ترنج موبایل
کد خبر: ۶۹۱۴۷

ترقی: حضور در دولت به معني اصولگرا بودن نيست

تبلیغات
تبلیغات


انتخابات مجلس نهم اولين صحنه رقابت سياسي در فضاي كشور است كه نتيجه تلاش‌هاي طيف‌هاي مختلف اصولگرا براي رسيدن به وحدت در آنجا مشخص خواهد شد.

حميدرضا ترقي عضو شوراي مركزي و چهره شاخص حزب موتلفه اسلامي در گفت‌وگو با تهران‌امروز پيش‌بيني مي‌كند كه اصولگرايان به وحدت خواهند رسيد. با اين حال او بر اين نكته هم تاكيد دارد كساني كه ويژگي‌هاي اصولگرايي را رعايت نكرده‌اند نمي‌توانند كانديداي اصولگرايان باشند ولو اينكه مثلا در دولت هم باشند. ترقي تصريح مي‌كند كه حضور در سمت‌هاي دولتي به منزله اصولگرا بودن نيست.

اصولگرايان در طول سه دهه‌اي كه از انقلاب اسلامي مي‌گذرد به لحاظ حضور در عرصه قدرت با فراز و فرودهايي روبه رو بوده اند. ارزيابي شما از وضعيت جبهه اصولگرايان در شرايط فعلي چيست؟ چرا برخي از چهره‌هاي شاخص جريان اصولگرا در حال حاضر عهده دار سمت نيستند؟
اصولگرايان بعد از پيروزي انقلاب اسلامي در دولت‌هاي گذشته سهم بسيار کم و محدودي داشتند و در سه دولت قبل از 84 در قدرت به کار گرفته نشدند. تا قبل از دولت احمدي‌نژاد مسئوليت‌هاي مهم دولتي برعهده تکنوکرات‌ها، کارگزاران يا اصلاح‌طلبان بود.

تا اينکه بعد از اتمام مجلس ششم حرکت اصولگرايان براي ورود جدي تر به صحنه قدرت در قالب شوراي هماهنگي نيروهاي انقلاب آغاز شد و آنها در ابتدا با موفقيت به شوراهاي دوم و پس از آن به انتخابات مجلس هفتم رسيدند و از آنجا زمينه روي کار آمدن دولت‌هاي اصولگرا فراهم شد كه در نتيجه آن، مجلس هشتم براي دومين دوره متوالي با اکثريت اصولگرايي شروع به کار کرد.

اين درست است که عناصر شاخص جبهه اصولگرايي که در انقلاب و قبل از پيروزي نهضت امام‌خميني(ره) نقش فرمانده را ايفا مي‌کردند، سمت‌هاي مشخصي در دولت و مجلس ندارند اما نيروهايي که در اين قوا مشغول فعاليت هستند مورد تاييد آنها هستند و به همين دليل هم مجلس و هم دولت را اصولگرا مي‌نامند. حرف‌هايي درباره اختلاف بين اصولگرايان زده مي‌شود اما من اختلاف نگران‌کننده‌اي در بين چهره‌هاي اصولگرا نمي‌بينم.

به اعتقاد من، نقد دروني موجب مي‌شود تا فرد يا جرياني از بيرون نتواند کارنامه اصولگرايي را تخريب کند. اين مسئله دليل نيست که اذهان عمومي نسبت به اتحاد و يکپارچگي اصولگرايان ترديدي داشته باشند. اصولگرايان خيلي نگران اين پديده نيستند و آن را عامل تقابل نمي‌دانند.

در سال آينده شاهد رقابت گروه‌هاي سياسي براي تصاحب كرسي‌هاي مجلس نهم خواهيم بود. پيش‌بيني شما از نحوه حضور اصولگرايان در اين انتخابات چيست؟
همه پيش‌بيني‌هاي لازم صورت گرفته تا در زمان انتخابات بدون کمترين مشکلي به فکر پيروزي مجدد و در نتيجه فرصت خدمتگذاري دوباره به نظام اسلامي باشيم. اينکه يک جبهه با چند ليست وارد کارزار انتخاباتي شود، منطقي نيست و به همين دليل همه تلاش مان را به کار خواهيم گرفت تا يک فهرست قوي و منسجم را براي حضور در انتخابات در معرض راي مردم قرار بدهيم. انشقاق و دو دستگي و رقيب تراشي درون جناحي مي‌تواند آسيب‌هايي در پي داشته باشد که جبرانش براي اصولگرايان غيرقابل امکان خواهد بود.

