پول یارانه قاتل را به دام انداخت
مرد معتادی که در دور هم نشینی کارتن خواب ها میان شمشادهای جزیره میانی بزرگراه شهید چراغچی مشهد با چاقو یکی از دوستانش را به قتل رسانده بود، در حضور قاضی ویژه قتل عمد به بازسازی صحنه جنایت پرداخت.
به گزارش روزنامه خراسان، مرد معتادی که در دور هم نشینی کارتن خواب ها میان شمشادهای جزیره میانی بزرگراه شهید چراغچی مشهد با چاقو یکی از دوستانش را به قتل رسانده بود، در حضور قاضی ویژه قتل عمد به بازسازی صحنه جنایت پرداخت.
«هادی - ع» گفت : این جا «پاتوق» ما بود! البته من در این مکان چادر زده بودم و تا قبل از ارتکاب جنایت همین جا زندگی می کردم! اعتیاد به مواد مخدر صنعتی همه چیز را از من گرفته بود، کارتن خواب بودم و خانه و زندگی نداشتم. تنها برای گرفتن سهم یارانه ام دقایق کوتاهی به منزل می رفتم و دوباره به «پاتوق» برمی گشتم!
او که سنگینی حلقه های قانون را بر دستانش احساس می کرد، هر دو دستش را بالا برد و با اشاره به میدان خیام مشهد گفت: از همین جا (میدان امام حسین (ع)) تا میدان بار سپاد (میدان خیام) فضاهای خالی زیر شمشادها، پاتوق معتادان کارتن خواب است و بیشتر بعداز ظهرها در این منطقه برای استعمال یا تهیه مواد مخدر صنعتی دور هم جمع می شوند.
سرگرد مهدی سلطانیان (رئیس دایره قتل پلیس آگاهی خراسان رضوی) به تشریح خلاصه ای از محتویات پرونده پرداخت و گفت: شب هجدهم خرداد گذشته جسد جوانی که با ضربه چاقو به ناحیه گردن به قتل رسیده بود، کنار جوی آب بزرگراه کشف شد.
در ادامه بازسازی صحنه جنایت، قاضی «کاظم میرزایی» با تفهیم مواد قانونی به متهم 38 ساله از وی خواست مواظب اظهارات خود باشد و حقیقت موضوع را بیان کند چرا که اظهارات وی در مراحل دادرسی مورد استنادهای قضایی قرار می گیرد.
آن روز هم داخل چادر خواب بودم. وقتی شیشه مصرف می کنم تا چند ساعت خوابم می برد و چیزی نمی فهمم. زمانی که چشم هایم را باز کردم از 150 هزار تومان پول و گوشی تلفنم خبری نبود ! فهمیدم که آن ها را معتادان دیگر سرقت کرده اند.
متهم این پرونده جنایی ادامه داد : وقتی خون به شدت از گردن «ع- ک» فواره زد من ترسیدم و دستمالی را به او دادم که روی گردنش بگیرد ولی او با فریاد کمک کمک داخل بزرگراه رفت و تلاش کرد به سمت دیگر آن برود ولی وقتی بی حال روی آسفالت کنار جوی آب افتاد، فهمیدم که او می میرد به همین دلیل من هم مانند دیگر دوستانم از آن جا فرار کردم تا این که کارآگاهان مرا دستگیر کردند.
متهم به قتل در حالی که برای آخرین بار نگاهش را به پاتوق دایره ای شکل دوخته بود، به دستور مقام قضایی روانه زندان شد تا این پرونده جنایی نیز دیگر مراحل قانونی خود را طی کند.