پیشنهاد ویژه کیهان به اروپا

کیهان در شماره امروز –دوشنبه- در یادداشتی تحت عنوان «اروپا گرفتارِ نفرین ۸۰ سالگی اسرائیل؟» به قلم «محمد ایمانی» با طرح مقدماتی پیرامون در اوج بودن راهبردهای سیاسی خارجی ایران و رو به زوال بودن سیاستهای آمریکا در صحنه جهانی، در آستانه فصل زمستان و نیازهای ویژه اروپا به منابع انرژی نفت و گاز ایران، به آنها پیشنهاد کرده با فاصله گرفتن از آمریکا و اسرائیل، بدون برجام، خود را از بحران نجات دهند
فرارو- در چند روز اخیر روزنامه کیهان در ارتباط با مذاکرات هستهای پیشنهاداتی همانند تعلیق دو ماهه مذاکرات و خروج قطعی از برجام را به دولت داده بود. با این وجود، این روزنامه در شماره امروز -دوشنبه- در یادداشتی تحت عنوان «اروپا گرفتارِ نفرین ۸۰ سالگی اسرائیل؟» به قلم «محمد ایمانی» با طرح مقدماتی پیرامون در اوج بودن راهبردهای سیاسی خارجی ایران و رو به زوال بودن سیاستهای آمریکا در صحنه جهانی، در آستانه فصل زمستان و نیازهای ویژه اروپا به منابع انرژی نفت و گاز ایران، به آنها پیشنهاد کرده با فاصله گرفتن از آمریکا و اسرائیل، بدون برجام خود را از بحران نجات دهند.
کیهان در بخشی از این نوشتار مینویسد: «مصلحت اروپا، جدا کردن واگن خود از لوکوموتیو آمریکا و اسرائیل است. اروپاییها بدون برجام هم میتوانند با درخواست نفت و گاز از ایران - و سرمایهگذاری متقابل- خود را نجات دهند. اگر هنوز سیاستمداران عاقلی در اروپا هستند، باید اظهارات سه مسئول سیاست خارجی اروپا طی دو دهه گذشته را مرور کنند. نخست، تحلیل جوزپ بورل که گفت: «تحلیلگران از مدتها قبل درباره پایان نظم تحت رهبری آمریکا و ظهور قرن آسیایی سخن گفته اند. این اتفاق، پیش چشم ما در حال وقوع است». دوم، ارزیابی فدریکا موگرینی مبنی بر این که «قدرت رهبری آمریکا در حال کاهش و زوال است. من هرگز آمریکا را تا این حد قطبی شده ندیده بودم. آمریکا در درون منسجم نیست و بی ثبات شده است.»؛ و سوم، آیندهنگری خاویر سولانا که اوایل خرداد ۱۳۸۵ (می ۲۰۰۶) تجربه ۱۱ ساله «ریاست سیاست خارجی و امور امنیتی اتحادیه اروپا» و «دبیرکلی ناتو» را بیان کرد. او در جمع صاحبان صنایع و شرکتهای اسپانیایی اعلام کرد: «ایران برای نخستین بار در تاریخ، رهبری منطقه خاورمیانه را به دست گرفته؛ و به همین دلیل، تنش بر سر برنامه غنیسازی اورانیوم، نه با بمباران بلکه با عقل و از مسیر سیاسی و گفتگو حل میشود. ایران، آنقدر برگ برنده مانند هستهای، عراق، حماس و افغانستان در دست دارد که به یک قدرت درجه اول تبدیل شود. باید به گشودن باب گفتگو و بهکارگیری عقل بازگشت... در آینده باید با جنبشهای تندروی اسلامی همانند آنچه اکنون با حماس در فلسطین سروکار داریم، همزیستی داشته باشیم. این احتمال زیاد است که همه ما در یک دنیای اسلامی که در آن جناح تندروتر اسلامی حکومت کنند، زندگی کنیم... باید از فراخوان برخورد تمدنها پرهیز نموده و اندیشه همزیستی را با ۱۳ میلیون مسلمانی که در اروپا زندگی میکنند، شروع کنیم؛ از خانه خویش. وگرنه با مشکلات بسیار جدی روبهرو خواهیم شد».