بخشش نوجوانی که برادرش را کشت

به خانه برگشتم متوجه شدم گوشی دست برادرم است. وقتی برادرم من را در خانه دید پرسید چرا مدرسه نرفتی و دوباره من را کتک زد. من هم خیلی عصبانی شدم، چاقویی از آشپزخانه برداشتم و گفتم گوشی را بده و اگر ندهی تو را میکشم. در راه پله با هم درگیر شدیم و دعوای شدیدی بین ما صورت گرفت؛ برادرم درحالیکه با من درگیر بود، روی زمین افتاد و من هم روی او افتادم و یکدفعه چاقو وارد بدنش شد، من اصلا یادم نمیآید چاقو را چطور زدم.
پس از آن مأموران پلیس در محل حاضر شدند و پی بردند خانواده مقتول مسئلهای را پنهان میکنند؛ آنها به پلیس گفتند: ما نمیدانیم چه کسی پسرمان را زده است، او مقابل در خانه مورد اصابت ضربه چاقو قرار گرفت. این گفتهها در حالی بود که همسایهها صدای درگیری را از داخل خانه مقتول شنیده بودند.
وقتی پلیس خانواده مقتول را مورد پرسش قرار دادند، آنها دچار تناقضگویی شدند و در نهایت گفتند کسی که سامان را به قتل رسانده برادر کوچکترش، آرش است.
به این ترتیب، آرش بازداشت شد. او گفت: من با دوستانم بیرون میرفتم و خیلی با آنها وقت میگذراندم، گاهی با هم به قهوهخانه میرفتیم. سامان، برادر بزرگترم، از این موضوع خیلی ناراحت بود. او مدام میگفت: نباید با دوستانت در ارتباط باشی. او حتی گوشی تلفن همراهم را هم میگرفت. شب حادثه دیر به خانه آمدم و برادرم مرا بهشدت کتک زد و گفت: چرا دیر آمدی.
به خانه برگشتم متوجه شدم گوشی دست برادرم است. وقتی برادرم من را در خانه دید پرسید چرا مدرسه نرفتی و دوباره من را کتک زد. من هم خیلی عصبانی شدم، چاقویی از آشپزخانه برداشتم و گفتم گوشی را بده و اگر ندهی تو را میکشم. در راه پله با هم درگیر شدیم و دعوای شدیدی بین ما صورت گرفت؛ برادرم درحالیکه با من درگیر بود، روی زمین افتاد و من هم روی او افتادم و یکدفعه چاقو وارد بدنش شد، من اصلا یادم نمیآید چاقو را چطور زدم.
بعد از اعتراف این پسر و بهدستآمدن سایر مدارک، کیفرخواست علیه متهم صادر و پرونده برای رسیدگی به دادگاه ارسال شد. روز گذشته متهم در شعبه ۷ دادگاه کیفری استان تهران پای میز محاکمه قرار گرفت.
متهم گفت: ما در راهرو با هم درگیر شده بودیم، زور برادرم از من خیلی بیشتر بود بههمینخاطر هم خیلی راحت توانست مرا به سمت خودش بکشد، وقتی در راهپله افتاد چاقویی که دستم بود بر بدنش فرو رفت، من به عمد برادرم را نزدم و از آنچه اتفاق افتاده است بهشدت ناراحت هستم. برادرم میدانست من چقدر گوشی تلفن همراهم را دوست دارم، با این حال آن را برداشت و به من هم نگفت که گوشی را برداشته است.
بعد از گفتههای متهم، وکیل مدافع او در جایگاه قرار گرفت. او هم دفاعیات خود را مطرح و با توجه به گذشت اولیای دم و نوجوانبودن متهم برای موکلش از دادگاه درخواست بخشش کرد و خواستار تعیین مجازات حداقلی برای او شد.
قضات با پایان جلسه دادگاه برای صدور رأی وارد شور شدند.