امانالله قراییمقدم جامعهشناس و استاد دانشگاه تشریح کرد
رابطه مجلس جدید با دولت روحانی زیر ذرهبین

قراییمقدم در گفتگو با فرارو مطرح کرد: برکنار کردن رئیس جمهور آن هم برای یکسال دیگر را نه رهبری اجازه میدهند و نه مناسب اوضاع و احوال و شرایط اجتماعی و سیاسی کشور است. اینها بیشتر شایعه است. به نظر من، در نظام جمهوری افراد باید مختلف فکر بکنند این اختلاف باید وجود داشته باشد، اما نباید به حد پارگی و گسستگی برسد. مثلاً ما میبینیم انتقادات از ترامپ زیاد میشود و رئیس حزب دموکرات از رئیس جمهور انتقاد میکند، اما ترامپ نمیتواند او را برکنار کند. چون از خصوصیات یک جامعه آزاد این است که افراد متفاوت از هم فکر بکنند. آیا این فروپاشی است؛ نخیر؛ چون قانون و قانون اساسی و قانون حاکمیت دارد بنابراین این ذات دموکراسی است که بهاصطلاح پلورالیستی فکر میکند و چندگانگی فکری دارد و از دگماتیسم فکری و یک بعدی نگری به دور است.

گرچه پیش بینی روابط این دو مشکل است اما با توجه به فهرست نمایندگان این مجلس و اظهارات برخی از آنان و همچنین اصولگرایان به نظر میرسد نمایندگان مجلس یازدهم، شمشیرشان را برای دولت از رو بستهاند و از حالا هم در مخالفت با دولت صحبتهایی میکنند که مثلا صحت آمار را به چالش میکشند. مهمترین مسئله در چالش این دو، بیکاری و تبعات کرونا به ویژه در حیطه اقتصاد است. یعنی برای کیفیت بازسازی و امکاناتی که بتواند دولت را در این باره تجهیز کند اختلاف پیدا میکنند. بالاخره نمایندگان مجلس میخواهند دولت به گونهای رفتار بکند که دلخواه آنان است.
دو مسئله کرونا و بیکاری خیلی مهم هستند. از الان صحبت از بیکاری 17-18 درصد جمعیت فعال است و تامین معیشت آنها و بودجه رسیدگی به این مشکلات از مسائلی است که دولت با مجلس حول آن درگیر میشوند. در واقع برآوردن نیازهای مردم بخصوص پس از کرونا یکی از چالشهای جدی دولت و مجلس را شکل میدهد.
با توجه به مانوری که مجلس یازدهم حول تیم اقتصادی خود میدهد آیا این دانش اقتصادی نمایندگان باعث میشود نخستین تنگنای دولت و مجلس، اقتصادی باشد یا فضای حاکم بر کشور آنها را در این مسیر پیش میبرد؟
ساختار اقتصادی و و سیاستزدگی اقتصادی در این باره نقش دارد. در واقع تصمیم گیرندگان در سطوح بالا، اصول اقتصاد را سیاسی کردند. مسئله از درون خراب است و نماینده کاری نمیتواند بکند. نماینده مطیع سیستم است. اجزا و عناصر سیستم نیز اعمال نفوذها، رانتها و رشوهها و مسایلی اینچنین است. ما با ورود افرادی مواجهیم که در امور اقتصادی صلاحیت ندارند و نمیتوانند کاری را پیش ببرند. بنابراین نمایندگان ولو اینکه اقتصاددان باشند کاری نمیتوانند بکنند. مگر اقتصاددانها در دولت یا در مجلس دهم نبودند. مسئله ما روابط و تعاملات است. مسئله به نمایندگان ربط ندارد و کل سیستم در اینباره نقش دارد.
اصلاً در شرایطی که الیگارشیهای متعدد با ضعف و قوای متفاوت درون جامعه دخالت میکنند مجلس چه میتواند بکند. مثلا در مسئله واردات ناصحیح که در مجلس طرح شد و قوه قضاییه هم آن را مطرح کرد دولت چکار کرد. مجلس چه توانست بکند؟ درواقع اقتصاددانها و بهترین نظریهپردازان را هم در مجلس بیاورند اما چون اقتصاد ما سیاستزده است آموزش و پرورش ما سیاستزده است همه چیز ما سیاستزده است نمیتوانند کاری از پیش ببرند.
نمیتوان پیشبینی کرد اما رئیس مجلس باید به کل امور مشرف باشد آیا الیاس نادران یا آقای قالیباف اینطور هستند. آقای قالیباف، یک افسر بوده است یک افسر که حالا در نیروی انتظامی یا حتی شهرداری هم خوب عمل کرده است اما آیا میتواند در مقابله با اقتصاددانان نظر بدهد؟ دستگاه شهرداری و دستگاه نظامی که برای یک شهر یا یک نهاد خاص و برای استانی خاص است با ریاست مجلس فرق دارد. اینجا مسئله کل مملکت است.
آیا در رابطه با دولت هم تأثیرگذار است؟
بعضی از سناریوهای احتمالی درباره رابطه مجلس یازدهم با دولت از تنش جدی در حد استیضاح ریاست جمهوری و طرح عدم کفایت یا وزیران شما چیست؟
من چنین نظری ندارم. برای اینکه برکنار کردن رئیس جمهور آن هم برای یکسال دیگر را نه رهبری اجازه میدهند و نه مناسب اوضاع و احوال و شرایط اجتماعی و سیاسی کشور است. اینها بیشتر شایعه است. به نظر من، در نظام جمهوری افراد باید مختلف فکر بکنند این اختلاف باید وجود داشته باشد اما نباید به حد پارگی و گسستگی برسد. مثلاً ما میبینیم انتقادات از ترامپ زیاد میشود و رئیس حزب دموکرات از رئیس جمهور انتقاد میکند اما ترامپ نمیتواند او را برکنار کند. چون از خصوصیات یک جامعه آزاد این است که افراد متفاوت از هم فکر بکنند. آیا این فروپاشی است؛ نخیر؛ چون قانون و قانون اساسی و قانون حاکمیت دارد بنابراین این ذات دموکراسی است که بهاصطلاح پلورالیستی فکر میکند و چندگانگی فکری دارد و از دگماتیسم فکری و یک بعدی نگری به دور است.
نمایندگان مجلس یازدهم بر جوان بودن و انقلابی بودن این مجلس تأکید دارند آیا این دو به معنای تنش در حوزه برخی مسایل و اولویتها نیست؟از سویی هم مجلس یازدهم از نظر میانگین سنی از دولت جوانتر است این خود تنشزا نیست؟
میتواند تاثیر بگذارد، بالاخره جوان درد جوان را بهتر میفهمد و میتواند موثر باشد. از سویی دولت میانگین سنی بالایی دارد و میانگین سنی مجلس جوانتر است این شکاف سنی میان دولت و مجلس میتواند موثر و حتی تنش زا باشد. اگر جوانی نمایندگان موجب شود تا مشکلات جوانان از جمله بیکاری، طلاق و دیگر مسایل آنان وارد اولویت کار مجلس شود شاید چالش ایجاد شود. نمایندگان باید بتوانند جوانان را بهتر درک کنند تا بتوانند این اولویتها را پیش ببرند. شاید به دلیل الویتهای این گونه تنش ایجاد شود.اما مهم این است ادراکی فکر کنند. مدیران امروز باید ادراکی فکر کنند. یعنی احساسی نیندیشند. انقلابی بودن نیز شعار دیگر دولت یازدهم مجلس است که موجب چالش دیگر حول سیاست خارجی می تواند شود.