عباس عبدی>درباره ضعف و قوت مناظره ها
يادداشت شفاهي عباس عبدی در پاسخ به پرسشی درباره نقاط ضعف وقوت مناظره ها.
از آنجا که تلويزيون ايران را نمي بينم به ناچار براي اجابت درخواست خبرنگار محترم روزنامه «اعتماد» براي پاسخ به پرسش هايشان فقط در حد کليات اظهارنظر مي کنم. اين گونه از مناظره ها که اخيراً از صدا و سيما پخش مي شود در رسانه هاي آزاد به صورت متعدد و هميشگي و البته پيش از آنکه بحراني به وجود بيايد انجام مي شود. اما اکنون در ايران و پس از آنکه هفت ماه از يک بحران گذشته تازه به اين نتيجه رسيده اند که اين کار را انجام داده و مناظره هايي برگزار کنند. از اين منظر بعيد به نظر مي رسد دليل واقعي شروع مناظره ها وجود بحران و کوشش براي حل آن باشد بلکه به نظر مي رسد چون رسانه دولتي ايران از ساير رسانه هاي رقيب به نحو فاحشي عقب مانده به ساختن چنين برنامه هايي روي آورده است، چراکه رسانه هاي رقيب توانسته اند راديو و تلويزيون ايران را عقب بزنند در نتيجه رسانه ايران براي جبران اين مساله مناظره ها را ترتيب داده است. به نظر من دو مشکل در پخش اين مناظرات وجود دارد.
1- گرچه مناظره بي طرفانه معرف وجود آزادي در رسانه است اما در درجه نخست در رسانه آزاد بايد اصل بي طرفي و صداقت در پخش خبر رعايت شود و چون احتمال اندک هم ندارد که در شرايط کنوني راديو و تلويزيون ايران بتواند با بي طرفي و صادقانه خبر ها را پوشش دهد بنابراين مناظره ها نمي توانند به جايگاه واقعي خود برسند و به جاي مناظره به مجادله منتهي خواهد شد.
2- احتمالاً اين مناظره ها به صورت محدود و موقت انجام خواهد شد. محدود چه از لحاظ افرادي که در اين مناظره ها شرکت مي کنند و چه از لحاظ موضوعاتي که مطرح مي شود و موقت هم از آن لحاظ که اين مناظره ها براي مدت کوتاهي انجام مي شود اما بعد که عوارض آن را مشاهده کردند برنامه را به اتمام رسانده و عنوان مي کنند ما وظيفه مان را انجام داده و از گروه هاي مختلف براي بيان ديدگاه هايشان دعوت به عمل آورديم گويي مناظره هم فصلي است.
اما جالب تر اينکه مناظره ها از بررسي حادترين مسائل سياست داخلي آغاز شده است؛ در حالي که تلويزيون به سختي مي تواند برنامه نود را پيش ببرد که يک برنامه ورزشي است و ربط اندکي به مسائل حاکميتي دارد و حاکميت هم نسبت به موضوعات مطرح شده در برنامه هاي ورزشي حساسيت چنداني ندارد. در واقع پس از برنامه هاي ورزشي بايد سراغ برنامه هاي اجتماعي، اقتصادي، فرهنگي، سياست بين الملل و در نهايت سياست داخلي که حساسيت بسيار بالايي دارد، رفت. بنابراين، اين مناظره ها براي رسانه يي که هنوز جسارت اين را ندارد که در تمامي حوزه ها چنين نشست ها و گفت وگوهايي را برگزار کند و مهم تر آنکه قادر نيست خبر را به صورت منصفانه منتقل کند، صرفاً مسکن موقتي براي خارج شدن از فشار رسانه هاي خارجي فارسي زبان است.
مناظره واقعي با اين هدف انجام مي شود که طرفين گفت وگو را به هم نزديک کنند تا خودشان و شنوندگان شان درک بهتري از ديدگاه ها پيدا کنند در حالي که هدف اين مناظره ها اين نيست که حقيقت در داخل کشور روشن شود اما به اين دليل که آنان گام هاي زيادي از رسانه هاي رقيب عقب افتاده اند درصدد جبران برآمده اند و از آنجا که چنين هدفي دارند زماني که با مشکلات مناظره مواجه شوند بلافاصله عقب نشيني کرده و از خود رفع تکليف مي کنند.
