دانلود و تماشای آنلاین فیلم قسم محسن تنابنده

پیچیدهترین شخصیت فیلم، خسرو است. خسرویی که در واقع خود مرتکب قتل شده، با تلاشهای همسرش برای اثبات جرم باجناقش بهمن (با بازی مهران احمدی) مخالف است و حتا در اتوبوس راضیه را تهدید به جدایی میکند.
کارگردان: محسن تنابنده، تهیه کننده: جلیل شعبانی
بازیگران: مهناز افشار، سعید آقاخانی و حسن پورشیرازی
خلاصه داستان: زنی بنام راضیه (با بازی مهناز افشار) فکر میکند خواهرش رضوان را بهمن (با بازی مهران احمدی) شوهر خواهرش به قتل رسانده است. به همین خاطر سی و شش نفر از اعضای خانوادهاش را با اتوبوس برادر شوهرش (با بازی دیدنی حسن پورشیرازی) از گرگان به مشهد میبرد تا علیه بهمن قسم بخورند. تنها کسی که مخالف این کار است خسرو (با بازی سعید آقاخانی) همسر راضیه است...
برای خرید قانونی و دانلود حلال فیلم سینمایی قسم اینجا کلیک کنید
نقد و بررسی فیلم قسم؛ هیاهویی بی نتیجه
سرنشینان یک اتوبوس برای اجرای مراسم قسامه از سمت گرگان به سوی مشهد روانه هستند. این سرنشینان، اعضای خانواده یک زن مقتول (رضوان) هستند که با مدیریت راضیه (با بازی مهناز افشار) که پی گیر پرونده قتل خواهرش است، قرار است به دادگاه بروند. در راه آنها با درگیریهای کوچک و بزرگ دست به گریبان اند تا این که سر و کله خسرو همسر راضیه (با بازی سعید آقاخانی) پیدا میشود و او با مخالفت کردن با رفتن آنها برای اجرای مراسم قسامه، مسیر داستان را تغییر میدهد.

از سوی دیگر کل پرونده بر اساس شهادت زن جوانی است که تناقض هایش قابل چشم پوشی نیست. این که چه طور مسیر یک پرونده قتل که میتواند به بهای قصاص یک نفر تمام شود، بر اساس تغییر نظر یک شاهد غیر قابل اعتماد باید عوض شود جای پرسش دارد. آیا نباید برای جلوگیری از مواردی شبیه به این، تمهیداتی اندیشید؟ تا جان یک نفر و وقت و انرژی دادگاه و افراد دخیل در پرونده در دستان فردی ضعیف که به شکل غیر معقولانهای پنج سال حقیقت را پنهان کرده نباشد.
فیلمنامه در کنار تنه اصلی داستان، خرده روایتهای بسیار کوچک و قصههای ریزی را مطرح میکند که با شخصیتهای زیاد و هیاهوی بین آن ها، خیلی به یاد نمیمانند و همچنین نسبت شخصیتها با هم در آن شلوغی گم میشود. در این فیلم هم مثل خیلی از فیلمهای ایرانی با دستکاری اطلاعاتی طرف هستیم که اگر سر جای خود عنوان میشدند و به عمد توسط کارگردان و نویسنده به تاخیر نمیافتادند، درام و داستانی به این صورت شکل نمیگرفت.
اگر اقوام راضیه از قبل میگفتند که خسرو به دنبال صحنه سازی و دروغ بوده و با آنها هماهنگ کرده که آنها هم دروغ بگویند، راضیه از قبل شک نمیکرد؟ اگر دختر جوان از ابتدا میگفت که شب گذشته خسرو را با نجمه، زن جوان افغان که شاهد دادگاه است دیده، اصلن نیازی به راه افتادن اتوبوس در جاده بود؟ اگر نبود فیلم قسم میتوانست به این صورت ساخته شود؟

در انتهای کار خسرو به سزای اعمالش رسیده و عمر بهمن و راضیه در کشاکش این پرونده هدر رفته است؛ به جز استرس و فشاری که آنها در جریان این مسئله متحمل شده اند. اما چیزی که آن وسط باقی میماند، سرنوشت نجمه است که بدون دلیل موجهی حقیقت را به مدت بسیار زیادی مخفی کرده. او در دلیل دروغ گوییش میگوید وقتی که فهمید خانواده رضوان میخواهند برای مراسم قسامه به مشهد بروند، ترسیده که بهمن بی گناه به بالای چوبه دار برود و او نظرش عوض شده. یعنی در این مدت پنج سال احتمال نداده که بهمن بدون ارتکاب جرمی، مجازات شود؟ تازه اگر دلیل قتل را مبنی از اطلاع رضوان از آزار و اذیت نجمه توسط خسرو نادیده بگیریم. چون نجمه قاعدتن نباید ترحمی نسبت به شخص آزارگرش داشته باشد و به نفعش تاکنون شهادت دروغ داشته باشد. از این قسمت ابهام زدایی نمیشود و سر و ته ماجرا به هم میآید و میتوان این را هم به حساب پنهان کردن اطلاعاتی گذاشت که اگر در زمان خودش برملا میشد درامی شکل نمیگرفت.
علارغم کارگردانی خوب و صحنههای جان دار و طبیعی شلوغ درون اتوبوس (که از تاثیر گذاری سریال پر مخاطب پایتخت بر آن هم نباید غافل شویم)، فیلم به کلیت جذاب و تاثیرگذاری نمیرسد. نه سوژه پتانسیل زیادی دارد و نه با پرداخت بکری طرف هستیم. به این شکل است که محسن تنابنده در دومین اثر سینماییش هم موفق نمیشود. باید دید که تنابنده در تجربه بعدیش چه سبکی را برای آزمودن انتخاب میکند.