سارق اپتیما: به هیچچیز جز اهدای کلیه به مادرم فکر نکردم
متهم گفت: مادرم مدتی است در بیمارستان بستری است و منتظر دریافت کلیه است، درخواست دارم شاکی از شکایتش صرفنظر کند و من را ببخشد تا بتوانم بیرون بروم و به مادرم کلیه بدهم. در این مدت به هیچچیز جز اهدای کلیه به مادرم فکر نکردم و از کار خودم بسیار متأسف و پشیمان هستم. روزهای سختی را میگذرانم و مادرم تمام زندگیام را تحتتأثیر قرار داده است.
آنها بعد از دیدن ماشین گفتند که باید کارشناس آن را ببیند و قرار شد فردای آن روز؛ یعنی روز حادثه، کارشناس بیاورند. آنها سر قرار حاضر شدند، اما کارشناسی در کار نبود و باز هم خودشان آمده بودند و به من گفتند که میخواهند با ماشین دوری بزنند و آن را بخرند.
شروین در بازجوییها به آدمربایی و سرقت ماشین اعتراف کرد و گفت: من همیشه عشق ماشین داشتم. دلم میخواست یک اوپتیما داشته باشم، اما پولش را نداشتم و بهخاطر همین هم دست به سرقت زدم. با تکمیل تحقیقات و صدور کیفرخواست پرونده سه متهم به اتهام آدمربایی و سرقت به دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. متهمان روز گذشته پای میز محاکمه رفتند. در ابتدای جلسه رسیدگی که در شعبه ۴ دادگاه کیفری استان تهران برگزار شد، کیفرخواست علیه متهمان خوانده و درخواست دادستان برای مجازات متهمان قرائت شد.
متهم گفت: مادرم مدتی است در بیمارستان بستری است و منتظر دریافت کلیه است، درخواست دارم شاکی از شکایتش صرفنظر کند و من را ببخشد تا بتوانم بیرون بروم و به مادرم کلیه بدهم. در این مدت به هیچچیز جز اهدای کلیه به مادرم فکر نکردم و از کار خودم بسیار متأسف و پشیمان هستم. روزهای سختی را میگذرانم و مادرم تمام زندگیام را تحتتأثیر قرار داده است.
بعد از گفتههای متهمان، وکلای آنها در جایگاه قرار گرفتند و دفاعیات خود را انجام دادند. در ادامه، یکبار دیگر متهمان برای بیان آخرین دفاع در جایگاه قرار گرفتند. متهم ردیف اول یکبار دیگر گفت که اتهام را قبول دارد و از کارش پشیمان است و ادامه داد: من اشتباه بزرگی کردم و تاوان آن را با بیماری مادرم پس میدهم. مادرم روزهای سختی را در بیمارستان میگذراند. من در زندان هستم و نمیتوانم به او کمکی بکنم و همین مسئله خیلی حالم را بد کرده است. تصمیم دارم کلیهام را به مادرم بدهم. از شاکی خواهش میکنم رضایت بدهد تا من پیش مادرم بروم. بعد از گفتههای متهمان، هیئت قضات برای صدور رأی دادگاه وارد شور شدند.