نقشه عبور از حاشيهسازی مخالفان روحانی
به گزارش اعتماد، هدف روحاني و همراهان اعتدالگرا و اصلاحطلبش توسعه و پيشرفت ايران است. به همين جهت هرچقدر باندها و فرقههاي سياسي مخالفش بر طبل تهديد و تحديدش ميكوبند، او ميكوشد تا با حفظ تمركز و توجه اصلي خود ضرورت «مدارا و اجماع ملي» بر سر موضوعات كلان و مهم كشور را براي عبور از سيخ و ميخهاي پيش روي ماشين نظام سياسي ايران تفهيم كند.
شكي نيست تبار تخريبكنان و تهمتزنان به روحاني و آمران اصلي شعار«روحاني / بنيصدر پيوندتان مبارك» همان جرياني است كه روزگاري ماشين تخريب آيتالله خامنهاي و بهشتي و هاشميرفسنجاني را روشن كرده بود تا با پس زدن آنان، خود به سيادت در قدرت برسد. شايد اين باند خرابكار در بزنگاههاي حياتي توانسته باشد منفعت شوك و چرك خود را با اين قلاب بارها صيد كرده باشد اما اين ذينفعهاي هزار چهره با وجود همه آگاهسازيهاي خواص دلسوز و اليت نگران و مقاومتهاي آنان و پسزدنهاي اين فرقه معلومالحال مجهولالهويه از سر كانونهاي قدرت و ثروت ملي دستبردار نيستند.
اين در حالي است كه چهرههاي امتحان پس دادهاي همچون حسن روحاني، سيد حسن خميني، عبدالله نوري و موسويخويينيها بارها از ضرورت در اختيار گرفتن فرمان ماشين جناح راست توسط شناسنامهداران اين جريان مهم سياسي ايران سخن گفتهاند. چه آنكه روحاني در مقام رييس دولت و مجري قانون اساسي و مدير اجراييات كشور نياز به همراهي و همكاري رفقاي انقلابي ديروز خود دارد و اين مهم تنها با پس زدن باند سياسي ذينفعهاي بازدارنده از سوي هياتمديره جريان اصولگرايي، محقق خواهد شد.
بي ترديد بازگشت عقلاي راست همچون شيخ علي اكبر ناطق نوري، علياكبر ولايتي، مرتضي نبوي، محمدرضا باهنر و... به اتاق فكر و هدايت اين جناح، نهتنها از اسقاط و انهدام گفتمان اصولگرايي در متن جامعه جلوگيري خواهد كرد كه بر ضريب تعامل و تفاهم با رفيق ديرينشان در مقام رييسجمهور ميافزايد. اين همان چيزي است كه ايران و ايراني بيش از هميشه به آن نياز دارد.
روحاني منطبق با ادراكي دقيق و صحيح از تحولات جهان معاصر و تغييرات مطالبات ايرانيان به دنبال آن است تا با كارتهاي درست، بازي توسعه و پيشرفت ايران را به ساحل امن آرامش برساند.
براي تحقق اين هدف نياز به همكاري و همراهي نيروهاي ملي دارد، از چپ سياسي تا راست سياسي و از اصلاحطلب تا اصولگرا، از محافظهكار تا ميانهرو. به همين جهت است كه ميداند پايين كشيدن كركره دكانداران تخريب و تفرقه را كه اختلافافكني را تجارت ميكنند كار آساني نيست و نياز به اجماع ملي دارد. روحاني بهتر از هر كسي ميداند كه تاجران و دلالان تفرقه پاشنه كفشهايشان را براي ورشكسته كردن دولت و زمينگير كردن او بالا كشيدهاند و براي آنكه اين خواب آشفته شان تعبير نشود از ضرورت بازگشت همه انقلابيون به قطار انقلاب دم ميزند.
بالمآل، بهزيستي حيات مردم و نظام در گرو «به تعويق افتادن اختلافات»، «تفاهم بر سر منافع ملي»، «پس زدن تجار تفرقه و تخريب»، «تمرين مداراي ملي» و «بازگشت عقلاي جناحين به متن مسووليتپذيري سياسي و اجتماعي» است. اجماع ملي امري دست يافتني است به شرط آنكه بزرگان انقلاب و نظام، اشتراكاتشان را تقويت كنند. بيشك، با توجه به ذخاير گرانبهاي نيروي انساني در ايران و بسترهاي بالقوه توسعه كشور ميشود زنگار بحرانهاي موجود را به روشنايي موفقيت مبدل سازد.
آيا تعويق اختلافات، بازگشت مدارا و مروت سياسي، اجماع ملي بر سر منافع ملي و بهبود امور جاري كشور تا پيش از فرارسيدن چله انقلاب اسلامي، كليد خواهد خورد؟