فراهم میآورد که من رئیس جمهور شوم. حالا جزئیات این ترتیبات چیست، این دیگر از اسرار است. اگر قرار بود هر کاری که در راستای ترتیب دادن است را پیشاپیش فاش کرد که دیگر اسمش ترتیبات نبود.
تازه قرار است برای شما دربارهی صدا و سیما در دولت عشق و صفای دکتر میم فه بگویم نه پیش از آن. پس از این بخش می گذریم و می رویم سراغ صدا و سیما در طول دوران عشق و صفا.
در آن دوران همین برادر ضرغامی انشالله رئیس سازمان خواهد بود. آنوقت نهاد ریاست جمهوری که در آن دوران هم مثل همین حالا عملا جزو "دم و بساط" رئیس جمهور خواهد بود مسقیما معاونت سیاسی صدا و سیما را به دست خواهد گرفت. آن وقت یکی از شما عزیزان که با حمایتهای خودتان از همین الان شایستگی تان برای به دست گرفتن رسانه ملی را اثبات کردهاید را با هشتاد نفر از بیکاران فامیل و فعالان ستاد میفرستم آنجا. آقای ضرغامی عزیزم که مثل همیشه بدون هیچ مشکلی استقبال خواهد کرد و پیست اسبسواری جام جم را که الان طرفداران رئیس جمهور فعلی در آن مشغول تاخت و تاز هستند در اختیار طرفداران رئیس جمهوری بعدی (رئیس جمهور محبوب، مردمی و فرزانه دکتر میم فه) خواهد گذاشت.
عشق و صفای واقعی از اینجا آغاز می شود. البته همانطور که قبلا هم توضیح دادهبودم منظور از عشق و صفای واقعی عشق و صفا برای خودم و شما عزیزان هوادار است والا مگر ما وکیل وصی مردمیم؟ در همین راستا عزیزان دل ما در معاونت سیاسی صدا و سیما که بنا به سنت حسنهی مالوف، کارگزاران رئیس جمهور خواهند بود تنظیم خواهند کرد که روزی بیست ساعت صدا و سیمای شخص ما و یا شما دلسوزان نظام از رادیو و تلویزیون پخش شود. تازه در سایر برنامه ها هم باید عشق و صفا مشهور باشد. مثلا:
فوتبال اگر پخش شد و تیم خودی گل زد هی دوربینها باید بیاید روی ما و گزارشگر بگوید "الان تصویر رئیس جمهور محترم که بر سر ورزش ایران منت گذاشتند را می بینیم". اگر هم گل خوردیم نباید نشان بدهد.
زیرنویس تمام فیلمهای سینمایی باید سخنان سرشار از فرزانگی، محبوبیت، سادهزیستی و عزت رئیس جمهور باشد. خصوصا هرچه فیلم زیباتر و هنریتر و قابل توجه تر باشد، باید زیر نویسها بزرگتر و با رنگهای جیغتر باشند.
در تمامی برنامههای خانواده و به خصوص مشاورهها باید به زندگی رئیس جمهور توجه شود. مثلا اگر زنی از خانم دکتر میپرسد که "با شوهر معتاد و بددلم چه کنم" خانم دکتر (ترجیحا همین خانم یزدانی خودمان باشد که کردانیزه شده باشد) حتما تاکید کند که با الگو برداری از شخصیت والای دکتر میم فه همهی مردان ایرانی میتوانند مردان نمونهای برای خانوادهشان باشند چون ایشان زبان شیرین سعدی، زور رستم، رندی حافظ، شوریدگی مولوی، عرفان عطار، سواد ابن سینا و استقامت احمد جنتی و رجلیت خودشان را یکجا در خود دارد.
موسیقی در صدا و سیما باید مثل همین الان مطابق سلیقه یاران رئیس جمهور در صدا و سیما باشد. خصوصا ما که اصولگرا (یعنی اهل عشق و صفای واقعی) بیشتر هستیم خط قرمزهایمان هم بیشتر است. اصلا چرا مثل الان لیست سیاه های چند صدتایی به تهیه کننده ها بدهیم؟ همین سرود انتخاباتی "میم فهی مامانی من" را به صور گوناگون بخوانند؟ سنتی، پاپ، جاز، بلوز، ژاکت، کلاه پشمی، اپرا، تنور، منقل... رئیس جمهور راضی، رئیس رسانه ملی هم مثل همیشه راضی؛ گور بابای جمهور و ملت ناراضی! (با عرض پوزش ایضا مثل همیشه)
سریالها... آه این سریال ها خیلی عشق و صفایند. به برادرمان آقای ضرغامی که اصولا با عشق و صفای هیچ رئیس جمهوری در صدا و سیمایشان مخالف نیستند خواهیم گفت بساط یک عشق و صفای واقعی را راه بیندازند. خوشبختانه با درایت ایشان و اشخاص بسیار محترمی مثل برادر سلحشور الان میشود دیگر انبیای الهی را هم در خدمت عشق و صفای دولتها تصویر کرد. خصوصا من از این یوزارسیف خیلی خوشم میآید، منتها در دولت بعدی به جای اینکه جناب سلحشور چند میلیارد تومان بگیرد و یوسف را مثل احمدی نژاد به سفر استانی بفرستد، ایندفعه باید چند میلیارد بگیرد و یوسف را مثل میم فه به کارهای دیگر وابدارد. ضمنا ایندفعه باید اسمش موزارفیف باشد (مخلوطی از یوسف، یوزارسیف و میم فه) و خانم یزدانی هم نقش زلیخا را داشته باشد که وقتی جوان می شود خطابهی دو سه ساعتهای در مدح عشق و صفای موزارفیف بگوید.
...
این ها فقط مشتی از خروارها کاری است که برادر عزیز، مدبر، عاقل و به خصوص حرف گوشکنمان مهندس ضرغامی برای رئیس دولت عشق و صفا انجام خواهد داد. خوشبختانه و استثنائا با این مدیر دلسوز و لایق که در دولت قبلی به خوبی توجیه شدهاند که رسانهی ملی یعنی چی و نسبتش با دولت باید چگونه باشد، مشکلی نخواهیم داشت. بلکه هم ایشان در خدمت به ما و دولتمان کارهایی بکند که ما انگشت به دهان بمانیم. به هر حال ایشان در این چهار سال در این کارها کارکشته شدهاند و ما هم در انگشت به دهانی!