رسانه دولتي حتي اگر به دنبال شفاف سازي اذهان مردم و کاهش تنش ها باشند ابتدا بايد نحوه پخش خبر خود را اصلاح کنند. در واقع اصلاح نحوه پخش اخبار نخستين وظيفه رسانه مذکور است و مناظره ها لزوماً در دايره وظايف رسانه تعريف نمي شود. البته اين گونه نيست که اعتراض کنيم که چرا اين مناظره ها پخش مي شود، چرا که اين مناظره ها در نوع خود خوب است اما وظيفه اصلي رسانه مساله ديگري است. به هر ترتيب بنده بعيد مي دانم رسانه هاي دولتي ايران بتوانند حتي اندکي به بي طرفي خبري نزديک شوند چه رسد به اينکه اين هدف را محقق کنند.
اما در کل اجراي مناظره ها خوب است. تنوع رسانه يي موجب رقابت مي شود و حتي اگر انگيزه هاي مثبتي در انجام اين کار وجود نداشته باشد صرف اين امر راهگشاست.
اما بحث اينجاست که بعيد به نظر مي رسد صدا و سيما بتواند اين برنامه ها را به صورت مستمر، گسترده و بي طرفانه به پيش ببرد و گفت وگو را به موضوعات ديگري بکشاند که در جامعه مطرح است. در کل نقطه قوت اين مناظره ها در اين است که هر صحبتي که در آن مطرح شود حتي اگر به سمت مجادله پيش برود نه تنها ضرري ندارد بلکه مطلوب نيز هست.
همچنين يکي از دلايلي که باعث مي شود اين مناظره ها در چارچوب يک مناظره واقعي قرار نگيرد و به تعبير ديگر فلسفه مناظره رعايت نشود حضور مجري با گرايش هاي خاص است. مجري بايد بتواند به عنوان نماينده مردم و رسانه هر دو طرف مناظره را کنترل کرده و اجازه ندهد طرفين به حاشيه بروند و بايد به عنوان شخص ثالث و البته بي طرفانه با دو طرف مناظره رفتار کند که ظاهراً مجري مناظره هاي مرسوم در ايران دو حالت بيشتر ندارد، يا مثل مجري مناظره هاي انتخاباتي کانديدا ها بي تاثير است يا مثل مجري مناظره هاي اخير جهت دار عمل مي کند (آن طور که گزارش مناظره ها منعکس کرده اند.) البته واقعيت اين است که نمي توان براي اين دست از برنامه هاي تلويزيون مجري بي طرف انتخاب کرد چراکه مجري هم متناسب با ديگر برنامه هاي تلويزيون است. تلويزيوني که آزاد باشد با شخصيت ترين و قدرتمند ترين افراد را به عنوان معتبر ترين مجري انتخاب مي کند.
انتقاد ديگر به اين مناظره ها اين است که چون مستمر نيست و تداوم ندارد به اندوخته تبديل نمي شود. در واقع افراد ياد نمي گيرند که چگونه مناظره کنند، چگونه صحبت کنند و حتي حاضرجوابي را هم نمي آموزند.
به همين دليل اين مناظره ها با زندگي روزمره مردم ارتباط برقرار نمي کند. در شرايط فعلي به دليل بحراني که در سطح جامعه وجود دارد، مردم اين مناظره ها را مي بينند، اما مشخص نيست که هميشه به ديدن اين مناظره ها ادامه دهند، مگر زماني که مناظره ها وضعيت جاري کشور و تفاوت ديدگاه هايي را که در جامعه وجود دارد به خوبي انعکاس دهد.
در واقع براي اينکه مناظره ها به شرايط مطلوب و درست برسند اول گذشت زمان و در درجه دوم وجود يک رسانه مستقل لازم است. تا زماني که اين دو عامل رخ ندهد، نمي توانيم مناظره هاي ارزشمندي داشته باشيم.
در رابطه با اين مساله که چرا از سران معترض و ساير اصلاح طلبان براي اين مناظره ها دعوت به عمل نمي آيد تا آنان نيز ديدگاه هاي خود را مطرح کنند بايد گفت نبايد از رسانه يي که هميشه کاملاً يک طرفه بود انتظار داشت يکباره براي مناظره از معترضان مهم دعوت کند و اين مساله چندان هم جالب نيست و نبايد اصراري براي دعوت از معترضان وجود داشته باشد. در واقع اگر اين مناظره ها ادامه پيدا کند تا همين ميزان هم که بسياري صحبت ها مطرح شده بايد خوشحال بود.
يکي ديگر از نقاط ضعف مناظره ها اين است که دست اندرکاران اين برنامه در انتخاب افراد به نحوي عمل مي کنند که در اصل مناظره مشکل ساز مي شود.
آنها با انتخاب افراد غيرمتوازن، توازن را رعايت نمي کنند و چهره هاي مسلط را به گفت وگو دعوت نمي کنند.