در انتخابات مجلس هشتم با وجود هماهنگي‌ها اصولگرايان ليست واحد نداشتند، آيا تدابيري انديشيده شده كه مشكلات سابق پيش نيايد؟
چنين بحثي را نبايد جدي گرفت. اين اختلافات و تبادل‌نظرها حتي با وجود حاشيه‌اي بودن، نمي‌تواند سدي براي حضور قدرتمند اصولگرايان در انتخابات آتي باشد. اصولگرايان به اهميت اتحاد انتخاباتي اشراف دارند و تاکيد دارم که در آن روزها اختلافات کنار گذاشته شده و همه براي توفيق اصولگرايي در راه رسيدن به مجلس همکاري لازم را با هم انجام خواهند داد. البته بايد اين را در نظر گرفت که چهره‌هايي که تندروي کرده‌اند و اصول اصولگرايي را ناديده گرفته اند، نمي‌توانند اميد چنداني به حمايت جبهه اصولگرايي از کانديداتوري شان داشته باشند.

يعني بخش‌هايي از جريان اصولگرايي ممكن است در فرآيند وحدت نگنجند؟
به هر حال جبهه اصولگرايي براي اينکه بتوانند چهره‌هاي شاخصي را براي انتخابات به مردم معرفي کند، بايد آنها را با تيز بيني ارزيابي کند. در اين شرايط طبيعي است آنهايي که اصولگرايي را رعايت نکرده اند، نمي‌توانند کانديداي اصولگرايان باشند.ما تازه اول راه هستيم و براي تعالي کشور و بهتر شدن اوضاع مردم، برنامه‌هاي زيادي تدوين کرده ايم و اميدواري زيادي داريم تا همچنان به عنوان خادمان راستين ملت ايران به انجام وظيفه خود ادامه بدهيم. يکپارچگي در اين شرايط اولويت اول اصولگرايان است و به دليل اهميتي که دارد، تحت هيچ شرايطي نبايد با تهديد مواجه شود.

چندي پيش موضوعي از طرف برخي حاميان دولت مطرح شد مبني بر اينكه احمدي‌نژاد اصولگرا نيست و فراتر از اين مجموعه است. نظر شما در اين خصوص چيست.
اينکه يک مسئول دولتي اظهار نظري کرده، دليل نمي‌شود تا اصولگرا بودن رئيس‌جمهوري را ناديده گرفت. در اينکه احمدي‌نژاد اصولگراست و به عنوان منتخب اصولگرايان به خيابان پاستور راه يافت نبايد شک کرد. وقتي ايشان عسگر اولادي، ولايتي و حدادعادل را براي برنامه‌هاي راهبردي جبهه اصولگرايي تاييد کرده‌اند نمي‌توان او را اصولگرا ندانست و ادعا کرد که نسبت به اصولگرايي بي‌توجه است.

کساني اين مسائل را مطرح مي‌کنند که در چارچوب اصولگرايي قرار ندارند و به همين دليل جبهه اصولگرايي حساسيتي به آنها ندارد. اينکه فردي در دولت اصولگرايي سمتي داشته باشد، دليلي نمي‌شود تا او را اصولگرا بدانيم.به هر حال احمدي‌نژاد در انتخاب مهره‌هاي دولتش اختيار تام داشته و ترجيح داده است که نزديکان خود را در دولت به کار بگيرد. البته کسي نمي‌تواند گزينش‌هاي احمدي‌نژاد را زير سوال ببرد. خيلي از اطرافيان رئيس‌جمهوري کساني هستند که به‌واسطه حضور در دولت اصولگرايي فقط «چسبيده» به اصولگرايي هستند.البته اين افراد در طول پنج‌سال اخير هيچ تلاشي از خود براي وارد شدن به جبهه اصولگرايي نشان نداده اند.

يعني مي‌توان گفت كه اين مسئله نشانه‌اي از تلاش براي تشکيل جرياني جديد در فضاي سياسي است؟

آنها از همان شروع به کار دولت نهم، نشان دادند که دنبال تشکيل دولتي با نماد ملي و خارج از رابطه‌هاي حزبي هستند. البته اگر هم به اين فکر باشند، ايرادي وارد نيست و به نظر من تشکيل تشکل‌هاي مختلف در نهايت به نفع توسعه سياسي کشور است

تبلیغات
تبلیغات
ارسال نظرات
تبلیغات
تبلیغات
خط داغ
تبلیغات
تبلیغات